TLogo


به اتهامات پلیسی علیه فعالین کارگری پایان دهید!
پاسخی به نهادهای ضد همبستگی با کارگران ایران

محمد فتاحی

m.fatahi@gmail.com
١٩ ژانویه ٢٠١٢

دو هفته قبل، فحشنامه ای در سایت های اینترنتی و منجمله در سایت آزادی بیان از طرف ١٤ نهاد و گروه که به نظر میرسد زیر مجموعه یک نهاد چطری به نام " نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران – خارج کشور" هستند، علیه من و با عنوان "تهمت و دروغ حربه ارتجاع" منتشر شد.

قبل از پرداختن به مضمون اعتراض این نهادهای محترم لازم میدانم دو بار از اینها تشکر کنم. یکبار به دلیل افشای خود به دست خود و با ادبیاتی که شایسته چنین نهادها و گروههایی است. فرهنگ غیربهداشتی مندرج در این اطلاعیه به کارگر و انسان شرافتمند مدافع کارگر بیربط است. همین فرهنگ به روشنی گویای این حقیقت است که پشت عنوان "کارگری" این نوعی به جز منفعت طبقاتی کارگر همه چیز خوابیده است. دنیای سیاست دشمنان کارگران را در رنگ های مختلفی تجربه کرده است و سنگ کارگر به سینه زدن برای کسی به خودی خود ارج و احترام نمیخرد. مگر جانی ترین های سیاست در همین ایران سنگ مستضعف و محروم و کارگر به سینه نزده اند؟
تشکر دوم به خاطر معرفی مجدد من به فعالین کارگری در ایران به عنوان کسی که سالهاست پته نهادهای سیاسی کار حرفه ای ضد کارگری و عواملی که به پلیس امنیثتی در ایران خدمات رایگان میدهند را روی آب انداخته است. درست میگویند واقعا. از سال ٢٠٠٧ که برای اولین بار منصور اسالو به خارج کشور سفر کرد و توسط چپ ضد کارگری به عنوان همکار سازمان های آمریکایی و جمهوری اسلامی معرفی و شخصیتش ترور شد، تا بعدا که برای بار دوم همین جنس سیاسی چپ ضد کارگری فعالین کارگری در داخل کشور را تهدید کرد که به عنوان عوامل دستگاههای آمریکایی و امپریالیستی به "جامعه" معرفی شان میکند، همه شامل افشاگریهای این قلم شده اند.

اما ادعای اینها
چهارده نهاد به اصطلاح کارگری مدعی شده اند که مورد مد نظر من در سال ٢٠٠٨ که اقدام به کار پلیسی کردند، این نهادها بوده اند و چنین نوشته اند؛ "درآخرین شماره نشریه آرش (١٠٧) مقا له ای ازفردی بنام محمد فتاحی درج گردیده است. این شخص درپاسخ به پنچمین سئوآل نشریه ی آرش درمورد چگونگی فعالیت تشکلات کارگری ایرانی - خارج ازکشوردردفاع ازجنبش کارگری ایران، به دروغ گوئی وتهمت زنی های سخیفانه ای درباره ی نهادهای همبستگی با جنبش کارگری ایران- خارج کشور- پرداخته است. ما ازآنجا ئیکه دروغ پردازی وافتراگوئی راجع به تشکلات ضد رژیم جمهوری اسلامی را ضدانقلابی و در جهت منافع حاکمیت سرمایه داری و درخور افشاء میدانیم، خود را مؤظف به این پاسخ گوئی دانستیم."
ادعای این نهادها طبق نوشته شان چنین است؛ اولا در آن مصاحبه به اینها اتهام بی اساس کار پلیسی زده شده است. ثاینا سندیکای شرکت واحد در مورد چنین مسئله ای هرگز اطلاعیه صادر نکرده است.

