جلال برخوردار

 

جنگ مالکيت و آزادي - زنده باد آزادي

 

من اين مقاله را ماه مه ۲۰۰٦ نوشتم اما ان را تا به امروز چاپ  نکردم . انگيزه چاپ ان هم اتفاقي است که در زير خواهد آمد. يک ماه  پيش مديريت  دانشگاهي در يکي از ايالت هاي مرکزي امريکا چند نفر دانشجوي فعال در اينترنت فايل شيرينگ (سيستمي که در اينترنت برنامه ها و فايل ها را با شريک شدن با ديگران در دسترس عموم قرار ميدهند) را به طور موقت از دانشگاه اخراج مي کند. جرم آنان فعال در اينترنت فايل شيرينگ بود. چند روز پس از اخراج . وکلا و نمايندگان چند شرکت بزرگ کامپيوتري و اينترنتي تعهد نامه اي را جلو اين دانشجويان مي گذارند دال بر اينکه هر نوع فعاليت در اينترنت فايل شيرينگ برابر با نقض قانون "حق طبع" يا کپي رايت است  و اين يک جرم ممکن است به يک جرم جنايي ارتقا يابد. مقاله به دليل طبيعت موضوع  پراکنده است اما مفيد خواهد بود .

 

چندي پيش بيل گيت صاحب مايکروسافت و ثروتمند ترين مرد جهان طي سخناني چنين گفت." اگر جلو اينترنت قايل شيرينگ گرقته نشود ما شاهد کمبود خلاقيت و نبوغ هنري در آينده خواهيم بود". او خطاب به سران و اِليت سرمايه داران و قانون گذاران حرف مي زد و در واقع هدف او بسيج بخشي از طبقه سرمايه دار غربي و بطور مشخص سهامداران شرکتهاي سرگرمي و تفريحي بود.

اين سخنان بخشي از کمپين و يا جنگي است به وسعت جهان بين رقيب تازه به ميدان آمده يعني گوگل عليه مايکروسافت بر سر کنترل و تعيين چهارچوب دنياي تازه-  دنياي اينترنت- است.

اينکه آيا سود و انگيز هاي مادي پايه و انگيزه فعاليتهاي خلاق بشري است ؟  موضوع اين نوشته نيست. فقط به چند جمله کوتاه اکتفا مي کنم . جمله پايين بخشي از مانيفست برابري طلبانه جنبشي به اسم "ابتکار برنامه ي باز" يا open source initiative    است که دقيقا نقطه مقابل آقاي گيت قرا دارد.

"انگيزه انساني در زندگي نه کار براي پول بلکه اشتياق و علاقه به خلق چيزي که از نظر اجتماعي مفيد باشد است"

قصد من  نه برسي و نقد ديدگاه بيل گيت بلکه اشاره اي کوتاه به اين جنبش اينترنت فايل شيرينگ است که يکي از نکات گرهي و جديد بر آزادي بيان  و قانون مالکيت  است.

 دنياي اينترنت هنوز به ميدان تخت و تاز سرمايه و رقابت تبديل نشده. جنگي نيمه علني و در ابعاد جهاني بين مدافعان سرمايه از يک طرف و مدافعان آزادي برخورداري از توليدات نرم افزاري و آزادي بيان از طرف ديگردر جريان است.

فايل شرينگ اشکال بسيار متنوع و وسيعي را در بر ميگيرد که عبارت از اين است که شما با پيوستن به سايتهاي اينترنتي متعهد مي شويد که سي دي هاي موسقي و دي وي دي ها و هر آنچه  را به صورت فايل هاي الکترونيک است را با اعضاي ديگر شريک کنيد و در مقابل شما هم به گنجينه عظيمي از موسيقي و فيلمها و هر آنچه به شکل فايلهاي الکترونيک است را با  ديگران شريک  خواهيد کرد.

اين واقعيت مسئله شراکت فايلهاي موسيقي و فيلم را به يکي از نکات مورد اختلاف در جامعه به جلو رانده شده است  اما اين تنها بخش کوچکي از يک معضل و حرکت بزرگتر بر سر مالکيت بر تکنولوژي و علوم  است. به طور روز افزوني مالکيت بر عرصه هاي دانش و تکنولوژي را مالکيت بورژوايي تعيين مي کند.

با توسعه انقلاب اينفورماتيک که دو دهه پيش شروع شد بحث مالکيت و آزادي بيان و معاني ان به يک موضوع اجتماعي تازه و حاد تبديل شده. حقوق و قوانين مالکيت بورژوايي  امروزه نقش يک حرکت باز دارند و ارتجاعي را ايفا مي کنند. چسبيدن به حق طبع (کپي رايت) و دادگاه بردن ها و زنداني کردن ها بيان يک حرکت ارتجاعي سرمايه داري جهت حفظ موقعيت خود است تا جواب گويي  به معضلات تازه .

