نقل از کمونيست ١٢٩

 

 

فاجعه بزرگتر در ميزند، انتظار مهلک است!

چاره اتحاد مردم و انداختن هرچه سريعتر جمهوري اسلامي است

 

فاتح شيخ                                                                                                      fateh_sh@yahoo.com

 

فاجعه در عراق هر روز فجيع تر و تراژيک تر ميشود و از دل آن، فاجعه بزرگتري ايران و "خاورميانه بزرگ" را تهديد ميکند. مهيب تر از همه آنچه خاورميانه تا کنون به خود ديده است. خطر اين فاجعه جدي است و در روند مقابله با آن هرگونه سياست انتظاري شديدا نامسئولانه و خطرناک است. براي جامعه و مردم ايران، در انتظار حوادث ماندن در چنين شرايطي عواقب مهلک و جبران ناپذير در پي خواهد داشت.   

 

ويژگي برجسته در اوضاع کنوني خاورميانه، رودرروئي جمهوري اسلامي و آمريکا بر متن بن بست استراتژي آمريکا در عراق است. ده روز پس از اعلام "استراتژي جديد" آمريکا در عراق، همه شواهد نشان ميدهد که حکومت بوش همچنان بر ادامه استرتژي ميليتاريستي خود، با تغييرات جزئي در تاکتيک و ديپلماسي و در عوض با اعزام نيروهاي بيشتر به عراق پا ميفشارد.

 

بدون سورپرايز در "استراتژي جديد" آمريکا در عراق جاي ويژه اي اختصاص داده شده به اعلام اينکه مذاکره با جمهوري اسلامي در کار نيست و در عوض قرار است نيروهاي آمريکايي شبکه هاي جمهوري اسلامي در عراق را که به دشمنانشان اسلحه و آموزش ميدهند نابود کنند. اين در حالي است که گزارش يک موسسه مطالعات استراتژيک در آمريکا، که پنجشنبه منتشر شد، ميگويد که سال ۲٠٠٦ براي آمريکا در عراق پر از شکست و براي جمهوري اسلامي پر از پيروزي بوده است! امروز عراق آشکارتر از هميشه به عرصه مستقيم رودرروئي جمهوري اسلامي و آمريکا بدل شده است. علاوه بر بن بست استراتژي آمريکا در باتلاق عراق، که از مدتها پيشتر آشکار شده بود، بالا گرفتن اختلاف در آمريکا ميان دموکراتها و بعضي از جمهوريخواهان با بوش بر سر اعزام نيروي بيشتر، تحرکات جديد بويژه اروپا و روسيه و چين رقييان قدرت آمريکا و در کل تنزل شديد موقعيت قدرقدرتي آمريکا در سطح جهان، اوضاعي ايجاد کرده است که به جمهوري اسلامي امکان به مصاف طلبيدن آمريکا در عراق را ميدهد.

 

جاپاي جمهوري اسلامي در بخش گسترده اي از عراق و مشخصا در دو منطقه استراتژيک بغداد و بصره به مدد گروههاي ميليشيايي نسبتا باقدرت طرفدارش، به مراتب محکمتر از آمريکاست. اين روزها حتي صحبت از اين ميشود که جمهوري اسلامي و طرفدارانش نقشه تسلط يکجانبه بر بغداد و پاکسازي آن از مخالفان "سني" را در دست اجرا دارند. بدون اين هم "دولت عراق" عمدتا در دست جمهوري اسلامي است. فشار مکرر بوش و رايس و گيتس بر مالکي نخست وزير فعلي عراق، يک نشانه دست بالا داشتن جمهوري اسلامي در دولت عراق است. حتي اگر بوش بتواند مالکي را کنار بگذارد اوضاع برايش در عراق عموما و بطور اخص در مصافش با جمهوري اسلامي بهبود نخواهد يافت. تنها حاصل خراب شدن فجايع باز هم بيشتر بر سر مردم عراق خواهد بود. اين تناسب قوا بي شک جمهوري اسلامي را به ماجراجوئي بيشتر و دامن زدن بيشتر به فجايع و تخريب جامعه عراق بر خواهد انگيخت.          

 

در طرف مقابل اين مصاف طلبي، اقدام نيروهاي آمريکايي درست در همان روز اعلام "استراتژي جديد"، به دستگيري ماموران جمهوري اسلامي در دفتري در اربيل، فراتر از يک عضله نشان دادن در شرايط ديگر است. متعاقب آن وزيران خارجه و دفاع آمريکا در سفرشان به کشورهاي عربي مکررا بر ضرورت تشديد مقابله با جمهوري اسلامي تاکيد گذاشتند و تلاش کردند شش کشور خليج و مصر و اردن را در يک ائتلاف عليه جمهوري اسلامي با خود متحد کنند. اينها و در کنارشان اعزام ناو جنگي ديگري به خليج فارس نشانه آنست که بوش و دارودسته اش در تلاش براي تامين برونرفت کم ضررترشان از باتلاق عراق، بدون شک از هيچ ماجراجوئي و آتش افروزي اي دريغ نخواهند کرد.

 

بحران خاورميانه در نتيجه بن بست استرتژي ميليتاريستي آمريکا، و آخرين تلاشها و تکانهاي بوش براي کسب "پيروزي" در دو سالي که در دست دارد، ابعاد جديد و خطيري گرفته و خواهد گرفت. شکاف فزاينده در هيات حاکمه آمريکا و پافشاري نئوکنسواتيوها بر استراتژي ميليتاريستي افراطي خود، احتمال ماجراجوئي هاي جنگ افروزانه بوش و دارودسته اش در دو سال آتي را بيشتر ميکند. بر متن اين اوضاع، رقابت دولتهاي امپرياليست اروپا و روسيه و چين با آمريکا افزايش يافته و بر خاورميانه متمرکز شده است. اين تحولات رودررويي آمريکا و جمهوري اسلامي در عراق و در کل خاورميانه را به يک نقطه انفجار بدل کرده است. دو سال آينده در اين روند تعيين کننده خواهد بود.

 

اوضاع به هر سمتي برود يک مساله از زاويه منافع مردم ايران مسلم است: فاجعه در ميزند و انتظار مهلک است. کارگران و مردم تشنه آزادي با برپائي مجامع عمومي در کارخانه ها و با متحد کردن صفوف خود در محلات، و با کنار زدن و افشاي هر نوع سياست انتظار، بايد سريعا جمهوري اسلامي را با اتکا به نيروي اتحاد خود سرنگون کنند و معادله موجود خاورميانه را به نفع خود و همه مردم منطقه و به نفع پيشروي بسوي يک صلح پايدار تغيير دهند. اين کار نه تنها ممکن است بلکه تنها راه موثر مقابله با فاجعه اي است که نظير کم دامنه تر آن را هر روز در عراق ميبينيم. چاره اتحاد مردم و انداختن هرچه سريعتر جمهوري اسلامي است.