بورژوازی ایران نفس راحتی کشید!

طبقه کارگر چه می گوید؟

 مظفر محمدی

دولت جمهوری اسلامی ایران در ژنو و سر میز مذاکره با دولت امریکا و دول 5 +1  بازی را برده است. این برای بورژوازی ایران یک پیروزی است و یک نفس راحت ولو کوتاه مدت!

اما این برد در سیاست خارجی، می تواند در رابطه دولت و مردم، زمینه های یک عقب نشینی جمهوری اسلامی را در مقابل مطالبات اقتصادی و سیاسی  طبقه کارگر فراهم کند. این دو مساله ظاهرا متناقض را کوتاه توضیح  می دهم.

 

 1- جمهوری اسلامی ایران برنده توافق ژنو است. برنده نه بخاطر اینکه دستش برای ساختن بمت اتم بازشده است. به این خاطر که بعد از این توافق قدرتمند تر شده و  دستش برای دخالت در مسایل منطقه و جهان باز تر و در بحران های منطقه رسما بحساب آورده می شود. امریکا و متحدین اروپاییش پذیرفته اند که با دولت ایران رابطه و برخورد "برابر" و با  "احترام متقابل" داشته باشند. معنی سیاسی و عملی این، یعنی تحمیل شدن دولت ایران به جرگه  بورژوازی قدرتمند جهانی و از جمله امریکا و متحدینی که از این موقعیت جمهوری اسلامی خوشحال و راضی نیستند.  اما برخلاف میل آنها این اتفاقی است که افتاده است.

موقعیت کنونی جمهوری اسلامی، محصول شکست سیاستهای امریکا در منطقه از جمله در افغانستان، عراق، سوریه و...، از طرفی و بحران اقتصادی در داخل امریکا است. این موقعیت دولت امریکا،  توان بحران سازی و تهدید و دخالت نظامی را حداقل در کوتاه مدت از او گرفته است.  

در نتیجه، برخلاف ادعای اوباما، مبنی بر پیشرفت و یا پیروزی دولتش بر خطر اتمی شدن ایران و گویا امن شدن جهان،  دولت او در رابطه با جمهوری اسلامی هم مجبور به عقب نشینی شده است. به این ترتیب، زمینه های شرکت بیشتر، علنی تر و رسمی تر جمهوری اسلامی در مسایل منطقه و جهانی فراهم گشته است.

از طرف دیگر، برخلاف سطحی نگری سیاسی  احزاب، جریانات، مفسرین و تحلیلگران بورژوایی از چپ و راست، که گفتند یا می گویند خامنه ای جام زهر را نوشیده است، برعکس، جمهوری اسلامی منافعش را  بهتر از هر کسی تشخیص می دهد. آمادگی ایران برای مذاکره بر سر مساله اتمی چیز تازه ای نیست. همکاری جمهوری اسلامی با امریکا در افغانستان، عراق و اخیرا سوریه برکسی پوشیده نیست. اما  تا زمانی که  امریکا و متحدینش در غرب  به بحران سازی در منطقه نیاز داشتند و امیدوار بودند بعد از سوریه نوبت ایران باشد، بحران اتمی، آلترناتیو سازی های پشت سر هم، تحریم های اقتصادی و غیره، درخدمت این سیاست در منطقه بودند. با شکست این سیاست ها، امید به کشاندن جمهوری اسلامی  به زیر تسلط و سرکردگی امریکا بر باد رفت.  

در نتیجه، امروز می بینیم،  شیطان بزرگ "آمریکا"و محور شرارت (جمهوری اسلامی)، "با احترام متقابل"  دست در دست هم میگذارند. اما، نه جمهوری اسلامی به دولت امریکا و متحدینش اعتماد کرده  و نه آنها ایران را  بعنوان عنصری مطلوب در خانواده ی بورژوازی جهانی، پذیرفته اند. اما توافق امروز،  نیاز هر دو طرف است و در این رابطه، ایران برنده است.

 

2- محتوای توافق ژنو، برای طبقه کارگر و مردم ایران پشیزی نمی ارزد. این توافق برای هر دو طرف نیاز و ابزاری است برای حل وفصل مسایل دیگری درخارج از غوغای بحران اتمی. نه ایران خواستار حل و فصل کامل مساله هسته ای است که نهایتا به آن احتیاج دارد ونه امریکا و متحدینش بخصوص در خاورمیانه تا زمانی که به بحران سازیهایشان ادامه می دهند، علاقه ای به خاتمه دادن کامل بحران اتمی بعنوان یک پروژه خود هستند.

 در رابطه با توافق ژنو، اینکه هر کدام از طرفین چقدر به تعهداتشان پایبند هستند یا نیستند هم، ارزشی ندارد. زیرپانهادن تعهدات برای هر کدام از طرفین مشکل نیست. بستگی دارد به اینکه در این مدت چه اتفاقی می افتد و چه بهانه ای بدست می آید تا یکی یا هر دو، توافق را پوچ اعلام کنند.

