TLogo


فلسطین، اسرائیل و تاثیر انقلاب تونس و مصر

مصاحبه کمونیست هفتگی با فاتح شیخ

 

کمونیست هفتگی: اخیرا با استعفای صائب عریقات مذاکره کننده ارشد فلسطینی‌ها و استعفای سلام فیاض رئیس حکومت و تشکیل مجدد کابینه توسط او٬ بحث از این است که این تحولات زیر تاثیر انقلاب در تونس و مصر است. صائب عریقات دلیل استعفای خود را افشای اسناد محرمانه در مورد گفتگوهای صلح خاورمیانه اعلام میکند٬ که از طریق همکارانش در اختیار تلویزیون الجزیره قرار گرفته است. ماجرا از چه قرار است و دلیل این وضع چه است؟

 

فاتح شیخ: بطور قطع تحولات اخیر در حکومت فلسطین از انقلاب تونس و مصر تاثیر مستقیم گرفته است. شاهد روشن اینکه استعفای صائب عریقات در شنبه ١٢ فوریه یعنی روز بعد از کناره گیری حسنی مبارک و استعفای سلام فیاض دو روز بعد در دوشنبه ١٤ فوریه صورت گرفته است. دلیل استعفاها و پیامدهایشان متفاوت است اما فاکتور مشترک پشت هر دو استعفا، هول و هراس حکومت فلسطین از خشم و خیزش جوانان و مردم ناراضی کرانه غربی، در پی پیروزیهای اولیه خیزش انقلابی بویژه در مصر است.

استعفای صائب عریقات بخاطر افشای اسناد محرمانه از روابط و همکاری پنهانی و افتضاح آمیز مقامات دولت فلسطین با دولت اسرائیل در کنار و در پوشش مذاکرات صلح بود. این اسناد توسط کانال الجزیره منتشر شد و رسوایی بزرگی برای دستگاه حکومت محمود عباس ببار آورد. صائب عریقات که نمیتوانست اصالت اسناد را انکار کند وعده داد هرگاه روشن شود اسناد از دفتر او درز کرده شخصا مسئولیت آن را به عهده میگیرد و با استعفایش رسما به عهده گرفت. اما اضافه شدن این رسوائی بر معضلات و ناکامیهای قدیمی تر کابینه سلام فیاض باعث شد که او هم با اعلام استعفا کابینه اش را منحل کند.  

پرزیدنت محمود عباس مجددا فیاض را مامور تشکیل یک کابینه "اداره امور" تا برگزاری انتخابات مجلس قانونگزاری و ریاست جمهوری در ماه سپتامبر کرد. کابینه جدید فیاض هم مثل کابینه های چهار سال گذشته مرکب از تکنوکراتهای مستقل از الفتح و احزاب متحد فتح است. اولین کابینه فیاض در ژوئیه ٢٠٠٧ در پی انفصال حماس و فتح و برکناری اسماعیل هنیه توسط محمود عباس، با عنوان کابینه "اوضاع فوق العاده" تشکیل شد که بنا به قوانین معمول فلسطین میبایست ظرف مدت معینی به کابینه "اداره امور" تبدیل شود و انتخابات را برگزار کند اما عمر کابینه فیاض تا امروز حدود سه سال دوام یافته است. انتخاباتی که قرار بود ژانویه ٢٠١٠ انجام شود بر اثر مخالفت حماس انجام نشد. امروز هم مشکل سر جایش هست و بعید است که حماس تن به انتخابات جدید بدهد. ظاهرا برای دو طرف بهتر است که بدون انتخابات بر مردم حکم برانند و هر یک تقصیر نامشروع بودن حاکمیت خود را به گردن دیگری بیندازند.  

خود محمود عباس هم دو سال از پایان مدت ریاست جمهوری اش میگذرد و با این مجوز که "خلا قانون اساسی" ایجاد نشود تا انتخابات سپتامبر هم در پست خود باقی میماند. علاوه بر این فاکتورهای منفی سیاسی، کارنامه دولت فلسطین در کرانه غربی از نظر اقتصاد و معیشت مردم هم منفی است. اگر حماس وضعیت فلاکتبار معیشت یک و نیم میلیون مردم غزه را با محاصره اقتصادی توسط اسرائیل توجیه میکند، حکومت فیاض که از فیض کمکهای اقتصادی غرب و سازمان ملل و دولتهای عرب برخوردار است و در محاصره هم نیست، جز توسل به "مساله فلسطین" و وعده "صلح" با اسرائیل توجیه دیگری برای وخامت روزافزون اقتصاد و معیشت مردم کرانه غربی ندارد. بنابراین چاره ای نداشتند جز اینکه رسوایی حاصل از انتشار اسناد همکاری افتضاح آلودشان با مقامات امنیتی اسرائیل را با قربانی کردن دیپلمات سابقه دار صائب عریقات زیر فرش کردند و با وعده انتخابات در سپتامبر، برای بقای عمر حکومتشان و فرار از خشم جوانان و مردم محروم وقت بخرند.

