رفيق مصطفى صابر، شما با تاخير تابع رهبرى جناجتان شديد

ثريا شهابى

١٣ اوت ٢٠٠٤

رفيق مصطقى، از جناح حميد تقوايى، هميشه بعنوان کسى که تلاش ميکند راه حل هاى مسالمت آميز براى حل اختلافات سياسى را پيدا کند، در دفتر سياسى و کميته مرکزى معروف بود، معروف به معنى خوب کلمه. اين تلاش به اعتقاد من از يک التقاط سياسى در نگرش مصطفى سرچشمه ميگيرد.

رفيق مصطفى در مورد حزب و قدرت سياسى و در مورد جايگاه حزب در تحولات سياسى با حميد اختلاف زيادى دارد. کل مباحثات دفتر سياسى و در پلنوم ها اين را نشان ميدهد. در اين موارد بيشتر به بحث هاى کوروش نزديک است. يا در واقع به تبيين نادر! رفيق مصطفى نوعى التقاط سياسى در نگرش به قدرت سياسى و جايگاه حزب را با خود حمل ميکند. او در جنگ بر سر قدرت سياسى برخلاف حميد، حزب و جايگاه حزب را مى بيند، رگه هاى پوپوليستى حميد در مورد رابطه حزب و طبقه را کمتر حمل ميکند. اين را بخصوص در بحث هاى اصلى ما، بحث شورا، بحث هاى حزب و قدرت سياسى و مواضع نشريه سازمان جوانان، به خوبى ميتوان ديد. او اهميت ايجاد وحدت در بالاى حزب را ميفهميد. برخلاف حميد اهميت نقط قدرت ما، کمونيسم کارگرى در کردستان را ميفهميد. اهميت شخصيت هاى حزب را بعنوان ماتريال انسانى به پيروزى رساندن کمونيسم کارگرى در ايران را ميفهميد. اختلافات سياسى اش را به شيوه متمدنانه و سياسى مطرح ميکرد، برخلاف سنت رايج اخير در بخشى از رهبرى حزب که بطور سيستماتيک بدنيال هر اختلاف نظرى پست هاى تشکيلاتى هدف حمله قرار ميگيرد، مصطفى در جناح حميد از اين سنت مثتنثى بود. او مطلقا مشغول کمپين پائين کشيدن کسى از کرسى تشکيلاتى، بالا بردن کس ديگر و جابجايى هاى تشکيلاتى نبود. به موقع سازش هم ميکرد، هم با حميد هم با کوروش. و در حاشيه هميشه رگه هايى از «کارگر کارگرى» را هم با خود حمل ميکرد. رفيق مصطفى نه در تحليل سياسى که در اعلام موضع هميشه پشت سر حميد ميايستاد. اين موضع دوپهلوى مصطفى در عين حال به او گاها امکان اينکه در موقعيت مسئولانه ترى به نسخه هايى که رهبرى حزب براى سرنوشت حزب ميپيچد، برخورد کند. قصد تجريه و تحليل مواضع سياسى و تشکيلاتى رفيق مصطفى را ندارم.

چيزى که به موضوع اين نوشته بر ميگردد، سرنوشت تلاشهاى رفيق مصطفى براى ايجاد نوعى سازش بين دو نگرش در حزب بود. اين تلاش به اعتقاد من پايه مادى داشت. ميتوانست اگر اکثريت رهبرى حزب ميخواست (که نمى خواتس) به ثمر برسد. موضوع اين نوشته سرنوشت تلاش و تعهد مصطفى به دفاع سياسى از نظراتش است! و نشان دادن پشيمانى سياسى مصطفى و پيوستن سريع اش به مواضع على و آذر ماجدى است. على و آذر ماجدى در جناح حميد هميشه حرف آخرشان را از اول زده اند. برخلاف رفيق حميد. و امروز رفقا على و آذر ماجدى رهبر جناج طرفدار حميد تقوايى اند. و رفيق مصطفى پس از تجربه شکست آخرين تلاش مسئولانه اش. پشيمان از مواضع گذشته، با سرعت بيشترى همه ارگانهاى رهبرى حزب و حزب را دور ميزند. پلنوم نمى خواهيم و پيش به سوى کنگره بدون پلنوم. امروز بيش از همه از طرف رفيق مصطفى است که فرياد زده ميشود. رفيق مصطفى فاز رفتار مسئولاته در قبال حزب را پشت سرگذاشته است! براى اولين بار چيزى را محکوم کرد و آن اعلام تلاش ما و عزم جزم ما براى نجات حزب و ساختن يک حزب سياسى بود. او که هميشه کانديد رياست دفتر سياسى اش کوروش بود، هم به جمع نفرين کنندگان پيوست و تند تر از همه شمشير مبازه با راست و نمايندگان بورژوازى در حزب را برداشته و محکم در هوا آن را ميچرخاند. رفيق مصطفى به جاى انديشيدن به يافتن دلايل شکست آخرين تلاش مشترک او و رفيق رحمان حسين زاده، به جاى برگرداندن سر به سمت دوستان هم جناحى اش، زير همه چيز ميزند و تند تر از على و آذر برويد، برويد راه انداخته است. اين شکل تکفير و نفرين کردن را فقط کسانى که از مواضع گذشته پشيمان اند، بدست ميگيرند. شکست تلاش رفقا مصطفى و رحمان را رفقا حميد تقوايى، بدنبال آذر ماجدى و على جوادى، به ما و مصطقى تحميل کردند. با اين شکست رفيق مصطفى تماما اميدش را از يافتن هر راهى براى خروج مسالمت آميز از اين وضعيت از دست ميدهد و قاطع تر از ساير هم جناجى هاى تندرو خود، ارگانهاى رهبرى حزب را منحل اعلام ميکند.

