دفاع از “سنت شورایی کارگران” یا نهادینه کردن اپورتونیسم ؟

 در باره اطلاعیه کمیته هماهنگی در خصوص تصمیم هیات مدیره سندیکای واحد

اسد گلچینی

ظاهرا وظیفه توجیه و از آن بدتر قابل قبول جلوه دادن تصمیم هیات مدیره سندیکای شرکت واحد در مورد عزل اسالو بر عهده “کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری” قرار گرفته است. چاشنی مهم در این تلاش کمیته هماهنگی “سنت شورایی کارگران” بودن این تصمیم است. تلاشی که در ادامه خواهیم داد صرفا تلاشی جعلی و فرصت طلبانه از طرف این تشکل برای پیشبرد امر دیگری است.

کمیته هماهنگی دراطلاعیه خود  در این باره  مینویسد: “این البته سنتی خوب و پسندیده است که باید از جانب کارگران آگاه و فعالین و تشکل های کارگری مورد حمایت و پشتیبانی قرار گیرد. بارقه ها و نشانه های یک سنت دیرپا و ارزشمند کارگری، سنت شورایی کارگران، آشکارا در این حرکت دیده می شود. باید آنرا به حد کافی برجسته کرد و تقویت نمود و از جوانب و ابعاد مختلف گسترش داد. تقویت این حرکت و حرکت هایی از این دست به منزله تأیید و تکریم کار و خرد جمعی کارگران استبه ویژه این که در راستای امر اصولی و درستی انجام شده باشد. (تاکیدات از اطلاعیه کمیته هماهنگی است)

تصمیم هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد در مورد عزل اسالو و درخواست طرد و عدم حمایت از آن که به حق مورد اعتراض و نقد بخشی از فعالین کارگری و کمونیستها قرار گرفته، از نظر کمیته هماهنگی به “سنت شورایی کارگران” نزدیک است و بارقه ها و نشانه های یک سنت دیر پای کارگری است که آنها خود را متعهد به تقویت آن کرده اند. نویسندگان این اطلاعیه حتما ساده لوح نیستند اما دیگران را ساده لوح میدانند چرا که کمیته هماهنگی با اینکه  از نزدیک از بسیاری مسایل مطلع است، بنا بهر دلیلی، تصمیم گرفته است این تک تصمیم هیات مدیره را به “سنت شورایی کارگران” ( اینهم اسم جدید و جالبی است لابد در برابر گرفتن تصمیمات فردی در یک هیات مدیره!) بچسباند. بعید است نویسندگان اطلاعیه کمیته هماهنگی تفاوت تصمیم جمعی در هر نهادی با سنت شورایی در جنبش کارگری که متکی به شورا، مجمع عمومی و … است را ندانند.( طبق استدلال نویسندگان اطلاعیه کمیته هماهنگی تمام تصمیمات هر اداره ای به صرف اینکه متکی به رأی گیری است و به صرف اینکه به اتفاق آرا تصویب شده است، سنت شورایی است). منتسب کردن تصمیم هیئت مدیره سندیکا به سنت شورایی صرفاً یک لغزش قلم ساده نیست! در دنیای واقعی دلایل دیگری پشت دفاع سرسخت کمیته هماهنگی، آنهم علیرغم ابراز بی اطلاعی از مسأله و با چنین ادعاهای قلمبه و دهان پرکنی، خوابیده است.

کمیته هماهنگی رسما اعلام میکند که در درون خودشان و در هر جای دیگری این رفتار را میپسندند و آنرا تقویت میکند. شاید چنین رفتاری، رفتاری که هیچ جریان اجتماعی با فعالین و رهبران خود نمیکند، در کمیته هماهنگی سنت است. اما تجربه اخیر در سندیکای واحد به بسیاری و بخش قابل توجهی از جنبش کارگری و سازمانهای مختلف نشان داد که سازمانهای کارگری باید از این چنین سنت‌های غیر اجتماعی، غیر کارگری و تفرقه آمیز بشدت دوری کرده و ابداع چنین سنتی در جنبش کارگری را ممنوع اعلام کنند. این سنت شیطان سازی از رفیق خود را باید به صاحبان آن، به جریانات فرقه ای، مذهبی و ایدئولوژیک واگذار کرد.

