نگاهي به اجلاس گروه ٨ و كنسرت لايو ٨

عبدالله شريفى

سى  و يكمين اجلاس     گروه ٨، روز چهارشنبه در هتل گلن ايگلز در نزديكى شهر ادينبورك اسكاتلند، در محاصره چندين هزارمردم  معترض و
پليس، شروع شد.
                                                                                                                                                          

روساى دول فرانسه، انگليس، ژاپن، ايتاليا، آمريكا، كانادا، روسيه و آلمان در اين گردهمايى ٣ روزه قرار است، به دستور جلسه پيشنهادى تونى بلر كه عبارت است از تغيير وضعيت جوى زمين،عدم توسعه اقتصادى آفريقا،مبارزه با تروريسم، سلاحهاى كشتار جمعى، اصلاحات در خاورميانه و ايران بپردازند-    
به موازات اين اجلاس، با ابتكار باب گلدوف  خواننده و آهنگساز معروف، و با شركت جمعى وسيع از خوانندگان و سرشناسان موزيك و سينما، در لندن و ٩ شهر ديگردنيا، كنسرت هاى همبستگى عليه فقر به اجرا در ميايد. كنسرت لايو ٨ كار خود را در هايدپارك لندن با شركت ٢٥٠ هزار نفر در دوم ژوئيه آغاز كرد. ما بارها شاهد اين گونه اجلاس و اين گونه كنسرتها بوده ايم، اين دو اتفاق مرتبط به هم اولين بار نيست كه روى ميدهند، آنچه در ميان به اين اتفاقات برجستگى خاصى ميبخشد اوضاع پر تلاطم جارى جهان و محتوى مورد بحث و اعتراض است. اين هفته بطرز عجيبى اميال انسانى، موزيك و طراحان فقر و جنگ و فلاكت  در كنار هم  صف كشيدند.   قطعا سران دول قدرتمند جهان گرد آمده اند تا به سياق هميشگى نقشه هاى خود را جهت تداوم نظم كنونى به پيش برند.اينها خود بانيان جنگ و فلاكت و فقر و توحشى هستند که اكنون بر سراسر گيتى حاكم است. امروز مگر كسانى كه ريگى در كفش داشته باشند و سرشان به جائى بند باشد وگرنه كسى اميد بهبود اوضاع خود را به اين گونه اجلاس گره نخواهد زد. واقعيت اين است كه جهانيان اوضاع عراق و خاورميانه،آفريقا و آمريكا و آسيا و جنگها و تروريسم رها شده به جان و زندگى ميليونها انسان، استثمار وحشيانه و فقر و فلاكت، گرانى و بيكارى وبى حقوقى و بى افقى كه نظام سرمايه دارى در مقابل جامعه بشرى قرار داده است را ميبينند، هر كسى كه هنوز نسيمى از انساندوستى را در خود حس كند، قادر به تحمل اين اوضاع غير انسانى نيست.

در شرايطى كه هر گونه رشد علم و تكنيك و دستاوردهاى علمى بشر در انحصار سوداورى به نفع اقليتى ناچيز قرار دارد، در حاليكه در هر دم و باز دم ما شاهد مرگ  كودكى ميباشيم كه باهمين درجه از توانمندى بشر قابل پيشگيرى است.  با وجود اينكه سالانه صدها هزار نفر از فقر و جنگ و ويرانى تلف ميشوند، در اوضاعى كه سركوب و خشونت و جلوگيرى از رشد مادى و معنوى بشريت هر لحظه ميليونها انسان را به تباهى روحى و فيزيكى ميكشاند، چگونه ميشود اين شرايط را تحمل كرد؟ كار سران دول گروه ٨ اين است كه اين اوضاع را چگونه و با چه روشى بر مردم جهان قابل تحمل كنند. بحث سران گروه ۸ بسادگی این است که با کمک به ”دولتها“ی کشورهای ”جهان سوم“ و بویژه دولتهای آفریقائی با فقر و گرسنگی درافتند! و مسابقه ای که درگرفته است بر سر این است که دولت آمریکا با سهم بالاتر خود در این رابطه دیگر کشورهای گروه ۸ را به کمک به دولتهای مربوطه وادار کند. از نظر اینها، مردم فقر زده و گرسنه و قحطی زده و در معرض تهدید بیماری ایدز با دولتهای حاکم شان نمایندگی میشوند!

