پاسخ به رفيق کورش!

کورش عزيز

جمع آورى امضا و درخواست تشکيل کنگره از جانب اعضا دعوت به شورش عليه کسى نيست. اين يک تقاضاى کاملا مجاز و برحق و مودبانه و متمدنانه از رهبرى حزب است. همانطور که قبلا هم گفتم اين تنها راه عملى و قانونى تشکيل کنگره در شرايطى است که کميته مرکزى نميخواهد کنگره تشکيل بدهد. تا آنجا که من بخاطر دارم رفتار مستعفيون بسيار شبيه موضع امروز شما بود. ترجيح دادند به پلنوم نيايند و حزب را بگذارند و بروند. دقيقا چون ميدانستند اکثريت با آنها نيست.

در بحث با اعضا هم قرار نيست کسى را در خلوت گير بياوريم. اسناد را در اختيار اعضا قرار ميدهيم و جمعى بحث ميکنيم. راه شکستن محفليسم دادن اسناد به اعضاست. آنکه مخالف پخش اسنادست ديگر حق ندارد در ذم گير آوردن اعضا در خلوت و راى گرفتن از آنها صحبت کند. در مورد قبول مشروط نظر کميته مرکزى هم قضيه کاملا بر عکس است. من تصميمات پلنوم را هر چه باشد و بدون هيچ قيد و شرطى غير مشروع و بى اعتبار ميدانم و دلايلم را هم توضيح داده ام. اين شما هستيد که اعلام کرده ايد اگر پلنوم پلاتفرم شما را قبول نکند حزب را ترک خواهيد کرد، اين شما هستيد که پلنوم را تنها در صورتى که مطابق ميل شما راى بدهد قبول داريد و نه من. در مورد اعلام قطره چکانى سياست و زدن حرف آخر ياد آورى ميکنم که شما طرفدار برگزارى کنگره ٥ بوديد و در عرض يکهفته نظرتان را تغيير داديد، طرفدار دادن اسناد به جامعه بوديد و حالا مخالف پخش آن حتى در ميان اعضا هستيد، طرفدار کنگره ٤ و قطعنامه هايش بوديد و بعد آنرا کنگره کودتا و قطعنامه هايش را حاصل سازش دانستيد، طرفدار نظراتتان در پلنوم ١٦ بوديد و نبوديد و بوديد و... براى من ديگر معلوم نيست مواضع شما پلتيک درون حزبى است و يا موضع گيريهاى سياسى. ديگر معلوم نيست چه درمواضع سياسى و چه تشکيلاتيتان آنچه ميگوئيد حرف اولتان است و يا حرف وسط و يا آخرتان. در مورد پيدا کردن راه حل سياسى نيز بهترست کسانى را خطاب قرار بدهيد که ابراز نظر سياسى را تفتيش عقايد ميدانند و در عوض در سمينارها و نوشته هايشان انواع ترور شخصيتها و مسابقه و مقايسه سوابق و ابراز نفرت از من و همفکران مرا در تشکيلات اشاعه ميدهند. از ضرورت وحدت و دو شقه نشدن و حفظ حزب نيز با کسانى صحبت کنيد که بيانيه انشعابشان را داده اند و دم در ايستاده اند. طرف خطاب اين نامه شما قاعدتا ميبايد جمع بيست و يکنفره ميبود و نه من. کورش عزيز لطفا از دنياى وارونه تان خارج شويد و واقعيات را همانطور که هست ببينيد. همه ميدانيم که در محور و پايه اين اختلاف نظرات در مورد پلنوم و کنگره و حق و حقوق قانونى ارگانها و غيره اختلاف نظرات سياسى عميقى وجود دارد. اين حقيقت واضح را به رسميت بشناسيد و آنقدر بحث ها را به عرصه هاى نامربوط و تصنعى نکشانيد. راه ماندن و يا جدائى متمدنانه از حزب چيزى جز تمرکز بر هسته اصلى و سياسى اختلافات نيست.

با احترام

حميد تقوائى

٢٠ اوت ٠٤