هرچند برخورد هیئت مدیره متاسفانه موجب تضعیف اتحاد درونی و اعتبارسندیکای شرکت واحد و کارش شد و دشمنان جنبش کارگری بیشترین استفاده را از ماجرا بردند، اما در عین حال دریچه ای را  به روی همه کارگران و فعالین کارگری و سازمانهای کارگری باز کرد که نه فقط نقایص و معایب کار خود را ببینند، بلکه درجه و امکان نفوذ سنتهای غیر کارگری در جنبش کارگری و عواقب مخرب آنها را ببینند و بتوانند با آگاهی کامل در مقابل آن سد ببندند. این تجربه فعالین و رهبران کارگری را متوجه این واقعیت کرد که مقابله با سنتها، ایده، آرمانها و فرهنگ ارتجاعی بورژوایی بخشی از فعالیت آنان علیه بورژوازی است. نشان داد بی توجهی به این مسأله چه عواقب زیانباری برای جنبش کارگری خواهد داشت.

هیئت مدیره دربرابر هر مشکل و کمبودی که سندیکای شرکت واحد داشته و دارد مسئولیت جمعی دارد. نسبت دادن همه مشکلات به یک نفر و شکستن کاسه کوزه ها بر سر یک نفر و سلب مسئولیت کردن از خود نه فقط سنت کارگری که حتی سنت بورژوازی متمدن نیست. سنت شیطان سازی را فقط در جریانات چپ حاشیه‌ای و فرقه ای میتواند دید، سنتی که متأسفانه توانسته در جنبش کارگری جایی برای خود باز کند.

اما کمیته هماهنگی اینقدر به “سنت شورایی” نزدیک است که نمیتواند  این مسائل را ببیند!! کمیته هماهنگی در این جدال نه در کنار فعالین رادیکال، کمونیست سنت شورایی که در کنار عقب افتاده ترین سنتها منجمله سنت اسلامی شرقی قرار گرفت، کمیته هماهنگی مانند بخشی از جریانات سیاسی این مسأله را بهانه تسویه حسابهای دیگر خود با فعالین کارگری کرده است و بیهوده تلاش میکند با ادعای پر طمطراق “طرفداری از سنت شورایی” این هم سویی را مخفی کند.

کمیته هماهنگی خود را افشا میکند

 کمیته هماهنگی تصمیم گرفته است به هر قیمت تصمیم هیات مدیره شرکت واحد را توجیه کند. این تصمیمی آگاهانه است چرا که با وجود ابراز بی خبری که از مسایل سندیکای واحد دارد، تصمیم به اتخاذ چنین سیاستی گرفته اند. کمیته هماهنگی در اطلاعیه اش میگوید: “این که دقیقن کدام مسائل و معضلات و در واقع تا چه درجه از “انجام تخلفات” و “عدم پایبندی”ها از جانب منصور اسانلو، سبب شده است تا هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد به اتفاق آرا اطلاعیه ای را با این لحن و مضمون برای برکناری وی از ریاست این سندیکا در دستور کار خود بگذارد و آن را در سطح جنبش کارگری اعلام نماید، هنوز بر ما روشن نیست. اما آن چه از خود متن اطلاعیه استنباط می شود و ظاهرن هیئت مدیره را متفقن به عکس العمل در قبال عملکرد شخص منصور اسانلو واداشته، همانا استمرار و”تعدد تخلفات” نامبرده و یکه تازی و “عدم پایبندی” او به “تعهداتی” بوده است که سندیکا و دیگر اعضای این تشکل بر روی آن ها تأکید داشته و خود اسانلو نیز زمانی به آن ها “پایبندی” نشان می داده است( تاکید اخیر از ماست).

کمیته هماهنگی اینجا بیشتر به ما میگوید که مبنای قضاوتش نه تعهد عمیق این کمیته به “سنت شورایی”، بلکه مصلحت های دیگر و “استنباط”! این کمیته از انجام تخلفات و عدم پایبندی اسالو، انها را متقاعد به حمایت از اطلاعیه هیات مدیره کرده است.

