TLogo


فاتح شیخ
اعتلای نوین انقلاب در مصر


مصر انقلابی در آستانه دهمین ماه انقلابش، صحنه دور نوینی از اعتلای انقلاب شده است. انقلاب توده ای و قدرتمند ٢٥ ژانویه ظرف ١۸ روز راس استبداد حاکم را بزیر کشید، با اینحال تغییر قدرت حاکم که مساله اساسی هر انقلابی است، از زاویه منافع نیروهای انقلاب، طبقه کارگر و توده های محروم یعنی اکثریت عظیم جامعه، حل نشده باقی ماند. بجای مبارک، شورای عالی ارتش و در راس آن طنطاوی و سامی عنان، زمام قدرت ضربه خورده حاکم را در دست گرفت تا از انهدام ماشین دولتی بورژوازی توسط نیروهای انقلاب ممانعت کند. اعتلای نوین انقلاب مصر که در صفوف انقلابیون "موج جدید ١۹ نوامبر انقلاب" نام گرفته است، معطوف به مساله اصلی و حل نشده انقلاب یعنی تغییر قدرت حاکم است.
روشن بود که بعد از سقوط مبارک، نبردهای طبقاتی جدیتری بر سر مسیر و سرنوشت انقلاب در خواهد گرفت؛ از طرفی جریانات بورژوایی با سوار شدن بر موج انقلاب خواهان سهم بیشتری از قدرت و در عین حال توقف انقلاب خواهند شد، از طرف دیگر طبقه کارگر و جریانات انقلابی برخاسته از اعماق محروم جامعه، تلاش خواهند کرد انقلاب را در جهت تحقق اهداف و مطالبات رادیکال خود به جلو سوق دهند. در این مسیر طبقه کارگر که به مراتب قدرتمندتر و متشکلتر از دور اول انقلاب به میدان آمده بود، نیروی اصلی تداوم و پیشرفت انقلاب بود. وقتی روزنامه لس آنجلس تایمز دو روز قبل از سقوط مبارک رپرتاژ گویای "ریشه های کارگری انقلاب مصر" را منتشر کرد، طبقه کارگر مصر تنها دارای سه تشکل مستقل خود بود. اما در ماههای بعد، تشکلیابی کارگران به رشد و شکوفایی اعجاب آوری دست یافت. اگر اعتصابات و اعتراضات طبقه کارگر "ریشه" انقلاب مصر و نیروی تعیین کننده پیروزی سریع و باشکوه آن بود، متقابلا انقلاب هم به مبنای اجتماعی و تاریخی تعیین کننده ای برای عروج قدرتمند جنبش کارگری مصر بدل شد. حاصل سیر تاکنونی پیشروی طبقه کارگر مصر در دوره انقلابی این است که اعتلای نوین انقلاب، به مراتب بیشتر از دور اول انقلاب ٢٥ ژانویه به قدرت و تشکل طبقه کارگر متکی است و در همانحال مبنای اجتماعی و تاریخی جدیدی برای ارتقای موقعیت طبقه کارگر در سیر آتی انقلاب، در رهبری انقلاب و تداوم آن در مسیر انقلاب سوسیالیستی ورهایی جامعه فراهم میسازد.