اين اوضاع غيرقابل تحمل شده است، اكثريت مردم كاركن جهان، اكثريت ساكنان اين كره خاكى در حال تلاش براى رفع اين شرايط پر رنج هستند، اگر مردم از لايو ٨ به شعف ميايند اين است كه در اين دوره سياه و نظم جهانى كشتار و فقر، گوشه اى از اميال خود را در موزيك و سروده هاى آنان مييابند.مردم حق دارند  خوشحال باشند كه  اين شرايط غير قابل تحمل حتى صداى هاليود را هم در مياورد. مهم نيست كه مادونا چقدر خواهان انقلاب و تغيير مسير تاريخ است و يا براد پيت كيست و چى ميخواهد مهم آن است كه ميليونها انسان بار ديگر از ضرورت تغيير، ازضرورت  رفاه   و از اينكه نسلى كه نميخواهد رفاه و فلاكتش با محل تولدش تعيين شود را از زبان موزيك ميشنود، اين خاطرات دوره هاى پر تحول و رابطه نزديك اعتراضات مردم با موزيك را در اذهان جامعه را زنده ميكند. و این دو موضع، یعنی هنرمندانی که عاطفه انساندوستی میلیاردها بشر علیه فقر را به تحرک وامیدارند، با موضع سران گروه ۸ که تسکین اوضاع فلاکتبار جهان ”سوم“ را خطری برای فوران خشم و نفرت مردم علیه دولتهای مستبد و دیکتاتور و ضد مردمی تشخیص داده اند، متفاوت است. هر دو مرهمی موقتی بر درد و رنج انسان اند، اما یکی تلاش دارد مستقیما به خواست مردم محروم علیه فلاکت توجه کند و دیگری کمک به تداوم حکومتها. ما هر روز در شهرهاى جهان شاهد كنسرت هاى متنوع  دسته هاى راك و پاپ و بلوز در گوشه و كنار جهان هستيم كه  در مورد قدرت دلار و احترام به نظم و نسق پول و تجارت سكس و فحشا ميخوانند، و نزد كسى قرب و احترامى ندارند. آنچه معلوم است اين كنسرت با ريتم كنونى يعنى تمكين جهان موزيك و هنر خوانايى ندارد، معترض است سركش ظاهر شد، حركت لايو ٨ موزيك را به اعتراض مردم علیه فقر و فلاكت و جنگ و كشتار نظام سرمايه دارى نزديكتر ميكند.اگر چه در كنسرت لايو ٨ همه با منافع و اهداف مختلف عليه فقر گفتند و خواندند، اما نكته اى كه براى مردم  مهم است اين است كه اين كنسرت سكوت چند دهه اخير را شكست و بار ديگر موزيك در شكلى در مقابل اوضاعی قرار گرفت كه نميتوانند سطح توقعات مردم را  در ايستگاه دهه شصت متوقف كنند، اگر عالم موزيك بخواهد با اميال موزيك دوستان كنار آيد، بايد خود را به زبان نقد جهان متمدن برساند، بايد به توقع شنوندگان خود جواب گويد، بايد راه خود خود را از راه ترحم و احسان و ”فقیرنوازی“ جدا کند و بر خواست و اراده انسانهای منکوب شده برای تغییر واقعی وضع موجود اتکا کند.  لايو ٨  در ظرفیت کنونی نميتواند خود ابزار تغيير به جلوجامعه  باشد اما فضاى لايو ٨ در اين شرايط به مسيرى كه مردم از موزيك توقع دارند كمك ميكند. بديهى است بازگشت پينك فلويد و تغيير درمسير دو دهه گذشته جهان پاپ و راك  دل پذيرتر است.

مردم  شايسته گوش سپردن به انسانى ترين نوع موزيك و ديدن انسانى ترين صحنه ها در هنر سينما هستند. موزيك و سينما بايد از اسارت باورهای خرافی اين نظام در ايد و به رشد معنويات انسانى كمك كند، اين كارى است كه بشريت پيشرو در اين عرصه بايد انجام دهد. بديهى است كه كنسرت لايو ٨  و كلا موزيك و هنر غرب، در تضاد با فرهنگ عزا و خودزنی شرق و مذهب و اسلام زده ظرفیت این را دارد که از بیان رسمی و تقسیم سهم انسان به دو دنیای متفاوت و مقدر ”فقیر و غنی“فاصله بگیرد. 

تغيير جهان، از بين بردن فقر، برداشتن بساط جنگ و ترور، لغو استثمار و ايجاد رفاه و آسايش عمومى كار مردم معترض به اين جهان وارونه است، اين ابزار و مكانيسم خود را ميخواهد،بديل فقر و جنگ و فلاكت ايجاد جامعه اى است سوسياليستى  كه امروز ضرورت آن از هميشه مبرم تر است. به هر درجه که هنر و موسیقی، با دامنه برد وسیع و محبوبیتی که دارد به این نقد پایه ای از ستون های نظام کنونی دست ببرد، راه خود را از خاستگاه دولی که خود بانی و تکیه گاه استثمار کار ارزان و سلطه حکومتهای استبدادی است، جدا کرده است و از مسکنهای موقتی برای مبارزه با مصائب بشر به چاره جوئیهای ریشه ای روی خواهد آورد.

٦ ژوئيه ٢٠٠٥