TLogo




مرگ کارگران ایران خودرو٬ هیئت تحقیق و مطالبه تشکل کارگری

خالد حاج محمدی

٧ بهمن ١٣٨٩- ٢٧ ژانویه ٢٠١١

سه شنبه ٥ بهمن ٤ کارگر شیفت شب در اثر برخورد یک کامیون جان باختند و ١٣ نفر نیز زخمی شدند. این اتفاق بار دیگر اعتراض به ناامنی محیط کار٬ اضافه کاری اجباری ٬کار اجباری در تعطیلات و مشخصا بعد از ظهر پنجشنبه ها و روزهای جمعه٬ کار قراردادی و پیمانکاری را دامن زده است. کارگران و فعالین کارگری در کنار خواست بررسی مرگ رفقای خود و عوامل کشتار هر روزه کارگران در محیط کار٬ خواست تشکل مستقل کارگری را به میدان آورده اند.

مدیریت ایران خودرو برای ممانعت از پیوستن شیفت صبح به جمع کارگران شیفت شب که در محل کار ماندگار بودند٬ ارسال سرویس برای کارگران شیفت صبح را لغو و کار در روز چهارشنبه را تعطیل اعلام کرد. حراست و مدیریت تلاش کردند فضا را آرام و مانع تجمع کارگران شوند٬ نیروهای ضد شورش به محل فراخوانده شد و کارگران این مرکز در محاصره نیروهای مسلح قرار گرفتند. کارگران روز چهارشنبه را در اعتراض به مرگ رفقایشان تعطیل اعلام کردند و در ایران خودرو ماندگار شدند.

طبق اخبار ایلنا٬ به دستور مدیرعامل گروه صنعتی ایران خودرو، تیم ویژه ای برای پیگیری این حادثه تشكیل شده است. اخیرا اعلام کرده اند بررسی دلایل این واقعه به مجلس سپرده شده است. اما کارگران ایران خودرو مسببین این واقعه دلخراش را به خوبی میشناسند. این اولین بار نیست که کارگران این مرکز قربانی خواهند شد. تجربه کارگران ایران خودرو٬ تجربه دهها مورد مرگ کارگران معدن کرمان٬ تجربه مرگ هر روزه کارگران ساختمانی تنها گوشه های کوچکی از قربانی شدن کارگران در محیط کار است. لذا و به همین دلیل است که تشکل مستقل کارگری و نیاز و مبرمیت آن به عنوان ابزار دفاع کارگران از معیشت و زندگی و امنیت خود٬ مطالبه شده است.

 

نتیجه تیم ویژه مدیر عامل گروه صنعتی و مجلس جمهوری اسلامی هر چه باشد٬ نمیتواند کارفرما و دولتشان را هدف بگیرد. وبسایت ایران خودرو علت این حادثه را "بی احتیاطی" راننده کامیون اعلام کرده است. لذا جواب آنها همین حالا معلوم است٬ ٤ کارگر کشته شده است و نفر پنجم در قاموس راننده "بی احتیاط" در صف متهم معرفی شده است. تیم ویژه گروه صنعتی و "دلسوزی" خانه کارگر تهران و مجلس شورای اسلامی٬ همگی تلاشی برای کور کردن و فریب کارگران و و نجات قاتلین واقعی و عامل اصلی کشتار کارگران و آرام کردن کارگران و کوتاه آمدن آنها از مطالبات اساسی شان است. این تلاشها در عین حال حقیقتی دیگر را بیان میکند٬ و آن وزن و جایگاه طبقه کارگر و خصوصا کارگران ایران خودرو است. به همین دلیل کل میدیا و مجلس و خانه کارگر و ... را به خدمت گرفته اند تا در این مرکز آب از آب تکان نخورد٬ کارگر خاموش بماند و خودرو سازی٬ این مرکز سرشار از سود٬ به تولید خود ادامه دهد.  

انتشار گزارش کمیته تحقیق مجلس شورای اسلامی، یک سال و نیم بعد از انفجار در معدن زغال‌سنگ "باب‌نیزو" در کرمان، که جان ١٢ کارگر را گرفت٬ و اکنون به عنوان "عنایت" دولت و مجلس در حق کارگران و درست بعد از واقعه ایرانخودرو٬ منتشر میشود٬ برای طبقه کارگر ایران آموزنده است. نهایت تفحص کمیته تحقیق این است که وسایل ایمنی کافی در اختیار کارگران نبوده است و  فرسودگی تجهیزات و آموزش ندیدن کارگران نیز از عوامل دیگر این اتفاق است. سرانجام قرار است خانواده کارگران در ازاء مرگ عزیزان خود به میزان دیه آنها پول دریافت کنند. اگر نتیجه تفحصات دولت و کارفرما و ابزارهای تحمیق آنها به نتیجه نرسد و کارگران را قانع نکند٬ اگر موفق نشوند راننده کمپرسی را در قامت قاتل به کارگران معرفی کنند٬ در نهایت به خانواده کارگران جان باخته دیه پرداخت خواهد شد. اینجا دیگر قتلی در جریان نیست٬ کسی کسی را نکشته است٬ سانحه ای روی داده است و کارفرما و دولتش به عنوان حامی کارگر صدقه ای به خانواده کارگران پرداخت خواهند کرد و کلی تحقیر و منت گذاری نیز از جانب دولت :"مهرپرور" و عدلیه های اسلامی بار کارگران خواهد شد. به جای جریمه کردن کارفرما و وادار کردن او به تامین ایمنی محیط کار، از تامین وسائل ایمنی گرفته تا آموزش کارگران و تضمین اینکه فردا دوباره چنین اتفاقی روی نخواهد داد و کارگر دیگری را به کام مرگ نخواهند فرستاد با پرداخت حق خون کارگر، که البته برای کارفرما و دولتش ارزشی ندارد، مسئله را فیصله میدهند.

اینکه کارگران ایران خودرو و کل طبقه کارگر ایران برای این صحنه سازی و حقه بازی کارفرما و مجلس و خانه کارگر٬ تره خرد نمیکنند٬ حقیقتی است. اما کارگر بی تشکل٬ کارگر پراکنده و غیر متشکل٬ در مقابل این ریاکاری ابزاری برای دفاع از خود ندارد. این همان حقیقتی است که کارگران ایرانخودرو بر ضرورت آن انگشت گذاشته اند.

در نبود تشکل کارگری٬ در عدم دخالت نماینده واقعی کارگران٬ در عدم بررسی این جنایت از جانب نمایندگان کارگران و هیئت های تحقیق آنها و تشکلهای موجود کارگری٬ این نقشه مهندسی شده نماینده کارفرما و مجلس و دولت و رسانه های آنها است که فضای جامعه را مسموم و حقایق را زیر خاک دفن میکند.