قبل از پرداختن به ادعا و فحاشی اینها توجه خواننده این متن را به متن پاسخ من به سوال مربوطه در شماره اخیر نشریه آرش جلب میکنم تا درجه کذب اتهام اینها معلوم شود؛

سوال پنجم نشریه آرش: در سال های اخیر در خارج از کشور ، فعالیت های چشم گیری برای جلب حمایت بین المللی از مبارزات کارگران ایران صورت گرفته است ، این فعالیت ها را تا چه موفق می دانید و برای سازماندهی یک مبارزه کارآمد برای جلب حمایت بین المللی از جنبش کارگری ایران چه پیشنهادی دارید؟ به نظرتان این حمایت بین المللی در کجا باید جُست؟
پاسخ محمد فتاحی: در این زمینه حرف زیادی ندارم اما با نگاهی به تجربه های مختلف احساس من این است که مهمترین کارها را رفقای اتحاد بین المللی در دفاع از جنبش کارگری پیش برده اند و در مجموع جهت مناسبی رفته اند. نتیجتا اتحاد بین المللی شایسته است تقویت شود و هر علاقمند این عرصه به آن بپیوندد و مسیر تا به امروزشان را پیش ببرد. کار اتحاد بین المللی اما بی رقیب نیست. سالهای گذشته نهادهایی با اسامی دیگری توسط فعالین بعضی از گروه های به اصطلاح چپ متولد شده اند که در مقاطعی مشکلات امنیتی هم برای فعالین داخل تولید کردند زمانی که اعلام نمودند که عوامل وابسته به نهادهای آمریکایی در جنبش کارگری را به "جامعه" معرفی میکنند، که صدای سندیکای شرکت واحد بلند شد و در مقابل این توطئه علنا اطلاعیه صادر کردند. یک هدف جانبی این گروههای نامسئول استفاده از این ابزار امنیتی برای خفه کردن مخالفین سیاسی بود که تا حد همکاری با وزارت اطلاعات جلو رفتند و هنوز هم در صورت امکان میتوانند پلیسی عمل کنند. این تجربه هم به ما میگوید که برای تامین حمایت و همبستگی باید متوجه بود که هدف سیاسی "حامی" یان کدام است."

متن پاسخ های من به نشریه آرش ابدا اشاره ای به اسم هیچ نهاد معینی و آنهم به تعداد ١٤ تا نهاد و مشخصا نهاد چطری آنها به نام "نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران – خارج کشور" ندارد. لذا ادعای نهادهای مذبور به روشنی و از اساس بی پایه است. منظور من در این مصاحبه فعالین جریان رضا مقدم (و ایرج آذرین)- کومه له(حزب کمونیست) هستند که در انجمن جمال چراغ ویسی و یکی دو نهاد همبستگی در شمال اروپا عضویت داشتند. در مورد کار پلیسی نهادهای مد نظر من، گزارش زیر شروع آن کار پلیسی در یک جلسه پالتاکی در نوامبر ٢٠٠٨ است که از زبان یکی از کادرهای شان دقیقا چنین منتشر شده است؛

