پلنوم را برگزار ميکنيم

(در جواب به نامه دبير شماره ٧)

رحمان حسين زاده

به اعضاى کميته مرکزى و کادرهاى حزب کمونيست کارگرى ايرانما ٢١ نفر از کميته مرکزى حزب طى بيانيه اى سياست خودمان را در قبال بن بست و سياست انحلال طلبانه اى که ليدر حزب و همفکرانش بر حزب تحميل کرده اند، اعلام کرده ايم. ما به تفصيل توضيح داده ايم که مشکل چيست و راه برون رفت کدامست.؟ ما گفته ايم پلنوم حزب مرجع صاحب صلاحيت و مشروع اين حزب است که به فوريت راه برون رفت بحران کنونى را ميتواند اتخاذ کند. بر اين اساس سياست خودمان را شفاف و روشن به پلنوم ارائه کرده ايم. ما به روشنى توضيح داديم، براى پيشبرد سالم مباحثات و اختلاف نظرات سياسى و انتخاب سياسى بر مبناى آنها، قبل از هر چيز بايد يک حزب سياسى بود. بايد اصول و موازين سالم سياسى و تشکيلاتى، امنيت سياسى و تشکيلاتى درون حزبى که دستاورد اين حزب بوده و در دوران منصور حکمت و قبل از کنگره چهارم حاکم بود، دوباره در اين حزب بايد احيا شود. ما بارها در سمينارها و در بيانيه کتبى ٢١ نفره منظورمان را از حزب سياسى توضيح داديم. مبانى و اصول حزب سياسى را به عنوانى سندى براى انتخاب در اختيار پلنوم قرار ميدهيم. پلنوم حزب از يک طرف در مقابل راه حل ما در جهت تثبيت حزب سياسى و مبانى و موازين آن و باز گرداندن امنيت سياسى و تشکيلاتى و احترام ارگانها و شخصيتها و کادرهاى حزب و تضمين کار و فعاليت موثر رو به بيرون و از طرف ديگر با سياست کنونى حميد تقوايى و همنظرانش سوق دادن حزب به طرف فروپاشى (که اين چند ماه پراتيکشان همين را نشان ميدهد) عملا با انتخاب سياسى روبرو است. تهييجات پوپوليستى و عقب مانده "دخالت از پايين" حميد تقوايى و جناحش، مبنى بر دادن اسناد به اعضا (و طبق مصوبات پلنوم ١٠ يعنى علنى محسوب کردن در جامعه) و تدارک فورى "کنگره فوق العاده" و چرتکه انداختن براى آراء و به قول خود ايشان تغيير ترکيب کميته مرکزى، چيزى جز تحميل يک پروسه هتک حرمت کل حزب و رهبرى و شخصيتها و کادرها و اعضاى آن ، چيزى جز تحميل يک دوره جنگ و کشمکش درونى تخريب کن و چيزى جز بى آبرو کردن کل کمونيسم کارگرى نيست. اين راه حل نيست، بلکه فراخوان به يک سناريو سياه در مقابل حزب کمونيست کارگرى است. پلنوم در مقابل راه حل ما براى تبديل به يک حزب سياسى سالم و يا سناريوى از هم پاشاندن و بى آبرو کردن موجوديت کمونيسم کارگرى توسط حميد تقوايى و همفکرانش، يکى را بايد انتخاب کند. پلنوم به اين شکل در مقابل انتخاب سياسى قرار گرفته است. اين شرط و شروط نيست، اين دادن فرصت به پلنوم کميته مرکزى است تا با چشمان باز انتخاب کند. اين حق هر فرد و يا جمعى است که کل سياستش را با روشنى کامل در مقابل مرجع تصميم گيرنده قرار دهد. بر خلاف "پوليتيک زدنهاى" طرف مقابل اين عين سلامت و شفافيت سياسى است. ما بارها در اين جنبش و حزب با انتخاب سياسى روبرو شديم و انتخاب کرديم. ما گفتيم نظر و راى اکثريت پلنوم را به هر طرف که برود رسمى و مشروع اعلام ميکنيم. ما گفتيم پلنوم حق دارد هر تصميمى را بگيرد. اما ما هم حق داريم بنا به تصميم پلنوم، تصميم قطعى خود را بگيريم. ما اعلام کرده ايم ، توضيح داده ايم و باز هم توضيح ميدهيم، اگر پلنوم راه حل ما را انتخاب کند، راه نجات حزب را از اين وضعيت دردناک کنونى انتخاب ميکند، و اگر سياست و روش حميد تقوايى و جناحش را يعنى گسترش وضع کنونى در ميان اعضاو گسترش اين فضا به بيرون حزب و تدارک پروسه تخريب حزب تحت عنوان "تدارک کنگره"، در واقع انتخاب فروپاشاندن و بى آبرو کردن ماتريال و موجوديت حزب کمونيست کارگرى را انتخاب کرده است. هر دو انتخاب است و حق پلنوم کميته مرکزى است. ما گفته ايم و تاکيد ميکنيم در اين سناريوى دوم، سناريوى پيشنهادى حميد تقوايى و همفکرانش شرکت نمى کنيم. حفظ حزب کمونيست کارگرى، جلوگيرى از اضمحلال و سد کردن پروسه تخريب حزب کمونيست کارگرى و حفظ حرمت و کرامت ماتريال انسانى اين جنبش، اين تصميم و اين وظيفه سياسى و انسانى هر چند سخت را در مقابل ما قرار داده است.

