باز هم چند کلمه از آذر مدرسى بشنويد!

يکى از عصبى ترين و بى استدلالترين رفقايى که در آنطرف شمشير ميزند، آذر مدرسى است. نوشته هايش را که ميخوانيد انگار درحال فرار و با حالتى فوق العاده عصبى روبرويتان نشسته و کارى ندارد که شما چه ميگوييد و چه سوالى داريد، ايشان در مقام " هميشه يکى از رهبران حزب" درحال پاسخ دادن به مسائل و باز کردن گره ها هستند. سطحى نگرى و توهين کردن بى دليل يک مشخصه بارز نوشته هاى ايشان در طول مباحثات داخلى بوده و انگار در تقسيم کار درونى رفقا، وظيفه حمله مداوم به حميد تقوايى نيز، به عهده ايشان گذاشته شده است.

آخرين " دسته گل " آذر نوشته باز هم عصبى و کوتاهش خطاب به حميد تقوايى است. ايشان مى فرمايند که گويا حميد تقوايى بشرطى به راى اکثريت گردن مى گذارد که اين اکثريت از حميد و جناحش دفاع کند. و دليل اين ادعا را البته از لابلاى نوشته اشان بايد بيرون کشيد، چون ايشان که باز بدليل " هميشه رهبر بودنشان " لزومى به ارائه دلايل و مدارک ندارند، ساده حکم صادر ميکنند و اگر کسى بلند شد و سوالى کرد، مدرسى پشت ميکند و راهش را ميگيرد و ميرود. اين مشخصه نحوه دخالت آذر مدرسى در طول مباحثات اخير بوده است. بهر حال انگار ايشان معتقد است که صحبتهاى حميد تقوايى و نامه دبير شماره ٧ به اين معنى است که حميد به راى اکثريت به شرط اکثريت شدن نظرات خودش گردن مى نهد. حميد تقوايى هم در سمينار شب پيش، يعنى ١٤ اوت و هم در نامه دبير و غيره گفته است که وقتى رفقا اعلام کرده اند که اگر اکثريت بياورند، ميمانند و اگر راى نياورند، و بيانيه آنها اکثريت نياورد، مى روند، اين گروکشى است و نميتوان به راى هايى که داده شده و يا داده نشده، اتکا کرد چرا که معلوم نيست آيا راى مثبت به بيانيه به معنى اين نيست که از ترس انشعاب تعدادى راى داده باشند و غيره اين غير اصولى است و بالا بردن شمشير انشعاب و راى گرفتن از اين طريق غير اصولى است و حميد از ٢١ نفر خواسته که شمشير انشعاب را کنار گذاشته و به راى اکثريت در پلنوم و يا در کنگره گردن نهند. حميد بارها گفته است که اگر کسى راى اکثريت را قبول نداشت آنگاه ميتواند تصميم بگيرد برود و يا بماند و در مقام اقليت براى پيشبرد اهدافش مبارزه کند. ولى مادام کسى در حزب است بايد به ارگانهاى اين حزب، به پلنوم و کنگره و راى آن گردن نهد. کجاى اين موضع اصولى که رفقا شمشير انشعاب را کنار بگذاريد و به ارگانهاى حزبى و به راى آنها تمکين کنيد، اينست که من به اکثريت تمکين ميکنم بشرطى که به من راى بدهيد. اينرا ديگر از آذر مدرسى بايد پرسيد.

البته آذر مدرسى سخاوتمندانه باز اتهاماتى به سوى رفيق حميد پرتاب ميکند، از قبيل موضع عوض کردن و يا همان " اپورتونيسم" که در بيانيه ٢١ نفره هم به ليست اتهامات به حميد اضافه شده است، و يا دسته گل به آب دادن، و در نهايت اعلام ميکند که راى اعتمادش به حميد را پس ميگيرد. و از بقيه ٢١ نفر نيز ميخواهد اين کار را بکنند. مسخره است رفيق آذر مدرسى شما در حال رفتن هستيد. ديگر کدام راى اعتماد. شوخى نکنيد! در حال فرار کردن از حزب هستيد. يک بيانيه بلند بالا در حمله به حزب داده ايد و در آنجا نه فقط راى اعتماد همه ٢١ نفر از حميد سلب شده بلکه حتى موجوديت و اهداف و فعاليتهاى اين حزب را زير سوال برده و راه را براى حملات جنگ سردى به حزب و رهبران آن و از جمله و مهمتر از همه به ليدر حزب حميد تقوايى فراهم کرده ايد و در يک نامه درونى ميگوييد راى اعتمادم را پس ميگيرم. بقول حميد تقوايى رفقا کودکستان که نيست. انشعابيون راى اعتماد پس ميگيرند. ديگر با راى بازى نکنيد. شما عملا در حال رفتن از اين حزب هستيد و ما قبلا هم گفتيم برايتان آرزوى موفقيت ميکنيم. ديگر با بازى راى اعتماد دادن و پس گرفتن به ليدر حزب، خودتان را بيش از اين مسخره نکنيد. حميد تقوايى در مقابل خط راست محکم ايستاد و مورد ناسزا و توهين و تکفير فراوان شماها قرار گرفت. اما هر چه زمان ميگذرد، کادرها و اعضا اين حزب، اعتمادشان و احترامشان به حميد تقوايى بيشتر و عميقتر ميشود. حميد تقوايى در جريان اين مباحثات مهم و دوره سخت در حزب، به محکمى حزب ايستاد و بنظر من عروج کرد و همين يکى از نکته اتکاهاى حزب در مبارزات رو به بيرون و در پيشبرد خط و حزب منصور حکمت است. بيش از اين به حميد و کادرهاى رهبرى حزب که پته تزهاى راست کوروش مدرسى را روى آب ريخته و با اين تزها جنگيدند، توهين نکنيد. راهتان را بکشيد و برويد. اين محترمانه تر است.

مينا احدى

١٥ اوت ٢٠٠٤