به معني ديگر امروز بيش از هميشه مالکيت بورژوايي سد را ه توسعه و دانش بشري است. در غرب در نتيجه اين انقلاب اينفورماتيک حرکتهاي جديدي عليه حقوق و مالکيت بورژوايي شکل گرفته که اکثرا خودبخودي هستند اما در مضمون و محتوي سوسياليستي و برابري طلبانه هستند.

يکي از اين تلاشها جنبشopen source initiative  است. اين تلاش جمعي تعداد زيادي از متخصصين کامپيوتر و اينترنت جهت توسعه و تکميل پروژه هاي اينترنتي و کامپيوتري است که در چهار گوشه جهان پراکنده اند. تمام برنامه ها و پروژه هائي که اين گروه تکميل کرده اند به طور مجاني و بدون کوچکترين حق مالکيتي در اختيار استفاده کنندگان اينترنت در سراسر جهان قرار ميگيرد. برنامه هاي Firefox, Wikipedia, Limeware, Linux و هزاران برنامه و پروژه هاي مختلف کامپيوتري ديگر از اين جمله اند.

دامنه و نفوذ اينترنت فايل شيرينگ به مراتب بيشتر از تصوراتي است که خيلي ها و از جمله اقاي گيت دارند.  به طور متال  دايرالمعارف اينترنتي wikipedia  در کمتر ٦  سال توانست  پشت دايرالمعارف بريتانيکا را به خاک بکوبد. امروزه ديگر کسي حاضر به خريدن دايرالمعارف نيست چرا که نسخه مجاني و معتبر تر آن را روي اينترنت به طور مجاني قابل دسترس است. هم اکنون دهها هزار پروژه هاي مختلف کامپيوتري در دست تکميل است .

پروژه Open source initiative تنها بخش کوچک از يک تلاش انساني و عمومي تر بر سر مالکيت علوم و تکنولوژي است. پاراگراف پايين بيانيه و مانيفست  وجودي يکي از اين تلاشها است .

"ايده پشت ابتکار ourproject.org اين است که ابزاري باشد که تعاون و کار مشترک همه انسان ها از هر گوشه جهان را گسترش دهد و مشوق نزديک شدن انسان ها به هم و تبادل ايده ها و راه حل ها در رابطه با مسائل پيش رو باشد. به اين شرط که حاصل اين همکاري مجانا براي هر کس که آنها را مفيد بداند قابل دسترس باشد."    

بيانيه بالا محدود و نيم بند اما سوسياليستي و برابري طلبانه است. روح آزاديخواهانه و آزاد منشانه آن در مقابل مقدسات  مالکيت و سرمايه  قابل تحسين است . يک داد خواست عليه مالکيت خصوصي و حق طبع بورژوائي است.

اين بيانيه چند سال پيش  در شهر بوستون- يعني شهري که در آن اولين قانون اساسي امريکا تدوين شد - تدوين شد و يکي از بسترهاي اصلي فايل شرينگ در سطح امريکاست .

 

ميليونها نفر مستقل از اينکه به کدام قبيله و ملت تعلق دارند هر روزه و از طريق سايت هاي اينترنتي دارائي خود و حاصل قدرت خلاقه خود را در ختيار همگان قرار ميدهند. مالکيتي در کار نيست و حتي لازم نيست چيزي را به سايت ببريد. با ملحق شدن به اين سايت به گنجينه عظيمي از آثار هنري و علوم  بشر دسترسي خواهيد داشت. هيچ نوع ارزش گذاري بازاري و مالي وجود ندارد تنها معيار ارضاء نيازهاي اعضاي سايت است.

 

مردم با استفاده از امکانات فايل شيرينگ توانسته اند بازار و مالکيت را در بخشي کوچکي از زندگيشان حذف کنند. اين حرکتي خودبخودي ولي سوسياليستي و برابري طلبانه بر بستر آرزوي قديمي انسان در استفاده عمومي و همگاني از تمام نعماتي است که به دست خود ساخته ميباشد.

ظاهرا مسئله بر سر آزادي بيان در اينترنت است اما جنگ واقعي بر سر داستان قديمي مالکيت بر ابزار و وسائل معيشت مردم است. به بيان ديگر جنگ بر سر مالکيت بر دنياي تازه اينترنت است.

صف بندي کنوني موضوع تفسير آزادي بيان و مالکيت  را به صفحات اول روزنامه هاي مختلف هم کشانده است . تفسير دوباره آزادي بيان و حقوق مدني و مالکيت  براي  جنبشهاي اجتماعي  به يک موضوع روز و براي هر دو طرف جبهه تبديل شده . قوانين کنوني دول غربي در اين زمينه به دوران ماقبل انقلاب اينفورماتيک متعلق  و کهنه شده اند. تلاش کنوني بورژوازي و دولتها جهت حفظ اين قوانين کهنه عبث و بيهوده بوده است .

