TLogo



کردستان عراق و کومه له٬ توقعی شرافتمندانه اما بی جا
خالد حاج محمدی

١١ مارس ٢٠٠١

کومه له به حرف آمد! تلسم سکوت مرگبار کومه له٬ بر کشتار کارگر و زن و جوان و مردم به تنگ آمده از فقر و بیکاری و اختناق حکومت خودمختار کردستان عراق٬ شکسته شد. دوستان کومه له در جواب منتقدین و معترضین به سکوت کومه له گوشزد کرده اند که عضو کمیته مرکزی آنها از تلویزیونشان در این مورد اظهار نظر کرده است. انتظار همان بود که میرفت٬ در بر همان پاشنه میچرخد٬ نباید دل بورژوا و فرمانده و مسئول و گمارده ای در دولت ناسیونالیسم کرد از کومه له برنجد. در عین حال "بره های" میدان "آزادی سرا" هم که چند هفته است برای تامین ابتدائی ترین حقوق خود٬ فریاد آزادی و رفاه و آسایش را میزنند٬ و از طرف حاکمان کردستان عراق قتل و عام شده اند٬ و باعث شبه و نارضایتی از کومه له شده اند٬  با موضع "طلائی" عضو کمیته مرکزی٬ زبان بسته میشوند.
بعد از چند هفته اعتراض در شهرهای کردستان عراق٬ بعد از دهها تجمع دهها هزار نفره در سلیمانیه٬ رانیه٬ هلبجه٬ کلار٬ دکان و... از زبان احمد صالحی عضو کمیته مرکزی کومه له در دوازدهمین روز اعتراضات مردم در شهرهای کردستان عراق٬ موضع کومه له از تلویزیون این جریان پخش شده است و بلاخره ما موفق شدیم آن را بعد از گشتن و موشکافیهای فراوان در سایتها و رسانه های کومه له بدست آوریم. نماینده کومه له در کردستان عراق بعد از توضیحاتی در مورد روشنی موضع آنها بر سر تحولات کشورهای خاورمیانه و اینکه مردم بارها نظر آنها را شنیده و میدانند٬ به ناگاه در مورد عراق و کردستان زبان بسته میشود. ایشان در مورد اتفاقات کردستان عراق٬ اشاره میکند که وضع عراق متفاوت است٬ دولت مستقر موجود نیست و وضع کردستان هم به همین صورت. نهایت دفاع نماینده کومه له از مردم کردستان عراق این است که حرکت مردم اصیل است و حق دارند و دلسوز مملکت خود هستند. کومه له برای اتفاقاتی که در "کنار" این تحرکات رخ داده است و کسانی کشته و زخمی شده اند شده اند متاسف است و امیدوارند که چنین اتفاقاتی تکرار نشود و..٬ در ادامه احمد صالحی کلی در مورد اینکه کومه له در کردستان عراق مقر و .. دارد و در اتفاقات کردستان نمیتواند دخالت کنند و فراخوانی نمیدهد٬ نمیتوانند به مردم بگویند چه بکنند و نکنند٬ چون عواقب آن را نمیداند و نمیتواند عملا مسئول عواقب آن باشند و.. توضیح میدهد.(تمام نقلها به معنی از من است)
اما چند نکته در مورد کردستان عراق٬ اینکه وضع عراق با مصر و تونس متفاوت است٬ مورد سوال نیست٬ سوال این است که کومه له در قبال اعتراض صدها هزار نفر که در یک ماه گذشته در کنار اردوگاه آنها خواهان آزادی سیاسی٬ افزایش دستمزد کارگران٬ آب و برق و بیمه بیکاری و ... هستند و در جواب توسط دولت محلی ربوده خواهند شد٬ کشته و زخمی خواهند شد کجا می ایستند؟ چرا تفاوت وضع عراق با مصر و تونس توجیه سکوت کومه له در قبال اعمال جنایتکارانه علیه مردم معترض خواهد شد؟ مگر در سلیمانیه و اربیل و بقیه شهرها در همین کشور که به قول نماینده کومه له "حکومت استقرار نیافته است" صدها نفر از رهبران جنبش ناسیونالیستی٬ صدها نفر از تاجر و سرمایه دار میلیاردر و میلیونر نشده اند؟ چرا وقتی بحث اعتراض مردم به حاکمین بورژوازی کرد٬ به کسانی است که به نام کردایه تی و دولت کردی خون کارگر و زن و جوان کرد زبان را شیشه میکنند نماینده محترم کومه له در عراق یادش می افتد که حکومت استقرار نیافه است. چرا همین عدم استقرار به صاحبان سرمایه و بورژوا گوشزد نمیشود که فعلا از اسثمار وحشیانه تا استقرار حکومت دست بردارند؟ چرا هر وقت مردم اعتراض میکنند نماینده کومه له و حزب دمکرات یادآوری میکنند که هنوز حکومت استقرار نیافته است. این همان چیزی است که همه رؤسای حاکم٬ همانهائی که نزدیک مقر کومه له و حزب دمکرات مردم معترض را به رگبار میبندند٬ در زبان فریب و دیپلماسی تحویل نمایندگان مردم معترض میدهند.