رفيق مصطفى جناج شما، ابتدا دفتر سياسى را به بهانه اينکه به شکايت رفيق مهرنوش ميخواهد رسيدگى کند، عملا منحل ميکنند. حال نوبت کميته مرکزى رسيده است. کارى که رفيق حميد به دنبال على و آذر با پيش بسوى کنگره اعلام کردند. اصرار و پافشارى آنها براى پخش اسناد بين اعضا و مردم و منتظر تصميم کميته مرکزى ننشستن، امروز بيش از همه توسط رفيق مصطفى است که اعلام ميشود.

رفيق مصطفى اگر شما خود را طرفدار کنگره چهار و حزبيت ميدانيد که به اختيار خود مهر ضديت با کنگره چهار بر سينه مخالفين زده ايد، آيا نمى دانيد که يکى از مهمترين مصوبات و تصميمات کنگره انتخاب کميته مرکزى بود؟ کميته مرکزى که من و شما را بعنوان دفتر سياسى و حميد را بعنوان ليدر انتخاب کرد. چطور اين بخش از تصميمات کنگره را به راحتى خط ميزنيد؟ طى چه پروسه اى دخالت رسمى کميته مرکزى زائد اعلام شد. شما و جناحتان تصميم ميگيريد که ارگان منتخب کنگره را منحل کنيد؟ همانطور که عملا دفتر سياسى را منحل کرديد؟ ليدر حزب خود را به جاى کميته مرکزى، کميته اى که او را انتخاب کرده است قرار ميدهد.

رفيق مصطفى شما عمل ما را به عنوان يک عمل ضد حزبى محکوم کرده ايد. اشتباه ميکنيد. خودتان هم خوب ميدانيد که مخالفين تان اين طرف خط، تا امروز و پس از آن هيچ ارگان حزبى را منحل و بى خاصيت اعلام نکرده اند. ما اعلام کرده ايم که به کنگره اى که شما با هدف تعميم گسترده ميدان جنگ بين راست و چپ ساختگى تان ميخواهيد سازمان دهيد، نمى آئيم. در سناريو ساختن ميدان خراب کردن و منحل کردن حزب به عقب مانده ترين و ارتجاعى ترين شيوه شرکت نمى کنيم. مقابل آن ميايستيم تا حزب منصور حکمت و سنت او و کمونيسم کارگرى را از اين تهاجم عنان گسيخته چپ سنتى و مائوئيستى نجات دهيم. شما هم ميتوانيد تلاش کنيد که اين کنگره را برگزار کنيد، حق تان است. .

از ما عصبانى نباشيد. حزب، بنيه فکرى، تشکيلاتى و رهبرى آن را بهتر بشناسيد. درست است ما اعلام کرده ايم که تلاش ميکنيم که همه را متقاعد کنيم که کنگره اى با مشخصات و کاراکتر ارتجاعى و عقب مانده اى که شما براى آن ترسيم کرده ايد. برگزار نکنيم. و خود در آن شرکت نميکنيم. شما هم ميتوانيد همين را در مورد پلنوم بگوئيد. ميتوانيد و مختاريد که در پلنوم شرکت کنيد، بر سر ميز آخرين دور تصميمات مشترک با ما بنشينيد يا اعلام کنيد که در اين پلنوم شرکت نخواهيد کرد و اگر دوست داشتيد دلايل عدم شرکت تان را هم اعلام کنيد. اما مجاز نيستيد که کميته مرکزى و امکان تصميم گيرى اين ارگان را مردود اعلام کنيد. اين حزب قرار است حزب سياسى باشد و رهبرى آن رهبرى يک حزب سياسى. شما و ياران شما چيزى از حزب و رهبرى و سنت حزبى بجا نگذاشته اند. نه شما و نه ليدر حزب مجاز نستيد ارگان مافوق خودتان را منحل اعلام کنيد.

پلنوم ميتواند با يا بدون شرکت شما برگزار شود. کنگره با سناريو شما هم متيواند بدون ما برگزار شود.

رفيق مصطفىشما با تاخير بسيار زياد در نفش رهبرى جناح چپ سنتى، جناح على و آذر ظاهر شده ايد. تصور نمى کنم با التقاطى که شما در مواضع سياسى تان داريد. با اينهمه تداخل مواضع با کوروش در فرداى رهبرى يک دست انها براى شما جاى زيادى براى فعاليت سياسى بماند. متاسف ام. اميدورام چرخشى بکنيد و به مواضع قبلى، مواضع مسئولانه و انصاف قبلى تان باز گرديد.