حق شماست ولى انحلال طلبى است!

به رفيق رحمان حسين زاده

رفيق رحمان عزيز!

من اين تکه را از نوشته اخير خود شما «به پلنوم ميرويم» کپى کرده و در زير مى آورم. خواهش ميکنم دو باره آنرا بخوانيد و به من بگوييد معنى اش چيست؟

«ما گفتيم نظر و راى اکثريت پلنوم را به هر طرف که برود رسمى و مشروع اعلام ميکنيم. ما گفتيم پلنوم حق دارد هر تصميمى را بگيرد. اما ما هم حق داريم بنا به تصميم پلنوم، تصميم قطعى خود را بگيريم. ما اعلام کرده ايم ، توضيح داده ايم و باز هم توضيح ميدهيم، اگر پلنوم راه حل ما را انتخاب کند، راه نجات حزب را از اين وضعيت دردناک کنونى انتخاب ميکند، و اگر سياست و روش حميد تقوايى و جناحش را يعنى گسترش وضع کنونى در ميان اعضاو گسترش اين فضا به بيرون حزب و تدارک پروسه تخريب حزب تحت عنوان "تدارک کنگره"، در واقع انتخاب فروپاشاندن و بى آبرو کردن ماتريال و موجوديت حزب کمونيست کارگرى را انتخاب کرده است. هر دو انتخاب است و حق پلنوم کميته مرکزى است. ما گفته ايم و تاکيد ميکنيم در اين سناريوى دوم، سناريوى پيشنهادى حميد تقوايى و همفکرانش شرکت نمى کنيم...»

رحمان عزيز جز اينست که شما داريد ميگوييد اگر در پلنوم هم راى نياوريد راهتان را جدا ميکنيد؟ ميدانم حق تان است هر تصميمى بگيريد. همه ميدانيم که اين حزب دواطلبانه است. اينرا هم ميدانم که پلنوم حق دارد هر تصميمى بگيرد. ولى بحث که اين نيست. شما از پيش اعلام کرده ايد اگر حرف ما نشد خداحافظ شما! حتى براى پلنوم داريد اينرا ميگوييد. اگر پلنوم رفت پشت سر حميد تقوايى شما راهتان را جدا ميکنيد. اگر سناريوى اول قبول شد ميمانيم و اگر سناريوى دوم قبول شد ميرويم! کنگره فوق العاده را هم که حرفهاى خيلى بدتر نثارش ميکنيد. آرى ميدانم از پيش و به صراحت اعلام کرده يد. زنده باد به صراحت شما! ولى لطف کنيد اين صراحت را يک ذره ديگر هم کش بدهيد: آخر رحمان عزيز، اسم اين کار جز عدم تمکين به اکثريت چيست؟ (لطفا صريح باشيد!) آره حق شماست، ولى عدم تمکين به اکثريت است. (عدم تمکين به اکثريت هم براى خودش حقى است!) ولى اسمش انحلال طلبى است رفيق عزيز. البته کار شما فقط اين هم نيست. اين رسما گروکشى است. آخر چرا ميخواهى اين فشار را بر من بگذارى که اگر ميخواهى بمانم به پلاتفرمم راى بده! اسم اين چيست؟ چرا من خواهان وحدت حزب را ميخواهى با تهديد به جدايى و تيره و تار جلوه دادن فضا بترسانى تا به پلاتفرم تو راى بدهم تا تو را در حزب نگهدارم؟ اين جز گروکشى و اعمال فشار غير سياسى چيزى هست؟ اين تحت هر نامى هم که باشد، تحت نام مقدس وحدت حزب، باز گروکشى است رحمان عزيز. راه کج کردن هيچ تناسبى به اين رفتار زمخت و غير رفيقانه و غير اصولى شما ندارد. شما شرط هايتان را پس بگيريد. شما صراحتا اعلام کنيد که به راى پلنوم و به راى اکثريت حزب احترام ميگذاريد و از آن تعبيت ميکنيد اين حرفهاى مشعشع در مورد کنگره فوق العاده را کنار بگذاريد تا بشود کسى را به فکر کمى راه کج کردن بيندازد. با تهديد و زير پا گذاردن اصل اول حزبيت يعنى تبعيت از اکثريت (يعنى هر تصميمى اکثريت گرفت ميمانم و کار ميکنم) کسى نمى تواند راه کج کند. چون ديگر تا ابد کج ميرود!

رحمان عزيز فردا مردم نظير نقل هاى بالا را جلويت ميگذارند و همين سوالات من را ميکنند. من مانده ام که آيا حقيقتا تو در فکر آبرو و حيثيت کادرهاى حزب کمونيست کارگرى هستى؟

با ارادت، مصطفى صابر ١٤ آگوست ٢٠٠٤