TLogo


 

زمانیکه بورژوا هم کارگر میشود!

 

 

آذر مدرسی

 

اول مه امسال جنب و جوشی را در میان نیروهای جنبش ملی - اسلامی دامن زده است.  از شورای هماهنگی راه سبز امید گرفته تا جبهه ملی و حزب مشروطه، البته شاخه لیبرال دمکرات آن، نهادهای ائتلافی سبز در خارج کشور و سازمانهای موسوم به چپ امسال بر بستر فقر و فلاکتی که به طبقه کارگر تحمیل شده و بویژه بر متن گسترش اعتراضات کارگری در ایران، فضا را "مناسب" دیده و در اول مه یکبار دیگر تلاش میکنند با ظاهر کارگر پناهی خود طبقه کارگر را به دنبالچه جنبش ارتجاعی سبز تبدیل کنند.

انقلاب ٥٧ ایران، انقلاب مصر و تونس وزنه طبقه کارگر در تحولات سیاسی را نه فقط برای خود طبقه کارگر که برای بورژوازی هم بیش از بیش برجسته کرده، بطوریکه بورژوازی که ادامه حیاتش به استثمار طبقه کارگر گره خورده، بورژوازی که تا دیروزطبقه کارگر برایش معنی جز تولید سود نداشت، امروز به یاد مصائب و فشار اقتصادی و بی حقوقی کارگر افتاده است. حزب مشروطه بعنوان نماینده بخشی از بورژوازی خلع ید شده که تا روزی که در قدرت بود اعتراض طبقه کارگر برایش جز ایجاد مزاحمت و دردسر و اخلال در نظم معنی نداشت، ظاهرا امروز متوجه وضعیت "اسفبار" این طبقه البته بدلیل مدیریت بد و غیر مسئولانه دولت احمدی نژاد شده، لطف کرده و با ترحم از کارگر بعنوان توده فقیر و فلاکت زده نام میبرد و تلاش میکند "بزرگوار منشانه" این طبقه را، در روز اعتراضش به بنیادهای سرمایه، زیر پر و بال بورژوازی ناراضی و البته میهن پرست بگیرد.

فراخوان های طیف متلون این جنبش از راست ترین تا چپ ترین جناح های آن، علیرغم ظاهر متفاوت آنها، یک پیام و یک تلاش مشترک را نشان میدهد. تلاش برای تبدیل طبقه کارگر به سیاهی لشگر جنبش سبز و تبدیل اول مه، روز کارگر، به روز پیوستن طبقه کارگر به این جنبش. قرار است در اول مه به بهانه طبقه کارگر و اعتراض و خواستهایش جنبش اصلاح طلبانه سبز تقویت شود. جبهه ملی به روشنی اینرا اعلام میکند: "از کارگران کشورمان دعوت می کند که در کنار مبارزات بر حق صنفی و معیشتی خود ، به جنبش بزرگ و سراسری ملت ایران بپیوندند" و راه کارگر و نهادهای سبز در خارج کشور به زبان "چپ": "ضرورت سازمانیابی کارگران در مقیاس کلان و سراسری و در پیوند با جنبش های اجتماعی، مدنی و ضد استبدادی با اشکال گوناگون سازماندهی دمکراتیک، چه عمودی و چه افقی، آن سنگر شکست ناپذیری است که کارگران برای پیروزی در کارزار آزادی و برابری اجتماعی در پیش رو دارند." (اطلاعیه کمیته مرکزی راه کارگر). "آگاهان جنبش کارگری و فعالان سنديکايی مبارزه قهرمانانه خود را در زير شديدترين فشار و سرکوب دولت جمهوری اسلامی و به بهای سنگين زندان، فقر و بی‌خانمانی به پيش می‌برند. آنان در اين نبرد عدالت خواهانه از پشتيبانی ديگر جنبش‌های اجتماعی برخوردارند، امری که زمينه ساز پيوند مبارزه آنان با جنبش گسترده دموکراتيک و ملی ايران می‌باشد." (اطلاعیه مشترک ٥۰ نهاد در خارج کشور).

همه ذکر مصیبتها در مورد وضعیت طبقه کارگر و ردیف کردن لیست مصائب، دشواری ها، بیحقوقی ها، اعتراضات و سرکوبها، ردیف کردن لیست فعالین کارگری در بند و خواست آزادی آنها همه در خدمت یک هدف است آنهم پیوستن طبقه کارگر به جنبش سبز. نمیشود طبقه ای را برای جنگ خود به میدان کشید و از او تعریف و تمجید نکرد. نمیشود در روز کارگر خواهان آزادی موسوی و کروبی و "بانوانشان" شد و از اسالو، مددی، رخشان و شهابی نام نبرد. نام بردن از آنها و خواست آزادی شان برای خالی نبودن عریضه است.

 

روز کارگر برای اینها روز همه چیز است جز روز اعتراض کارگر به بنیادهای سیستمی که اینها نماینده اش هستند.

برای جنبش سبز از راست تا چپ آن روز کارگر روز اعتراض به زندانی شدن رهنورد و کروبی ها و موسوی، روز اعتراض به مدیریت بد دولت، روز افشا ریخت و پاش بخشی از بورژوازی (دولت) و اعتراض به محدودیت برای بخش دیگر، روز اثبات قهرمانی موسوی و کروبی علیه ناکارآمدی دولت احمدی نژاد، روز تلاش برای تبدیل اول مه به روز جنبش همه گیر مردمی، روز تلاش برای احیا جنبش از پا افتاده سبز و بالاخره روز تلاش برای تبدیل طبقه کارگر به نیروی پیش برنده جنبش ارتجاعی سبز است.

بخشهای مختلف جنبش سبز در یکسال گذشته به زبانهای مختلف از مقاومت رهبران مبارزات کارگری و تشکلهای مستقل کارگری در نپیوستن به این جنبش، ابراز نگرانی کردند. رهبران سبز در کنار دلنوازی از طبقه کارگر بالاخره امسال  "شورای هماهنگی جنبش سبز کارگران، کشاورزان و مستمری بگیران تامین اجتماعی جمهوری اسلامی ایران"را راه اندختند  و اپوزیسیون موسوم به چپ با انتقاد از طبقه کارگر به او درس "دخالت در سیاست" و "سیاسی شدن"، ایفای نقش در جنبش جاری علیه استبداد، اسم رمز پیوستن به جنبش همگانی سبز، را میداد.

 

جواب رد طبقه کارگر به اعتراضات خیابانی و جنبش جاری سبز، سازمان دادن اعتراض و اعتصاب کارگری با خواستهای مستقل خود، که مورد نقد جبهه ملی و راه کارگر است، تلاش در متحد و متشکل کردن طبقه کارگر و بستن صفی محکم در برابر ترفندهای بخشهای مختلف بورژوازی گوشه هائی از تلاش بخش آگاه، سوسیالیست و رهبران عملی طبقه کارگربرای سازمان دادن صف مستقل خود علیه کل بورژوازی است.