عليه بيانيه ٢١ نفر

سياوش مدرسى

١٦ اوت ٢٠٠٤

نبايد انتظار داشت که با برافراشتن پرچم راست در يک حزب فرهنگ راست، شيوه کار راست، و حزبيت راست در حزب نيز قد علم نکند!

"سند بحران کنونى حزب کمونيست کارگرى ايران و راه برون رفت از آن" و فرهنگ و راه کارهايى که ارائه ميکند، سندى بر حقانيت اين حکم است. اين سند مالامال از تحريف، سياه و سفيد کردن، "شيطان و خدا" سازى و ريا کارى است. سند پر از تناقض است. مطالعه دقيقى اين سند خواننده را به اين نتيجه ميرساند که شان نزول آن تنها تصميم به جدائى است که به شکلى بى نهايت کودکانه و با عجله فرموله شده است. سند براى انتشار رو به بيرون است با مشتى لفاظى هايى که تاکنون فقط از طرف دشمنان کمونيسم کارگرى عليه ما از آن استفاده شده است. سند مانند تمام سخنرانيهاى رفيق کورش از زرادخانه راسترين گرايشات عليه کمونيسم کارگرى سود کافى و وافى برده است.

رفقاى ليست ٢١ نفر عضو کميته مرکزى، اول سمينار ٥ اوت شان را برگذار ميکنند تا اين سند را بعنوان راه حل "نجات حزب!" به پلنوم ٢١ و بقيه اعضاى ک . م اعلام کنند. پيشاپيش اعلام ميکنند که اگر آن را نپذيرفتيد ما ميرويم! بعد هم سوگند ميخورند که اين گروکشى در بحث سياسى نيست!

اعلام ميکنند که: "مشکل حزب کمونيست کارگرى يک مشکل سياسى و سنتى است. اين اختلاف راه حل تشکيلاتى ندارد. راه خروج از بن بست کنونى سازش نيست، همه راههاى سازش امتحان شده است!" بعد مى آيند در نوشته هاى بعديشان با استفاده از اصول سازمنى حزب دفاع از پرنسيب ها را موعظه ميکنند! از قرار "حزب کمونيست کارگرى بايد بر يک مبناى متعارف سياسى استوار شود تا بتواند کنگره خود را برگزار کند!"، متعارف بودن يعنى چه؟ ميخواهند "نيروهاى مخرب حزب (که) آزاد شده اند" را دوباره زير کنترل بگيرند! اما با اتکا به کدام اهرمها؟ پلنوم؟ کنگره؟ خير! با اتکا به گروکشى انشعاب و حساب کردن روى روح حزبيت و وحدت طلبى مخالفينشان. ميدانند ما وحدت طلبيم حزبيت را قبول داريم، اين را به نقطه ضعف ما در مبارزه حزبى تبديل کرده اند!

سند ميگويد: "بحث بر سر تغيير ترکيب رهبرى حزب نيست... بحث بر سر پروسه مبارزه اى است که فى الحال در جريان است!" عجب پس انتظار داريد ما در پلنوم چکار کنيم! به شما که ميخواهيد حزب را در دست بگيريد و آن را نجات دهيد راى ندهيم؟ مثلث شوم حميد، آذر و على را سرنگون نکنيم؟ چگار کنيم؟ بگذاريم صد گل بشکفد و صد مکتب فکرى با هم رقابت کنند؟

کلوب بحث بسازيم؟ يعنى شما قصد کنار زدن کسانى که آنها را مطلقاً در سنت کمونيسم کارگرى نميدانيد، نداريد؟ کسانى که گذشته کمونيسم کارگرى را نمايندگى ميکنند و شما "آينده!" آن را؟ يعنى هرچه گفته ايد، شنيده ايد به گذشته تعلق دارد؟ نظر شما نبوده؟ بحث هايى که کرده ايد نظرات شما را نمايندگى نمى کند! اين را به پروسه مبارزه اى که در آينده جريان خواهد يافت خواهيد سپرد؟ آيا اين رياکارى محض نيست؟ آيا اين فرمان انحلال حزب در دفاع از حزبيت نيست؟ بس کنيد!

رفقاى عزيز!

مشکل کادرها و بقيه اعضاى ک . م با شما همين بحثها و نظرات شما است! چرا مبارزه يا بقول شما پروسه اى را که با تمام نيرو و با تمام دانش و اندوخته و احساس در آن شرکت کرده ايد به رسميت نمى شناسيد؟ تکليف اين بحث ها چه مى شود؟ اگر اين مباحث آبرو برباد ده است، اگر اين مباحث حزب برباد ده است! چرا آن را اعلام ميکنيد؟ چرا در مبارزه براى اثبات آنها شرکت کرده ايد؟ اين عقب گرد در سياست را شما به ما تحميل کرده ايد و ما چندان سرافزايى در قد علم کردن اين نظرات راست در حزب کسب نخواهيم کرد، ما را، حزب کمونيست کارگرى ايران را با گذشته، حال و آينده اش رو به بيرون سرافکنده ميکنيد. باور کنيد مبارزه با نظرات بغايت راست رفيق کورش و شما که امروز رسماً به کمپ او پيوسته ايد هيچ افتخارى در بر نخواهد داشت!

با اين اوصاف چرا مخالفينتان را سهام دار اين بى آبرويى و فضاحت ميکنيد؟

بعد هم سخاوتمندانه اعلام ميکنيد که: "راه حل برون رفت از اين ماجرا تشکيلاتى نيست، سياسى است" اما يک راه حل نپخته تشکيلاتى و کودتامآبانه را بما پيشنهاد ميکنند. انگار حزب ما تاکنون بر مبناى اصولى که تعريف کرده ايد کار نکرده است. آن هم با اين استدال نيم پز و غير اجتماعى که بعد از فروپاشى مائوئيسم و چپ حاشيه اى در سطح کل جهان، مائوئيست ها و چپولها آمدند و ميخواهند کنگره اى بگيرند که پيشاپيش راى آن باطل است؟ کلاه بوقى سرمان ميگذرند! عجب! پلنوم هم يا تصميم ميگيرد چپول و مائوئيست باشد يا طرفدار حزب شما که دست بر قضا بر اساس تئورى مائو "بگذار صد گل بشکفد و.." البته با چاشنى وحدت اراده سازمان يافته!

اسم اين را هم ميگذاريد حزب سياسى لابد طراز نوينش را هم بعداً به آن الصاق خواهيد کرد!

رفقا بيانيه شما بيانيه انشعاب است، مالامال از تناقض است و جعل، سنديتى اگر دارد فقط اعلام خام تصميم شما است بر جدا کردن راهتان. شما درست ميگوئيد بايد راه حل سياسى جلوى پاى اين حزب گذاشت و اين مهم تنها از کنگره ساخته است.

پلنوم را برگزار خواهيم کرد! با يا بدون شما، کنگره را برگزار خواهيم کرد! با يا بدون شما! حزب را از انفعالى که به آن تحميل کرده ايد نجات خواهيم داد! با يا بدون شما، دفتر سياسى را دفتر سياسى خواهيم کرد نه مرجع رسيدگى به شکايات شخصى و گفتگوهاى آشپزخانه اى! با يا بدون شما.

کمونيسم کارگرى واقعيتى سخت سر در جامعه ايران است، سنتى آبديده و ماندگار است. اين روزهاى تلخ سپرى خواهند شد! با يا متاسفانه بدون شما!

زنده باد حزب کمونيست کارگرى!