"صدیق اسماعیلی
sediq_e@yahoo.co.uk
___________________
روز شنبه ٢٩/١١/٢٠٠٨ برابر با ٩ آذر ماه ١٣٨٧ سمیناری در شبکه پالتالک، از طرف ده انجمن، کانون و کمیته کارگری در حمایت و همبستگی با کارگران ایران فراخوان داده شد که در آن از فعالین کارگری نیشکر هفت تپه و جمعی دیگر از فعالین کارگری دعوت به عمل آمده بود تا در این جلسه شرکت کنند.  اطلاعیه برگزاری این جلسه به صورت علنی در سایت‌های مختلف انترنتی پخش و درج شد. قبل از تشکیل جلسه، عده‌ای از عوامل و همکاران مرکز همبستگی آمریکایی (سولیداریتی سنتر) به طرق مختلف در تلاش بودند که مانع از شرکت فعالین کارگری داخل، در این جلسه شوند. اما بر خلاف میل این افراد برگزاری این جلسه و حضور چشم گیر "کارگران هفت تپه'، جمعی از فعالین کارگری و "اعضا ی کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری"، "جمعی از کارگران نساجی کردستان"، "تمامی کارگران فرش غرب‌بافت سنندج" و نیز علیرضا عسکری از فعالین کارگری ازیک طرف و از طرفی دیگر بحثهای مفید و افشاگرانه سیاستهای مضر و ضد کارگری مرکز همبستگی آمریکایی (سولیداریتی سنتر) از طرف فعالین کارگری منجمله بهزاد سهرابی، تلاش‌ها و زحمات عوامل و طرفداران این مرکز که مانع از شرکت فعالین کارگری در این سمینار می‌شدند، را نقش بر آب کرد.
 برهم خوردن این جلسه شاید می‌توانست فرصت شعله‌ ور شدن خشم کارگران و فعالین کارگری از سیاست‌های مضر و ضد کارگری (سولیداریتی سنتر) و عواملش را تا نیش زدنی زهر آلود، به تاخیر بیندازد. هنوز شامگاه شنبه ٩ آذر ماه، موعد برگزاری جلسه فرا نرسیده بود که تعدادی به انحا مختلف می‌خواستند به هر طریق ممکن از حضور فعالین کارگری در این جلسه ممانعت به عمل آورند.
با لاخره نه تنها جلسه برگزار شد بلکه با درایت و هوشیاری فعالین کارگری، نقش مضر و مخرب این افراد علی‌الخصوص مهدی کوهستانی‌نژاد این کارمند رسمی مرکز همبستگی آمریکایی، فاش شد. (١) مهدی کوهستانی نژاد با کمک همکارانش در داخل و نیز خارج از کشور، با پخش گزینش شده و به زبر دستی کارگردانی شده معرفی نامه خود، قدرت ریسک بر سر بخت سیاسی‌اش را به رخ فعالین واقعی جنبش کارگری در ایران می‌کشید. از آنجا که وی به عنوان چهره شاخص مرکز همبستگی آمریکایی، تجربه حضور در غرب را دارد، سال‌های اخیر برای او سال‌های سفر به غرب و فرصت هنرنمایی بود. وی در این فرصت سه ساله به اکثر کشورهای اروپایی سفر کرد و بدین ترتیب باید گفت مهدی کوهستانی‌نژاد نامی آشنا برای طرفداران سولیداریتی سنتر در داخل و خارج از کشور بود. اما وی در حالی رسوا شد و با موقعیت منحصر به فرد خود وداع گفت، که خواب سخنگو شدن کارگران نیشکر هفت تپه در خارج از کشور را در سر می‌پروراند. مهدی کوهستانی‌نژاد درپی فعالیت بی وقفه‌اش در دامان مرکز همبستگی آمریکایی این شاخک استثمار نظام سرمایه‌داری امپریالیسم آمریکا، نیک آموخته است که حتی از پس این به کف گرفتن قدرت، دفاع خویش را به مشروعیت و حمایت سیاست‌های ضد کارگری این مرکز از یاد نبرد. به همین جهت در حالی که به نظر می‌رسید سمیناری با فعالین کارگری نیشکر هفت تپه در حال برگزاری است، کاملا طبیعی به نظر می‌رسد که مهدی کوهستانی‌نژاد و همکارانش از برگزاری این سمینار دل نگران شوند.
١- چهره عوامل مرکز همبستگی آمریکایی چه در داخل و چه در خارج از کشور، قطعا به زودی از طرف کارگران و فعالین کارگری به جامعه معرفی خواهند شد."
(اولا خط تاکید از من است. ثاینا لینک این گزارش از سایت نهادهای مد نظر من برداشته شده تا بعدا بتوانند آنرا انکار کنند. اما خوشبختانه به کمک گوگل لینک دیگری از آن که در زیر آمده پیدا شد.)
http://www.kargaran-iran.com/Maqale/2008/12/post_1151.html

بر مبنای این گزارش ده نهاد در این اقدام شرکت داشته اند. تا آنجا که به یاد دارم آنروزها هنوز نهاد چطری اینها شکل نگرفته بود. طبق این گزارش تصمیم معرفی عوامل آمریکایی به جامعه در آن جلسه گرفته شد و ادعای دوم نهادهای مدعی دفاع از کارگران هم مثل اولی بی پایه است.
ادعای سوم اینها میگوید سندیکای شرکت واحد هیچ وقت اطلاعیه ای در این باره صادر نکرده است. متن زیر اطلاعیه سندیکای شرکت واحد دو هفته بعداز تاریخ آن جلسه کذایی برای کار پلیسی است. این اطلاعیه در فضای استبدادی ایران تنظیم شده و به همین دلیل نمیتواند صریح تر از این ابراز نظر کند؛

