TLogo


"اصلاح قانون شهروندی" اسرائیل یا تشدید پاکسازی قومی

مصاحبه کمونیست هفتگی با فاتح شیخ

 

کمونیست هفتگی: دولت اسرائیل طرحی را تصویب کرده است که طبق آن شرط کسب شهروندی در اسرائیل سوگند وفاداری به دولت "دمکراتیک" یهودی در آن کشور است. در مورد این طرح و دلایل آن بحثهای مختلفی، از تهدید و فشار به مردم غیر یهودی در اسرائیل تا امتیاز دادن به راست افراطی در اسرائیل به میان آمده است. کلا ماجرا چیست؟ چه اهداف مشخصی پشت این طرح است؟ این طرح به کجا خواهد رسید؟ و عواقب و بازتاب آن بر جامعه اسرائیل و فلسطین و تخاصمات موجود چه خواهد بود؟

 

فاتح شیخ: اهداف سیاسی این قانون از اسم آن ("اصلاح قانون شهروندی") بسیار فراتر میرود. دامنه کارکرد آن هم در تشدید تبعیض و پاکسازی قومی بسیار گسترده تر از عرصه حق شهروندی است. هدف اصلی ائتلاف حکومتی نتنیاهو- لیبرمن و شرکا این است که پروسه شکل دادن به کشور اسرائیل بر مبنای مذهب و قومیت یهود را به سرانجام برسانند. میخواهند الگوی شهرکهای یهودی نشین را به سراسر کشور تعمیم دهند و از اسرائیل یک کشور خالص یهودی نشین بسازند. کاری که با بیش از شش دهه جنگ، از جنگهای ١٩٤٨که به اخراج و آوارگی عظیم فلسطینیان از سرزمینشان انجامید تا جنگهای ١٩٦٧ و ١٩٨٢ و بقیه موفق به انجام آن نشده اند. این قانون بخشی از بازتاب حقوقی همان جنگها و ادامه آنها ازجمله در عرصه حق شهروندی است.

 

خوب است به یاد بیاوریم که مبتکر این طرح اهود اولمرت نخست وزیر قبلی اسرائیل از حزب کادیمه (قبل از روی کار آمدن ائتلاف نتنیاهو- لیبرمن) بود، وقتیکه دولت اسرائیل در کنفرانس آناپولیس (نوامبر ٢٠٠٧) زیر فشار آمریکا ظاهرا پذیرفته بود پای دور جدید مذاکره برود که ظرف یکسال به تشکیل دولت مستقل فلسطین منتهی شود. در جریان آن مذاکرات اولمرت اعلام کرد به شرطی دولت فلسطین را میپذیرد که فلسطینیها دولت اسرائیل را بعنوان "دولت یهود" برسمیت بشناسند. این شرط قلدرانه را همان وقت مقامات فلسطینی بی چون و چرا رد کردند. امروز جناح افراطی تر هیات حاکمه اسرائیل از اولمرت فراتر میرود و به این "شرط" خصلت قانونی و کارکرد چندگانه میدهد. امروز دولت نتنیاهو با فشار بیشتر آمریکا برای مذاکره و صلح با حکومت فلسطین روبروست و متقابلا این طرح را پیش کشیده که اولین کارکرد آن مانع تراشی بر سر راه تجدید مذاکرات است. میدانیم مذاکراتی که پس از نزدیک به دو سال توقف دو ماه پیش براه افتاد توسط طرف فلسطینی به دلیل ازسرگیری شهرکسازی معلق شده است. اتحادیه عرب یک ماه فرصت داده که آمریکا دولت اسرائیل را وادار به توقف شهرکسازی کند تا مذاکرات مجددا راه بیفتد. در مقابل نتنیاهو اعلام کرد به شرطی شهرکسازی متوقف میشود که دنیا و فلسطینیها اسرائیل را بعنوان "دولت یهودی" بشناسند! این یک بهانه گیری عریان و یک قلدری فاشیستی وقیح است. بطور مثال اهود باراک وزیر دفاع اسرائیل از حزب کارگر در مخالفت با این طرح و این برخورد به روند مذاکرات گفته است چه نیازی به این شرط هست؟ مگر آمریکا و اروپا که بزرگترین قدرتهای دنیا هستند همیشه ما را به عنوان دولت یهودی نشناخته اند؟