عدم خالت کومه له در این اتفاقات توجیه ٢٠ سال سکوت کومه له در قبال کارگر کشی و زن ستیزی و آدم ربائی حکومت بورژوازی کرد است. معلوم نیست چرا هر وقت زمان زبان به اعتراض گشودن کارگر و کمونیست و زن و آزادیخواهان کردستان به دولت محلی است٬ کومه له گوشزد میکند که در این منطقه چون اردوگاه دارند دخالت نخواهند کرد. پس چرا برای مرگ هر رهبر جنبش کردایه تی در آن منطقه رهبری کومه له اطلاعیه میدهد و اعلام تاسف و تاثر میکند و بالاترین مقامات و شخصیتهایش در تجمعات تسلیت و تهنیت شرفیاب میشوند و"فراموش" میکنند که کومه له دخالت نباید بکند؟ پس چرا زمانی که جلال طالبانی رئیس جمهور آن مملکت میشود کومه له مرزی برای دخالت خود و اعلام خوشحالی و تبریک و... نمیبیند؟
و اما در مورد "دلسوزان مملکتشان" این عین عبارت نماینده کومه له در عراق است که کارگر و زن و جوان و کمونیست معترض در میدان "سرای آزادی" سلیمانیه و بقیه شهرها را که دولت خودمختار کردستان را به مصاف طلبیده اند٬ دلسوزان مملکتشان مینامد و اعلام امیدواری میکند که مطالباتشان جواب مناسب بگیرد. باید از نماینده کومه له پرسید٬ کدام مملکت؟ کجای کردستان عراق مملکت کارگر و انسان ستمدیده و زن معترض و جوان آزادیخواه است؟ چرا باید این توقع را در مقابل طبقه ای گذشت که در "مملکتش" جزاستثمار و بردگی و زنجیر سهمی ندارد؟ کجا کارگران هم٬ در دنیائی که جز بردگی سهمی نداشته اند صاحب مملکت شده اند؟ دقیقه ای جای اقلیم کردستان را با ایران و کارگر سلیمانیه را با تهران عوض کنیم. اگر کمونیست ایرانی به کارگر شرکت واحد٬ ایران خودرو و خاتون آباد در دل حمله و یورش سپاه پاسداران به اعتصابشان٬ بگوید آنها(کارگران این مراکز) دلسوزان مملکتشان هستند و اظهار امیدواری کند که اسالو از زندان آزاد شود و کارگر خاتون آباد و ایران خودرو دیگر کشتار نشود٬ آیا نماینده عراق کومه له به ریش مبارک آن "کمونیسم" نخواهد خندید؟ اما این اظهار نظر حقیقتی را در پس دارد. این حقیقت دلسوزی کارگر کردستان عراق برای مملکتی نیست که بورژوای کرد با زنجیر کردن طبقه کارگر و از قبل کار او میلیاردر خواهد شد٬ این حقیقت در ناسیونالیسم کومه له است. اینجا کردستان عراق است نه ایران و اینجا بلاخره "کردها" سرکارند٬ اینجا سپاه پاسداران نیست بلکه نیروهای مسلح و اداره اطلاعات دولت "کردی" است. "کمونیسم" کومه له و حزب کمونیسم ایران دقیقا اینجا است که پایش میلگند. اینجا مملکت خودشان است٬ حکومت خودشان سر کار است. "دلسوزان مملکتشان"٬ اتفاقی بر زبان نماینده کومه له جاری نشده است٬ از اعماق قلب است. این همان اهرم مشترکی است که کمونیسم ملی کومه له را به جنبش ناسیونالیستی کرد گره زده است و دنیا را از آن دریچه نگاه میکند. این حقیقت٬ دلیل٢٠ سال سکوت کومه له در مقابل زن کشی و تحمیل بردگی به طبقه کارگر در کردستان توسط بورژوازی "خودی" در حکومت اقلیم کردستان است". اردوگاه داریم و نمیتوانیم دخالت کنیم" اساسا برای فریب صفوف خود٬ و جواب به اعتراض بخش متوهم به کومه له است که در این روزهای جنگ و جدال میان کارگر و مردم و صف آزادیخواهی با دولت اقلیم کردستان٬ توقع دارند کومه له در صف کارگران و مردم معترض کردستان بایستد. این توقع شرافتمندانه متاسفانه تنها توهم است و کومه له و حزب کمونیستش سالها است انتخاب خود را کرده است.