از نظر سیاسی این اعتلای نوین انقلاب نشانه عبور توده های انقلابی جامعه از کوران تجاربی است که در دوره های غیرانقلابی طی دهها سال هم کسب شدنی نبود. نیروهای انقلابی ظرف ده ماه گذشته از سردرگمی و نداشتن دید و موضع روشن در قبال ارتش و دیگر جریانات ضدانقلاب بورژوایی، از اخوان المسلمین و سلفیها تا احزاب ناسیونالیست، فاصله گرفته اند و اکنون با صراحت کامل درپی سقوط حاکمیت ارتش و برقراری دولت موقت انقلابی هستند. این موقعیت بسیار مناسبی برای پیشروی طبقه کارگر، برای رشد بیشتر آگاهی طبقاتی و اتحاد و تشکل در صفوف آن است. نیروهای انقلابی طی روزهای گذشته عقب نشینی بزرگی به ارتش و دولت تحمیل کرده اند. دولت عصام شرف ناگزیر از استعفا شد. دیروز (سه شنبه ٢٢ نوامبر) که نیروهای انقلاب مجددا میدان تحریر را با تجمع میلیونی خود پر کردند، طنطاوی ناچار شد پس از یک روز تمام گفتگو و بندوبست با احزاب بورژوایی جبهه ضدانقلاب، در یک سخنرانی زبونانه بخشی از خواستهای نیروهای انقلاب را بپذیرد با این هدف که در جبهه انقلاب تفرقه ایجاد کند و برای تقلاهای ضدانقلابی مشترک ارتش و ارتجاع اسلامی وقت بخرد. اما سخنان طنطاوی هم مانند وعده های پی در پی مبارک توسط انقلابیون میدان تحریر قاهره و دیگر شهرهای مصر رد شد و با فریادهای "ارحل!" پاسخ گرفت. ٢۳ نوامبر هم تحصن گسترده در میدان تحریر و تظاهرات توده ای در شهرهای دیگر ادامه داشته است. طی این چند روز که پلیس ضدانقلاب دهها انقلابی را به قتل رسانده و صدها نفر را زخمی کرده است، نیروهای انقلابی میدان تحریر بارها در تلاش اشغال وزارت کشور در یکی از خیابانهای همجوار با نیروهای سرکوبگر درگیر شده اند. طنطاوی در بخشی از سخنان دیروزش گفت: "دستهای پنهانی در کار است که شیرازه دولت را از هم بپاشاند". در حقیقت دستهای پنهانی در کار نیست، بلکه این دستهای نسلی از انقلابیون است که دریافته اند که باید دستگاههای سرکوبگر دولت مبارک را در هم بشکنند. اعتلای نوین انقلاب از این نظر پیشرفت مهمی برای تداوم انقلاب مصر به شمار میرود که طبقه کارگر و توده های محروم و انقلابی جامعه نیروی خود را برای تعرض سازمانیافته و رادیکال به ماشین دولتی بورژوازی در هم شکستن گرد آورند.
روزهای آتی روزهای حساسی برای شکل دادن به سیما و قامت و محتوای سیاسی "موج جدید ١۹ نوامبر انقلاب" خواهد بود. سوال اصلی این است که رهبران و فعالین رادیکال و کمونیست طبقه کارگر مصر با چه افق و بینشی توده های طبقه را در نبردهای طبقاتی آتی به میدان خواهند آورد؟ شکل دادن به آلترناتیو مستقل پرولتری در قبال قدرت سیاسی در دل اعتلای نوین انقلاب، در دل اعتراضات و اعتصابات کارگری و دخالتگری سیاسی و انقلابی طبقه کارگر کلید مساله است و حزب کمونیستی طبقه کارگر هسته اصلی آن است. آیا رهبران و فعالین طبقه کارگر در این مقطع قادر به کنار زدن توهمات و محدودنگریهای دوره گذشته خواهند شد؟ آیا خواهند توانست صفوف پیشروان طبقه را به بینش و افق پرولتری و آمادگی فکری و سیاسی رادیکال و انقلابی مسلح کنند؟
تا آنجا که به درس آموزی طبقه کارگر ایران از انقلابات و تحولات جاری برگردد، امروز بیش از پیش باید تاکید کرد که رهبران و فعالین کارگری ایران باید هرچه بیشتر از تجربه درخشان انقلاب مصر، تداوم آن و اعتلای نوین آن بیاموزند و در عین حال هرچه بیشتر تجربه منفی سلطه ضدانقلاب بورژوایی در لیبی در پناه بمب افکنهای ناتو را در صفوف طبقه کارگر و در سطح جامعه افشا کنند.