به رفقاى دفتر سياسى

از مينا احدى

اين زنگ خطر را بايد جدى گرفت!

نامه ايرج فرزاد در مورد مباحثات اخير دفتر سياسى ، اين مباحث را وارد فاز جديد و بنظر من خطرناکى ميکند. من بعد از خواندن اين نامه از جا پريدم و گفتم اين يکى ديگر حرف ديگرى ميزند. مستقل از استدلالات موافق و مخالف در مورد " آرايش بالاى حزب" بنظر ميرسد ما مجبوريم وارد اين استدلالات پشت قضيه بشويم و واقعا يکبار ديگر بررسى کنيم اصلا موضوع از چه قرار است. فرمول بندى بظاهر معقول آرايش بالاى حزب آيا قرار است مسائل جدى اين چنينى را به وسط معرکه انداخته و نامه اى اين چنينى از موافق بحث ليدر آنهم در سطح دفتر سياسى به دستمان برسد؟ لحن نامه و تلاشى که ايرج ميکند که رک حرفش را بزند، برق از سر من يکى پراند.

شاه بيت اين نامه همان نقل قولى است که آذر ماجدى نيز در نامه اش به آن پرداخته است. .

اين بار حمله ما را بدرست ياد مباحثاتى مى اندازد که در جريان جدايى گرايش کمونيزم کارگرى از حزب کمونيست قبلى در اردوگاهها رايج بود، تعدادى روشنفکر که خارجه نشين هم شده اند، حرفهاى پرتى ميزنند که بايد با تکيه به عمل و عرق تشکيلاتى و در صحنه عمل بودن و غيره به آن پاسخ داد. اين حمله و يا دفاع از طرح ليدر ما را ياد حملات مخالفين کمونيزم کارگرى مى اندازد که هنوز هم پشت همين سنگرها ايستاده و به تعدادى روشنفکر خوش خيال و خام و يا در بهترين حالت بقول ايرج آشنا با مبانى مارکسيسم، مى تازند و چه کسى است در اين حزب نداند که چرا اين حملات ميشد و چه کسى است که نداند که پاسخ منصور حکمت به اين حملات چه بود و نتيجه اين حملات در عمل چه شد؟ دفاع از شفافيت و علنيت مباحثات يک پرنسيپ در اين جريان بوده و بنظر من ، تا همين امروز اگر مباحثات مهم دفتر سياسى در سطح کميته مرکزى طرح نشده، بهر دليلى اين امر خطا بوده و بايد تا قبل از پلنوم اين مباحثات ، حداقل به دست اعضا کميته مرکزى و مشاورين ميرسيد. حال يک هفته مانده به پلنوم ، علنى کردن با عجله اين مباحثات ، به درست و با درايت سياسى، از طرف رفقايى که موافق علنيت و شفافيت بودند، بدليل جلوگيرى از فضا سازى و غيره به آينده موکول شد. بنظر من اين تصميم عاقلانه بود و بايد از طرف ايرج و ديگران نيز در همين سطح طرح و مورد ارزيابى قرار ميگرفت.

ايرج از نامه على جواد متاسف شده است و بنظر خودش ميخواهد پاسخ على را بدهد که از فضاى جلسه دفتر سياسى ابراز نگرانى کرده است. اينکه اين جلسه رسمى و قانونى بوده کسى در مورد آن شکى ندارد. اما يک جلسه رسمى و قانونى هم ميتواند با فضاى نا خوشايندى پيش برود. چنانچه برخى از آخرين جلسات دفتر سياسى متاسفانه چنين بود. اما طبعا اين از قانونيت و رسميت اين جلسات نمى کاهد. همانطور که نامه ايرج کاملا در چهارچوب حزبى و قانونى است. يک نامه به دفتر سياسى و طبق رعايت مقررات بازى، اما لحن نامه و مضمون آن اتفاقا بنظر من در بهترين حالت تاسف آور است.