رویکرد سندیکای کارگران شرکت واحد به همبستگی جهانی کارگران
١٣٨٧/٩/٢٥
کمتر کسی در ایران و جهان هست که از مبارزات صنفی و طبقاتی کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران با خبر نباشد و برای همگان روشن است که سندیکای کارگران شرکت واحد در جهت بهبود وضعیت معیشتی و آگاهی  رسانی به کارگران در مورد حق وحقوق کارگریشان قدم به عرصه مبارزات طبقاتی وصنفی گذاشته و در این مبارزه دستاورد های خوبی برای رانندگان و کارگران شرکت واحد به ارمغان آورد ه است.
در چند سال گذشته سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه افت و خیز های فراوانی را پشت سر گذاشته است . در طول این چند سال صدها نفر از کارگران سندیکایی زندانی و بسیاری از این کارگران در دادسرای انقلاب پرونده های مفتوح دارند ، دهها نفر از این کارگران علاوه بر این که از نعمت کار محروم می باشند احکام زندان را نیز در پرونده خود می بینند و رئیس هیئت مدیره این تشکل مستقل کارگری بدون هیچ گونه مدرک قانونی در بدترین شرایط جسمانی در زندان به سر می برد .
سندیکای کارگران شرکت واحد در طول این مدت با کنفدراسیون جهانی اتحادیه های آزاد کارگری و فدراسیون بین المللی کارگران حمل ونقل ارتباط مستقیم داشته و از طریق آنها با نمایندگان و نهادهای زیر مجموعه این سازمان ها در زمینه مسائل کارگری ارتباط داشته است .
سندیکای کارگران شرکت واحد بر اساس مصوبات هیئت مدیره و به دلیل حفظ استقلال سندیکا تا به امروز با اتحادیه ها و سازمان های کارگری  از جمله کنفدراسیون اتحادیه های آزاد کارگری و فدراسیون جهانی کارگران حمل ونقل ارتباط برقرار کرده و به واسطه این ارتباطات مورد حمایت   بی دریغ این نهادها قرار گرفته ، از جمله این حمایت های معنوی می توان به برگزاری آکسیون های کارگری در دهها کشور با رویکرد اتحاد و همبستگی با کارگران ایران و سندیکای کارگران شرکت واحد وآزادی منصور اسالو و بازگشت به کار کارگران اخراجی سندیکا اشاره کرد. 
سندیکای کارگران شرکت واحد به نوبه خود تا کنون از این حمایت ها قدر دانی کرده است و به همبستگی جهانی کارگران اعتقاد راسخ دارد.تحت چنین شرایطی و تجربیات گرانبهایی که سندیکای کارگران شرکت واحد و سایر کارگران به دست آورده اند باید اذعان کرد امروزه جنبش کارگری در ایران به چنان ظرفیت و بلوغی رسیده است که دیگرهیچ نهاد ضد کارگری نمی تواند این جنبش را به نفع خود مصادره کند.
جنبش کارگری ایران از طریق دولت هر روز بیشتر از روز قبل زیر فشار و ضرب است. میلیونها کارگر حقوقشان را دریافت نکرده اند، میلیونها کارگر بیکار هستند، اقلیتهای قومی و مذهبی از تبعیض در محیط کار در رنج هستند و مهمتر از همه تشکل مستقلی که بتواند این میلیونها کارگر را نمایندگی کند وجود ندارد.از این رو و تحت چنین وضعیت اسفباری ، کسانی که ادعای نگرانی جنبش کارگری در ایران را دارند ،  باید بجای پا فشاری برپاره ای مسائل که هیچ موضوعیتی در میان کارگران ندارد به این مشکلات توجه کنند. جنبش کارگری ایران از تفرقه، خودمحوری، و قیم مأبی بیزار است. تا ما نخواهیم و اجازه ندهیم هیچ دولت و نهادی نمیتواند ما را به فساد بکشد و این را باید همگان بدانند. (خط تاکید از من است)
با امید به گستر ش عدالت در همه جهان
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

