TLogo


سندیکای هفت تپه بعد از سه سال
خالد حاج محمدی

Khaled.hajim@gmail.com
١٧ نوامبر ٢٠١١
سه سال از تشکیل سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه گذشت٬ سه سالی که کارگران هفت تپه جدالی روزانه را برای تحمیل تشکل خود و تامین بخشی از مطالبات خود پیش بردند. تاریخ سه سال گذشته و نگاه به سیری که هفت تپه ای ها طی کردند٬ جدالهائی که داشتند و مقاطع مختلف مبارزه آنها٬ در دفاع از حق تشکل٬ علیه اخراج و بیکارسازی٬ برای حقوق معوقه و... برای هر فعال کارگری و هر کارگر کمونیستی آموزنده است. سندیکای کارگران هفت تپه در اطلاعیه خود به دستاوردهای شیرین و در عین حال به تجارب تلخ این تاریخ اشاره کرده اند.

امروز وقتی به این تاریخ نگاه کنید٬ علیرغم هر کاستیها و کمبودهائی که داشته است٬ اما نمیتوان منکر شد که کارگران هفت تپه دستاوردهای مهمی کسب کردند و امروز به مراتب به نسب سه سال قبل در موقعیت بهتری قرار دارند. این دوره و این تاریخ با همه شیرینهای آن و با همه تلخیهائی که هفت تپه ای ها تحمل کردند٬ گوشه درخشانی از مبارزه طبقه کارگر ایران است. مهمترین مسئله در این پروسه حفظ اتحاد این بخش از طبقه کارگر زیر سقف سندیکای هفت تپه است. تشکیل سندیکا و حفظ تا امروز آن٬ ابزاری در دست کارگران بود که به آنها امکان داد سدی دفاعی در مقابل تعرض هر روز سرمایه داران و دولتشان به معیشت آنها٬ به شخصیت و کرامت آنها٬ ببندند. حفظ تشکل کارگران به آنها امکان داد٬ که کارگران متحد بمانند٬ جنگ خود را متحد پیش برند٬ به کمک هم و دست در دست هم تلاشی مشترک را برای دفاع از حقوق خود پیش برند٬ و نگذارند نیروی آنها را متفرق و اتحاد آنها را به عنوان مهمترین ابزار مقابله با دشمنان طبقاتیشان از آنان بگیرند.

اینکه اخراج کارگران حتی به صورت موقت و در توازن قوای کنونی متوقف شده است٬ حقوق کارگران سر وقت پرداخت میشود و عملا سندیکای هفت تپه دوفاکتو رسمیت دارد٬ دستاوردی مهم برای مبارزات امروز کارگران هفت تپه و برای کل طبقه کارگر است. باید توجه داشت اخراج و بیکارسازی٬ پرداخت نکردن دستمزد سر وقت و قرار داد موقت که امروز بیش از ٨٠ درصد کارگران را دست و پا بسته به بردگی کامل کشانده است٬ از مطالبات مهم این دوره و توازن کنونی مبارزه طبقه کارگر با بورژوازی ایران است. همراه این خواست تشکل کارگری و آزادی تشکل مستقل کارگری به عنوان یکی از مطالبات اساسی طبقه کارگر ایران که هفت تپه ای ها با اتحاد خود آن را تحمیل کرده اند٬ جزو دستاوردهای مهم این بخش از طبقه ما است.

نگاهی به تجربه کارگران هفت تپه٬ به تلاشهای آنها و به جدال جدی و هر روزه و حفظ اتحاد کامل خود در این جدال٬ درجه بالائی از هوشیاری٬ دلسوزی و درک بالای طبقاتی رهبران و فعالین این مرکز را میرساند که قابل ستایش است. اتکای کارگران هفت تپه و رهبران و فعالین این مرکز به مجامع عمومی کارگران٬ به دخالت مستقیم کل اعضای سندیکا٬ دخیل دادن آنها در تصمیمات و در کوران جنگ و جدال طبقاتی خود٬ درجه هوشیاری این بخش از طبقه کارگر ایران را بالا برد و این تجربه دستاورد بزرگ و مهمی برای همه کارگران است.