طرف مقابل از فرط بى بضاعتى سياسى و يا بنا به مصالح کمپين جعل تبليغاتى، هياهوى راه انداخته که " شرط گذاشته ايم و داريم ميرويم" نه دوستان عزيز گرد وخاک بر پانکنيد، نه شعار ما رفتن است و نه شرط و شروط گذاشته ايم. پلنوم در مقابل راه نجات حزب و روش تخريب و اضمحلال انتخاب ميکند. هر کدام را انتخاب کند رسمى و مشروع است. ما به انتخاب اول متعلقيم و در صورت اتخاذ آن مثل گذشته با تمام وجود آن را اجرا ميکنيم. ما تلاشمان را ميکنيم اکثريت کميته مرکزى اين انتخاب را بکنند انتخاب دوم، به اعتقاد ما مرگ حزب کمونيست کارگرى است، آيا حق داريم در مرگ اين پديده عزيز شرکت نکنيم؟ شما ارزيابى ديگرى داريد بفرماييد اجرايش کنيد. پس لطفا خودفريبى و شرط و شروط را کنار بگذاريد. سعى کنيد محتواى موضوع را درک کنيد. سعى کنيد هضمش کنيد که يک انتخاب سياسى جدى در کار است و لازمست شما هم با تعمق به آن فکر کنيد. و چه خوبست که انتخابش کنيد. نکته مهمتر ليدر حزب در ادامه سياست انقلاب ايدئولوژيک و انحلال طلبانه تاکنونى مبنى بر "غسل تعميد" و "کميته مرکزى تقدسى ندارد" سرخود "فتوا" داده پلنوم آتى مشروعيت ندارد. بايد به حميد تقوايى اين الفباى مناسبات حزبى را يادآورى کرد، که رسميت و مشروعيت پلنوم را تنها حضور اکثريت اعضاى کميته مرکزى تعيين ميکند. تجمع اکثريت اعضاى کميته مرکزى، در موعد مقرر و تعيين شده، پلنوم کميته مرکزى است و هر تصميمى را ميتواند اتخاذ کند. ما بر برگزارى پلنوم در موعد تعيين شده تاکيد ميکنيم. پلنوم ٢١ کميته مرکزى آن فرصتى است که کميته مرکزى اين حزب ميتواند نقش تاريخى خود را ايفا کند و حزب را از ماجراجويى، انحلال و فعال مايشائى روشهاى فرقه اى و غير اجتماعى و غير سياسى نجات دهد. هيچکس، نه ليدر حزب و نه دفتر سياسى که خود منتخب پلنوم هستند، به هيچ بهانه اى نميتوانند پلنوم را دور بزنند. حميد تقوايى و همفکرانش هر چند در محاسباتشان از پلنوم خوششان نيايد، هر چند دنيايشان را "چرتکه آراء" ترسيم کند و به اين لحاظ پلنوم برايشان دلپذير نباشد، اما اين واقعيت و اين اصل از اصول سازمانى حزب را که به برگزارى پلنوم ملزم هستند، بايد رعايت کنند. پلنوم ديگر کنفرانس تشکيلات انگليس نيست که با فعال مايشائى و "حکم از بالا" بتوانيد لغوش کنند. شما تابع پلنوم هستيد، بياييد و در آنجا پاسخگو باشيد، بياييد و سياستها و روشهايتان را طرح کنيد و از آن دفاع کنيد.؟