علاوه بر آن جناح راست تر بورژوازی حاکم امریکا و لابی اسراییل در این کشور و خود دولت اسراییل و کشورهای عربی متحدش در منطقه، به آسانی زیر بار عواقب ونتایج این توافق نخواهند رفت. کسانی که امروز در خوشحالی و پیروزی جمهوری اسلامی و بورژوازی ایران خود را شریک می دانند و شادمانی می کنند، ممکن است فردا پشیمان و مایوس شوند. اما نه نفس توافق و نه آینده آن و یا انتظار این آینده و بعد از 6 ماه، مساله طبقه کارگر و مردم آزادیخواه  ایران نیست.

از زاویه منفعت طبقه کارگر ایران، مساله  مهم این است که  برد جمهوری اسلامی در سیاست خارجی، می تواند در رابطه دولت و مردم  زمینه های عقب نشینی  او را  فراهم کند. اهمیت توافق ژنو برای کارگران آگاه و جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی ایران در این است که از این فرصت پیش آمده به فوریت وجدیت به نفع  خود استفاده کنند.

این توافق، بهانه ی تحریم، خطر حمله نظامی و ...، بعنوان ابزار و بهانه ی بیکار و گرسنه و بی حقوق نگه داشتن کارگران و مردم را از دست جمهوری اسلامی گرفته است. بعلاوه دولت جدید خود مدعی بهبود زندگی مردم است.

این فرصتی است برای طبقه کارگر و مردم زحمتکش در ایران که دیگر فقر و گرسنگی و بیکاری و گرانی را تحمل نکنند.  سرکوب و فضای امنیتی جمهوری اسلامی بر کار و زندگیشان را به چالش بکشند و رژیم را به یک عقب نشینی وادار کنند و نفسی بکشند.

این شانسی است که استفاده از آن، می تواند برد جمهوری اسلامی در سیاست خارجی را به عقب نشینی او در مقابل مطالبات اقتصادی و رفاهی و آزادیهای سیاسی طبقه کارگر و میلیون ها زن و مرد وجوان آزادیخواه منجرکند. ما فرصتی برای تعرض داریم.

اما شرط پیشروی در این راه این است که مطلقا به دولت جدید جمهوری اسلامی و وعده هایش متوهم نشد. او را باور نکرد و پیروزیهای سیاست خارجیش را پیروزی خود ندانست. توافق ژنو و اهداف آ ن مطلقا ربطی به منافع کارگران و مردم ندارد.

دولت روحانی بعنوان دولت اعتدال، ماموریتی را که به او سپرده شده، تا حد مطلوبی به نفع جمهوری اسلامی و بویژه بورژوازی ایران به انجام رسانده است. اما  با وجود دولتی با شعار اعتدال و گشایش و بهبود در زندگی مردم، فقر و گرسنگی و گرانی و بیکاری از طرفی و فضای امنیتی و سرکوب ادامه داشته و گسترش یافته است. مجلس اسلامی کماکان به تصویب و پافشاری بر قوانین ضد کارگری و ریاضت کشیدن و آیین مذهبی و شریعت علیه زنان وجوانان وهر گونه آزادیخواهی و مدنیت ادامه می دهد. دستگاه قضایی بی محابا زندانیان و فعالین سیاسی را کشتار می کند.

همه این ها هشدار دولت بورژوازی حاکم  به طبقه کارگر و مردم آزادیخواه است تا فکر رفاه و آزادیهای سیاسی و اجتماعی را از سرشان بیرون کنند.

با وجود این، دولت روحانی هم بهانه تحریم و تهدید نظامی و فضای جنگی را از دست داده و هم مدعی گشایش اقتصادی و سیاسی است. از این تناقض رژیم می توان به نفع سازمان دادن یک تعرض سیاسی و مطالباتی استفاده کرد.

مطالبات اقتصادی و سراسری طبقه کارگر روشن است. کارگران آگاه و تشکل های مستقل کارگران بارها مطالبات حداقلی خود را مطرح کرده اند. امروز زمان پیش کشیدن این مطالبات بی کم وکاست و سازمان دادن یک مبارزه متحد و سراسری برای تحقق آن است.

همچنین در مقابل منشور ادعایی حقوق شهروندی روحانی، حقوق جهانشمول انسان را باید روی میز دولتش گذاشت.

اکنون زمان آن فرارسیده است تا دولت جدید را با طرح مطالبات اقتصادی و ازادیخواهانه محاصره کرد و یک نیروی عظیم طبقاتی و اجتماعی را پشت این مطالبات به صف کرد. یک صفبندی عظیم طبقاتی در یک فرصت استثنایی که یا می توانیم از آن برای سازماندهی یک تعرض، استفاده کنیم یا آن را از دست خواهیم داد.

مظفر محمدی

نوامبر 2013

www.mozafar-m.com

mozafar.mohamadi@gmail.com