دوره سه ساله گذشته ما شاهد موجی وسیع از تبلیغات فریبنده جناحهای بورژوازی ایران برای جلب طبقه کارگر به زیر پرچم خود بودیم. فضای بعد از انتخابات و عروج جنبش سبز٬ پیوستن کل اپوزیسیون راست و چپ جمهوری اسلامی به بورژوازی لیبرال ایران و فضای مملو از دروغ و فریبی که به نام انقلاب٬ جنبش توده ای٬ جنبش جاری٬ ایجاد فضای باز سیاسی و کاستن از مشقات مردم ساختند و طیف وسیعی را فریب دادند٬ اما در میان هفت تپه ای ها و کارگران شرکت واحد به عنوان دو تشکل واقعی کارگری خریداری نیافت. ایستادن در مقابل این موج و دست رد زدن به سینه یک جنبش عمیقا ضد کارگری٬ نقطه درخشانی نه تنها در مبارزه کارگران هفت تپه بلکه در مبازره کل طبقه کارگر ایران است. سندیکای هفت تپه همراه کارگران شرکت واحد به این جنبش نه گفتند و سدی دفاعی در مقابل یک تعرض طبقاتی عمیقا ارتجاعی بورژوازی لیبرال و همزمان در مقابل جناح سیاه بورژوازی حاکم که با شعار رفاه اقتصادی و مبازره با فساد اقتصادی به میدان آمده بود٬ بستند. این تصمیم کارگری و درست که عملا باعث شد منفعت طبقاتی طبقه کارگر در دل یک زمین لرزه سیاسی عمیق از جانب این دو تشکل نمایندگی شود تاثیر بسزای در سرنوشت کل طبقه کارگر داشت و سدی در مقابل این تعرض راست بست که نقطه درخشان کار این دوره بود. به همین دلیل امروز هم هفت تپه ای ها و رهبران و فعالین آنها نه تنها مورد تعرض هر روزه دولت جمهوری اسلامی و ارگانهای سرکوبگر آنند٬ بلکه از جانب جناح چپ جنبش سبز نیز نفرین شده اند. به همین دلیل ما شاهد تعرضی راست به آنها از جانب چپ لیبرال ایران بودیم و البته هفت تپه ای ها جواب آنها را هم دادند.

کارگران و فعالین هفت تپه همچنانکه در اطلاعیه خود نیز اشاره کرده اند٬ در این دوره هزینه سنگینی پرداخت کردند. همه نمایندگان آنها دستگیر و زندانی شدند٬ همه از کار اخراج شدند و فشار اقتصادی و گرو گرفتن نان شب خود و فرزندانشان را همراه زندان و تهدید و شکنجه و بی حرمتی٬ به عنوان ابزاری برای تمکین آنها و به سکوت کشاندن آنها بکار بردند. بی شک این تعرض در سیر حرکت و پیشروی و دستاوردهای آنها موثر بوده است٬ اما همه اینها نتوانست اراده آنها و اتحاد کارگران هفت تپه را از بین ببرد و این جای افتخار است.
وجود تشکلهای مستقل کارگری چون هفت تپه٬ به طبقه کارگر ایران امکانی داد که درجه ای هر چند کوچک از اتحاد این طبقه و ارتباط فعالین بخشهای مختلف و به هم پیوستگی آنها از ایران خودرو تا نفت و پتروشیمیها تامین شود. همزمان امکان بیشتری را برای یک همبستگی جهانی در دفاع از مطالبات طبقه کارگر ایران را تامین کرد.

امروز در شرایطی که امر تشکل یابی کارگری در میان طیف وسیعی از فعالین و رهبران کارگری در مراکز مهم صنعتی مورد بحث است٬ در شرایطی که اعتراض به کار موقت و به شرکتهای پیمانی و بیکاری و اخراج و سطح معیشت در جریان است٬ تجربه کارگران هفت تپه و مرور آن و اتکا به آن برای طبقه کارگر ایران آموزنده است. زنده باد کارگران هفت تپه.