١٣٨٧/٩/٢٥
http://www.syndicavahed.biz/index.php?option=com_content&task=blogsection&id=3&Itemid=10&limit=5&limitstart=65

اطلاعیه دوم سندیکای شرکت واحد در همین رابطه؛

شرکت واحد برای بار دوم در مردادماه سال ١٣٨٨ یعنی یک سال بعد از اطلاعیه بالا، در مورد همین اتهامات و در پاسخ به ادعانامه دادستانی تهران که سندیکا را به گرفتن پول از دستگاههای آمریکایی متهم کرده بود، چنین آمده است؛ ..."جنبش کارگری ایران ساليان گذشته به عنوان محافل ضد کارگری معرفي شد و در سال گذشته به این هم بسنده نکرده و در وحشت از گسترش جنبش مستقل کارگری وایجاد وحدت وهمدلی بیشتر در میان کارگران وفعالین کارگری سعی کردند با اتهام زنی‌های بی‌سند و مدرک و تخریب چهره‌های فعال کارگری به اهداف خود برسند. اما هوشیاری فعالان کارگری در بی‌اعتنایی به این جو مسموم توطئه ی آنان راخنثی کرد. وحال ما شاهد هستیم که این امر از دست عواملشان بیرون آمده و خود دستگاه قضايی میخواهد این کار را انجام دهد." (توجه کنید اطلاعیه دستگاه قضایی را دست آنهایی می نامد که سال گذشته این اتهام را به آنها چسباندند) متن کامل اطلاعیه شرکت واحد در لینک زیر آمده است.
http://www.syndicavahed.biz/index.php?option=com_content&task=view&id=199&Itemid=10

اطلاعیه سه نهاد مدافع کارگران در خارج کشور، در همین رابطه؛

بعد از کلید خوردن آن کار پلیسی سه نهاد مدافع کارگران ایران در کلن و هامبورگ و برلین نیز اطلاعیه دادند. "گروه همبستگی با جنبش کارگری – برلین" در اطلاعیه ای به همین مناسبت و با عنوان "سولیداریتی سنتر ،تئوری توطئه و تفرقه"نوشت؛ "این سبک کار در خدمت جمهوری اسلامی و دشمنان طبقه کارگر است. این سبک کار متعلق به مراکز امنیتی ، سازمان های اطلاعاتی و دولت های سرکوبگر است. تسویه حساب های فرقه ای و برچسب زدن به مخالفین نظری و بی تعهدی در انتشار مطالب ، شیوه ای است که باید هر چه سریعتر از سوی فعالین جنبش کارگری و جنبش های اجتماعی دیگر افشا و طرد گردد." متن کامل اطلاعیه در لینک زیر؛
http://www.iran-tribune.com/component/content/article/33-2008-03-24-07-38-49/1669-2009-01-28-04-30-55

تکرار اتهامات به زبان دیگر

اگر اطلاعیه های بالا علیه اتهامات پلیسی ده نهادی است که گزارش شان از زبان یکی از عوامل خودشان منتشر شد، این بار چهارده نهاد مدعی، آن اتهامات را دوباره و به زبان دیگری تکرار کرده اند و نوشته اند؛ . "امروزه برهمه ی آنانی که دل به جنبش کارگری دارند روشن است که درمورد دریافت کمک مالی خارجی دو نظر وجود دارد. اکثریت قریب به اتفاق فعالین جنبش کارگری در ایران و همچنین اغلب تشکلات سیاسی، دریافت چنین کمکهای مالی ای را صد درصد نادرست و ضدانقلابی و آغازی برای وابستگی سیاسی - تشکیلاتی بعدی ارزیابی میکنند. تعدادی نیزمدعی اند میتوان از ارتجاع کمک مالی دریافت کرد و وابسته نشد".
توجه کنید نهادهایی که ظاهرا مخالف کار پلیسی اند، خود علنا نوشته اند که تعدادی موافق دریافت پول از نهادهای مورد بحث اند. اینها میدانند که در ایران هیچ فعال و تشکل کارگری دریافت یا قبول دریافت پول را، حتی اگر بپذیرند، از ترس شکنجه و اعدام، رسما و علنا اعلام نکرده است. سوال به روشنی این است که اعلام علنی "تعدادی دریافت پول را قبول دارند" دادن گزارش رسمی به وزارت اطلاعات برای بازجویی به قصد پیدا کردن آن "تعداد" از میان فعالین کارگری نیست؟ آیا این نهادهای نامحترم از بازجویی های فعالین کارگری دو سندیکا و کانون مدافعان به خاطر همین اتهامات، در سال های گذشته بی خبرند؟ آیا اینها نمیتوانند تلفن شان را بردارند و به همه اینها و فعالین و رهبرانی مانند آقایان صقایی، ترابیان، رضا رخشان و وکلای محترم شان مانند آقایان مولایی و اولیافرد زنگ بزنند که با این اتهامات چند ساعت و چند روز زیر بازجویی شکنجه گران بوده اند؟ آیا در دورانی که فعالین کارگری پشت سر هم روانه زندان میشوند و حکم میگیرند، طرح اتهامات امنیتی این چنینی که تعدادی از فعالین موافق دریافت پول از نهادهای امپریالیستی اند، خدمتی به کم شدن جرم و بازجویی و شکنجه و کمکی به رشد جنبش کارگری است؟ آیا واقعا اینها آگاه به نتیجه حرف و عمل خود در خدمت به پلیس امنیتی نیستند؟