 

ازجمله اهداف دیگر ائتلاف نتنیاهو- لیبرمن از این طرح "اقدام پیشگیرانه" است در برابر خواست فلسطینیها برای بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمینهایی که از آن اخراج شده اند (خواست "عوده"). هیات حاکمه اسرائیل به این خواست تن نمیدهد، و با این طرح پیشاپیش اعلام میکند که نه تنها زیر بار بازگشت آوارگان فلسطینی به اسرائیل نمیرود، بلکه میخواهد بیش از یک میلیون و نیم عرب ساکن اسرائیل (یک پنجم جمعیت هفت میلون و نیمی آن کشور طبق آمار ٢٠١٠) را با انواع اجبارهای "قانونی" و عمدتا فراقانونی از اسرائیل به غزه و ساحل غربی اخراج کند و یا از حق شهروندی محروم سازد. باید توجه داشت که بخشی از نیروی کار زیر استثمار سرمایه بزرگ و کوچک در اسرائیل، کارگران بیحقوق و ارزان فلسطینی هستند که صبحها از غزه و ساحل غربی به شهرهای اسرائیل سرازیر میشوند (اگر مرز برویشان بسته نباشد) و شب به خانه هایشان بر میگردند. این طرح در جهت افزایش جمعیت این نیروی کار ارزان و بیحقوق تا آخرین مرز ممکن است. هدف از پاکسازی قومی در دنیای امروز در همه جا تحمیل سطح معیشت نازل به طبقه کارگر از راه فشار مستقیم به معیشت کارگران "غیربومی" و از این کانال اعمال فشار بر معیشت کارگران "بومی" دارای پاس شهروندی و حقوق "کامل" شهروندی است. این قاعده عمومی در اسرائیل به شکل عریان و زیر کنترل سربازان دست به ماشه اجرا میشود.

 

خود پروسه پاکسازی قومی کشور اسرائیل از اتباع "غیریهودی" و در عمل اعراب ساکن اسرائیل، شش دهه است از کانال فورس ماژور قانونی و اعمال دهها فورس ماورای قانون در جریان است. این پاکسازی در شکل اجبار اعراب به ترک خانه هایشان در اورشلیم شرقی و بقیه شهرهای اسرائیل به عنوان یک قلدری و فشار روتین دولتی و غیردولتی فاشیسم حاکم بر آن کشور همیشه جریان داشته و با این طرح شدت و سرعت بیشتر میگیرد. اعرابی که نسل اندر نسل ساکن آن سرزمین بوده اند و بخشی از آنها هم خود را با هویت "اسرائیلی" مشخص میکنند از این فشار و قلدری مستثنی نیستند. تلاش هیات حاکمه اسرائیل و ناسیونالیسم قومی و مذهبی آن (زایونیسم) در شرایطی پاکسازی قومی را تشدید و تسریع میکند که با پیشرفت تکنولوژی ارتباطات و نقل و انتقال جمعیت (مهاجرت) هیچ شهر بزرگی در مناطق ثروتمند دنیای امروز ممکن نیست از تنوع جمعیت انسانهای منتسب به قومیتها و ملیتهای گوناگون معاف شود و به اصطلاح از نظر اتنیک خالص و یکرنگ (ethnically homogeneous) بماند.  تلاش برای پاکسازی قومی و تحمیل خلوص و یکرنگی اتنیکی به شهرهای با سایز بزرگ و حتی متوسط، چه برسد به یک کشور، جز با جنگ و فاشیسم عریان، نظیر آنچه در آلمان هیتلری و در دهه های اخیر در یوگسلاوی سابق و رواندا و غیره اتفاق افتاد ممکن نیست. این تجربه تاریخی در مورد اسرائیل هم صدق میکند. جنگ و اشغالگری هیات حاکمه اسرائیل علیه مردم فلسطین در طول شش دهه و طرح جدید تشدید پاکسازی قومی بعنوان یک چشمه از بازتاب و پیامد حقوقی آن جنگ و اشغالگری، از جنس همان جنایت علیه بشریت است که در آلمان هیتلری و یوگسلاوی سابق و رواندا اتفاق افتاده است، تنها اشکال و ابعاد آن متفاوت است.