در این میان وتوی آمریکا بر قطعنامه شورای امنیت در محکومیت ادامه شهرکسازی دولت اسرائیل، به داد سلام فیاض و محمود عباس رسید. این روزها در اعتراض به وتوی آمریکا تظاهراتهای دولتی براه انداخته اند و تلاش میکنند که با برگزاری این اعتراضات بطور موقت هم شده یک بار دیگر از "مساله فلسطین" برای جلوگیری از انفجار خشم و نارضایتی عمومی مردم و بویژه جوانان بهره برداری کنند.

بخش اعظم بیکاری ٢٥ درصدی کرانه غربی سهم جوانان است و در غزه هم نرخ بیکاری بیش از دو برابر آن است. بعلاوه اين نسل جدیدی بعد از نسل "انتفاضه" فلسطین است. در سال ١٩٨٧ نسل "انتفاضه" درست بیست سال بعد از جنگ شش روزه اسرائیل و اعراب به میدان آمد و معادلات بین مردم فلسطین و دولت اسرائیل را به کلی عوض کرد. نسل جوان امروز نسل بیکاران دوره حاکمیت حکومت کنونی فلسطین هستند و علاوه بر لبریز شدن نفرتشان علیه اشغالگری و فاشیسم اسرائیل، از خشم و نفرت نسبت به حاکمیت فاسد ومستبد حکومت فلسطین هم لبریزند خشمی که هر آن ممکن است منفجر شود.   

 

کمونیست هفتگی: بعد از تحولات تونس و مصر٬ همه شاهد نگرانیهائی از جانب دولت اسرائیل هستند. بودجه نظامی اسرائیل ۱۳۸ میلیون یورو افزایش یافته است. در میان مقامات اسرائلی بحث از تقویت همکاری بین اسرائیل و ناتو و حتی پیوستن اسرائیل به ناتو هست٬ چرا افزایش بودجه نظامی و پیوستن به ناتو؟ آیا تحولات انقلابی در کشورهای عربی تهدیدی علیه اسرائیل است؟

 

فاتح شیخ: نگرانی اسرائیل واقعی است. با کناره گیری مبارک و بویژه با تداوم انقلاب در مصر، تناسب قوا در خاورمیانه به زیان دولت اسرائیل دچار تغییر جدی شده و ابرهای تهدید چشم انداز امنیت و حتی موجودیت آن را تیره کرده است. این بدون تردید برای دولت اسرائیل یک شوک غیرمنتظره است. در عین حال دولت اسرائیل آگاهانه میکوشد که تهدید را به فرصت بدل کند و با اغراق در مورد تهدیدات و هزینه هایش مردم اسرائیل را در ترس دائم و اتکای ناگزیر به دولت نگاه دارد، همچنین با فشار بر آمریکا و غرب از آنها کمکها و تضمینهای بیشتری در برابر تحولات انقلابی خاورمیانه طلب کند. بطور مثال اگر دولت آتی مصر از اتحاد با غرب و صلح با اسرائیل فاصله بگیرد و دولت اسرائیل، ارتش مجهز و نیرومند مصر را "دشمن" حساب کند، از نظر نظامی و تسلیحاتی بار سنگین غیرمترقبه ای بر دوشش اضافه خواهد شد.

دولت نتنیاهو با بهره برداری از موقعیت نامناسب و تهدیدآمیز جدید، خواهد کوشید که جامعه اسرائیل را بیشتر میلیتاریزه کند و همچنین با ناتو همکاری نزدیکتری بهم بزند تا آنجا که به عضویت ناتو درآید. وتوی آمریکا بر قطعنامه اخیر شورای امنیت در محکومیت ادامه شهرکسازی دولت اسرائیل، در این موقعیت پیامی بیشتر از یک چراغ سبز در مورد شهرکسازی برای اسرائیل در بر داشت: اینکه دفاع از اسرائیل در برابر هر تهدید و محدودیتی، جزء پایدار استراتژی آمریکا در خاورمیانه است و طبیعتا آمریکا در چنین موقعیت حساسی پشت اسرائیل را خالی نمیکند.