تدوين قوانين جديد و مدرن نه موضوعي اکادميک بلکه مسئله جنبشهاي اجتماعي در سالهاي آينده خواهد بود. در تاريخ مبارزه طبقاتي بشر هيچ وقت همچون امروزه آزادي به معناي وسيع اجتماعي و جهاني آن رو در روي سرمايه و مالکيت بورزوايي قرار نگرفته است. مردم عادي کوچه و بازار سرمايه را در اوج تکامل يافته آن يعني در غرب  به چالش گرفته اند. قوانين سرمايه و مالکيت را در زندگي روزمره نقض مي کنند و خواهان آزادي بيان بي قيد و شرط  هستند. تحقق اين خواست اين به اين معنا خواهد بود که با تثبيت آزادي بي قيد و شرط در اينترنت مي توان اشکالي از مالکيت را به زير سوال برد و يا حتي اشکالي از آن را حذف کرد.

مدافعان آزادي بيان در اينترنت و فايل شرينگ پشت آزاد هاي سياسي و مدني غربي سنگر گرفته اند که البته سنگر محکمي در جنگ عليه مالکيت بورژوايي نيست. مي گويم سنگر محکمي نيست چون آزادي غربي پروسه اي نيم بند است به اين معني که هر وقت در مقابل مالکيت و سرمايه قرار گرفته شکست را پذيرفته است.

پروسه اي که امروزه به اسم قانونمند کردن اينترنت راه افتاده است در واقع پروسه تثبيت مالکيت و سرمايه بر دنياي اينترنت است. فايل شيرينگ به دليل خصلت ضد مالکيتي آن در اولين قدم تنه اش به سرمايه و مالکيت خورده است.

تا همينجا اينترنت فايل شرينگ تاثيرات عميقي را بر زندگي بشر گذاشته است که بايد ان را رنسانس ديگري در زندگي بشر دانست. ميليونها نفر از مردم جهان توانسته اند  از دست شرکتهاي سرگرمي و مغزشويي و ارتباطات  خود را رها سازند . رکورد پر بيننده ترين ميدياي که بشر درست کرده ديگر سي ان ان و بي بي سي نيستند بلکه youtube  است که فقط ۳ سال از حيات ان مي گذرد. صحنه هاي شنيع سنگسار آن دختر  شيرين عراقي را هيچ روزنامه و تلويزيون و ژوناليسم شرافتمندي در اين کره ويران شده زمين نشان نميداد تا اينکه youtube آن را به ميليونها نفر نشان داد.

 انقلابي که دو دهه پيش شروع شد اينفورماتيک بود اما ادامه ان ديگر بر سر مالکيت است. جنگ کنوني بين مايکروسافت و گوگل دقيقا انعکاسي از جنگ جهاني بر سر تصاحب اين دنياي تازه است. سوال و معضلي که امروز در مقابل صنايع عظيم سرگرمي و مغزشوئي  قرار گرفته است اين است که آيا خواهند توانست بار ديگر فلسفه وجودي خود را باز تعريف کنند در حالي که مردم عادي کوچه و بازار دارند و از طريق اينترنت تصوير ديگري از خود ارائه مي دهند. به قول يکي از متفکرين دست راستي رو در رويي با اين جنبش سخت است بايد با ان همکار شد.

 تجسم اينکه آحاد بشر مستقل از اينکه از کجا آمده اند و به کدام قبيله و ملت تعلق دارند نتايج فکري و حاصل کارشان را با ديگر شهروندان جهان شريک مي کنند و در مقابل از نتايج و حاصل کار ديگران استفاده کنند ديگر امري ذهني و دور از واقعيت نيست. ديگر کسي - و ازجمله اقاي  گيت - نبايد جرات کند کمونيستها را ذهني و به دور از واقعيت تصور کند. همين امروز ميليونها نفر از شهروندان جهان شراکت را در دنيائي کوچک عملي کرده اند.

مانيفست بالا جزيي از اين تلاش انساني و خود بخودي براي يک دنياي بهتر و ماوراي مالکيت و سرمايه است. اين گوياي ان حرف بزرگ مارکس است که مردم در هر دوراني تصاويري کوتاه و آني از جامعه ايده الشان را عملي و نشان مي دهند. اينترنت فايل شيرينگ يک تصوير آني از يک جامعه به وسعت جهان و بر بستر آرزوي قديم  بشر در استفاده عمومي و همگاني از تمام نعماتي است که به د ست خود خلق کرده اند.

 

اقبال بد اينترنت و فايل شرينگ در اين بود که راست جامعه تولدش را جشن گرفت. تولد اين پديده عظيم همزمان شد با تشتت و ضعف جنبش سوسياليستي و برابري در سطح جهان. در غياب يک بلوک بندي سوسياليستي و برابري طلبانه در سطح جهان اين جنبش پشتش را به آزاديهاي مدني و سياسي غرب تکيه داده که سنگر قابل اتکا و با دوامي نيست . دليل اينکه اينترنت فايل شرينگ يک پروسه و جنبش علني نيست هم دقيقا در ضعف آن جنبش مادي و اجتماعي است که مالکيت همگاني بر حاصل کار اجتماعي را در راس مانيفست خود دارد و اين چيزي جز سوسياليسم معاصر و کمونيسم منصور حکمت  نيست.

زنده باد حکمتيسم