در مورد ضرورت کنگره فوق العاده صحبت کرده اند. در بيانيه ما و در سمينارهايى که داشته ايم، مستدل کرده ايم، آکسيونى که تحت نام "کنگره" در نظر دارند، پروسه اى که براى تدارک آن در نظر دارند، چيزى جز بى اعتبار کردن کمونيسم کارگرى و اين حزب نيست. اين کار را زير لواى دخالت دادن اعضا حزب توجيه ميکنند. زير نام اعضاى حزب قايم ميشوند تا همين پروسه تلخ يکماهه اخير را "توده اى تر" کنند. اما با اندکى دقت وقتى متوجه ميشوى قبل از هر چيز قرار است در يک فضاى ناامن سياسى و در کشمکش درونى ناسالم و به شدت عقب مانده تحميل شده، اعضاى اين حزب را نه حول سياست، بلکه حول سياست اعلام شده "تغيير ترکيب کميته مرکزى" به دو صف تقسيم کنند. قرار است نه پلاتفرم و سياست،روشن و اعلام شده، بلکه ماتريال جعلى که ايندوره سرهم بندى کردند، مبناى کمپين تبليغى شان باشد. قرار است هتک حرمت را از بالا تا پايين در اين حزب نهادينه کنند. اين سناريوى ماليخوليايى را به حيات چند ماهه حزب تبديل کنند. اين کار قبل از هر چيز به بى شخصيت کردن همه ما اعضاى شريف اين حزب منجر ميشود. اين دخالت دادن اعضا نيست، بى اعتبار شدن اعضاى اين حزب و کل موجوديت حزبى است. هر عضو شريف اين حزب نبايد در اين "بازى ماليخوليايى" اينها شرکت کند.

ما دربيانيه مان تعهد خود را به برگزارى کنگره نرمال و سالم سياسى اعلام کرده ايم. ما گفته ايم فضاى امن و سالم سياسى را برقرار ميکنيم، کانالهاى درست و اصولى و سياسى پيشبرد اختلاف نظرات را احيا ميکنيم. سمينارهاى مرکزى، سمينارهاى کادرها و اعضا حول مباحث نظرى و سياسى، انتشار بولتن مباحثات علنى و ... فعال ميکنيم. به جامعه اعلام ميکنيم، اختلاف نظر سياسى در حزب ما وجود دارد و به شيوه متمدنانه و سالم آن را به سرانجام منطقى خود ميرسانيم. تضمين ميکنيم خطوط مختلف سياسى با احساس امنيت سياسى و به دور از اتهام و مارک زدن در صورت لزوم خود را در پلاتفرمها و قطعنامه هاى جداگانه بيان کنند. شرايطى را فراهم ميکنيم ، در فضايى سالم کادرها و اعضاى اين حزب بر مضمون پلاتفرمها و خط مشى هاى متفاوت قضاوت کنند و تصميم بگيرند. خلاصه با فرهنگ بالاى سياسى کنگره اى را برگزار ميکنيم که شايسته يک حزب سياسى جدى و مسئول و کمونيستى است . حزب ما مبتکر کنگره علنى بود. ما ميتوانيم اينبار مبتکر باشيم که در کنگره علنى ما خطوط سياسى مختلف با پلاتفرم و قطعنامه هايشان همديگر را چالنج ميکنند، اما کماکان حزب سياسى جدى و شفاف در صحنه جامعه هستند.

و نکته آخر در مورد ادعاى "وحدت طلبى" رفيق حميد تقوايى در نامه دبير شماره ٧ است. امروز ديگر مقدارى زمخت است که رفيق حميد پرچم وحدت در حزب را به دست گرفته است. صندلى وحدت طلبى اصولى و درست در حزب بعد از منصور حکمت مدتها است که اشغال شده است. در بيانيه ٢١ نفر به موارد متععد آن اشاره کرده ايم. به شاهدى تاريخ دو ساله اخير حزب کمونيست کارگرى، کورش مدرسى و جمع متحد سياسى وى از هيچ تلاشى براى وحدت اصولى و درست حزب کوتاهى نکرديم. بارها راهمان را کج کرديم، تا حميد تقوايى و همنظرانش راهشان را کج کنند. (نمونه برجسته کانديد کردن ليدرى حميد تقوايى و راى حمايت ما در کنگره چهارم) تا منافع حزب را بر منافع جناحى و محفلى ترجيح دهند. اما دريغ از يک جو درايت سياسى، دريغ از اينکه در صف مقابل ما سياستمدارى وجود نداشت که حس تناسب داشته باشد، چهار قدم آنورتر منافع محفلى و جناحى را ببينيد و با ماجراجويى و روشهاى غير سياسى، غير اجتماعى و غير اصولى بن بستى را به اين حزب تحميل نکنند. موارد متعدد انتظار داشتم حميد تقوايى اين درايت را از خود نشان دهد، افسوس که بيهوده بود و نهايتا به سياست محفل افراطى جناحش تمکين کرد. حاصل اين تمکين اوضاع امروز حزب در آستانه دو پارچه شدن عملى اين حزب است. حميد تقوايى مسئول اول اوضاع نابسامان و برزخ سياسى و تشکيلاتى امروز حزب است و در پلنومى که در راه است بايد پاسخگو باشد.

پرچم وحدت طلبى رفيق حميد کاذب است. اين پرچم رنگ باخته است.

١٤-٨-٢٠٠٤