قضاوت کنید!
نهادهای ١٤ گانه نوشته غیربهداشتی خود را با چنین توصیه ای خطاب به من پایان داده اند؛

"و آخرین توصیه ما به شما اینست که درباره ی انتشار تهمتهای دروغین خود اندکی اندیشه کنید و بخود آئید. از تخریب در جنبش کارگری دست بردارید. اگر با " رقیب " یا رقبای فرضی خود خرده حسابهای سیاسی دارید آنها را با متانت و دلایل سیاسی و در زمان و محل مناسب خود به انتقاد بکشید. همه جز خود و خودی را به بدترین رنگها آلوده نکنید ودر یک کلام صداقت انقلابی داشته باشید که در اینصورت خدمتکاری برای جنبش کارگری خواهید شد. امید به اینکه خدمت به جنبش کارگری را بر تخریب درآ ن بخاطر منافع گروهی و شخصی ارجحیت بدهید."

قضاوت در مورد توصیه این نهادها و تشخیص دروغگو و اتهام زن و مخرب علیه جنبش کارگری را به خواننده این متن می سپارم.
به این مسئله، به علل کار پلیسی و مجاهدات نهادهای رنگارنگ این نوعی در میان این سنت پوسیده سیاسی، در آینده نزدیک باز هم خواهم پرداخت.
---------------------------------------------------------------------------------------------------
این نوشته در پاسخ به اطلاعیه نهادهای زیر است؛
نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران – خارج کشور
nhkommittehamahangi@gmail.com

کانون همبستگی کارگران ایران و کانادا –kanonhambastegi@gmail.com
ـ كميته همبستگى با جنبش كارگرى ايران- استراليا proletarianunite@gmail.com
- همبستگی سوسیالیستی با کارگران ایران – فرانسه sstiran@yahoo.fr
- کانون همبستگی با کارگران ایران – فرانکفورت و حومه kanoonhf_2007@yahoo.de
- کانون همبستگی با جنبش کارگری ایران – هانوفر kanon.hannover@yahoo.de
- کمیته همبستگی کارگران ایران و سوئد isask@comhem.se
- کانون همبستگی با کارگران ایران – گوتنبرگ kanounhambastegi@gmail.com
- انجمن کارگری جمال چراغ ویسی info@ijcwa.com
- شبکه همبستگی کارگری iranwsn@fastmail.fm
- کمیته حمایت از کارگران ایران تورنتو کانادا toronto_committee@yahoo.ca
کانون همبستگی با کارگران در ایران – ایالت نورد راین وستفالن (آلمان) solidarity.labor@googlemail.com
iran.turkey.workers@gmail.com کمیته همبستگی کارگران ایران و ترکیه
leftalliance@yahoo.com - اتحاد چپ ایرانیان - واشنگتن
kargar61@web.deنهاد همبستگی با جىبش کارگری ايران هامبورگ