سوال این است که چنانچه شما آنطور که خود میگویید دقیقا از تخلفات و یکه تازی (البته در اطلاعیه هیت مدیره سندیکا حرفی از یکه تازی نیست) و عدم پایبندی و … اسالو خبر ندارید، چگونه چنین قاطعانه در دفاع از تصمیم اظهار نظر میکنید؟ اگر شما هم مانند دیگران دقیقا از جزئیات مطلع نیستید، چرا همصدا نشدید که سندیکا و هیات مدیره مسئله را توضیح دهد؟ چنانچه به گفته خود شما اینها را دقیقا نمیدانید بنا به کدام مصلحت چنین موضعگیری کردید (چه فردی و چه جمعی) و مهمتر اینکه چرا سعی میکنید ساده لوحانه این را به مخاطبین خود بقبولانید که این تصمیم “رادیکال” بوده “جمعی” بوده، “جنبش  یک قدم هم به جلو برداشته”، اینکار در “سنت شورایی” است و نگران نباشید همه چیز سرجای خودش است!  کدام سنت کارگری به شما حکم میکند که در بی‌خبری مطلق این چنین احکام سنگینی را صادر کنید؟ این عمیقا به سنت کاسبکارانه خرد بورژوایی بیشتر نزدیک است تا به سنت کارگری وتشکلی که خود را مدافع و هماهنگ کننده، کمک کننده به تشکیلات های کارگری اسم گذاشته است. آیا تشکلی که بحران درونی یک سندیکای واحد را امکانی برای این تاثیر گذاری “شورایی” و “رادیکال” خود ارزیابی میکند را باید دوست سندیکای واحد و تلاش آنرا تلاشی صمیمانه برای حل مشکلات سندیکای واحد دانست؟

نویسندگان کمیته هماهنگی میتوانستند همراه دیگر فعالین کارگری از هیئت مدیره بخواهد بر مبنای مسائل اخلاقی و خصوصی تصمیم نگیرند، بخواهد تسلیم سنت و فرهنگ اسلامی – شرقی جامعه نشوند، بخواهد مبنای فعالیت مشترک هیئت مدیره و سندیکا نه دروی و نزدیکی شخصی که منافع مشترک کارگران شرکت واحد باشد.

دخالت در زندگی خصوصی افراد در همه زمینه ها در ایران نهادینه است و کارگران آگاه و کمونیستها در برابر آن واکسنه نیستند و باید مرتبا  در برابر آن ایستاد و محیط  کار و زندگی را از این آلودگی پا ک کرد. ما پیشتر هم تاکید کردیم که “هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد یا هر سندیکا و نهاد کارگری دیگری نه فقط وظیفه مبارزه برای احقاق حقوق کارگر در مقابل تعرض سرمایه که موظف است در مقابل فرهنگ، اخلاقیات و سنتهای عقب مانده بورژوایی بایستد نه تسلیم و بدتر از آن مبلغ آن شود. هیات مدیره سندیکای شرکت واحد متوجه اشتباه خود نشود میتواند به نهادینه کردن این سنت جزایی جاری و کثیف اسلامی در میان کارگران دامن بزند .”

 یک سوال کماکان باقی میماند، اینکه چرا اولین اظهار نظر رسمی این کمیته اعلام بی‌خبری از کل ماجرا اما پشتیبانی بی چون چرا از تصمیم هیئت مدیره آنهم با ادعای پرطمطراق “دفاع از سنت شورایی” است؟ چرا کمیته هماهنگی رسما و علنا، مانند بقیه فعالین جنبش کارگری، از هیات مدیره سندیکا نخواست که مبنای تصمیماتش را برای عموم توضیح دهد و پس از آن بنا به مصالح “شورایی”  تصمیم بگیرد؟

کمیته هماهنگی نمیتوانست چنین کاری بکند چرا که  به درجه زیادی از پیش در این ماجرا دست داشته و مشاورنویسندگان  نامه “تعدادی از فعالین سندیکا” علیه اسالو(۱) بوده  و نتیجتا تصمیم گرفته این راه را تا آخر برود. کمیته هماهنگی با این نوع دخالت و حمایت بی قید و شرط از این اطلاعیه بعنوان عنصر “کمک کننده” به سرپا نگاه داشتن تشکیلات کارگری ومقابله با تفرقه و پراکندگی در میان کارگران ظاهر نشد. کمیته هماهنگی بنا به مصلحت های دیگری در این مسأله دخالت کرده است. کمیته هماهنگی میتوانست مانند برخی از اعضایش و از جمله مانند محمود صالحی در مورد نحوه تصمیم هیات مدیره و علیه دخالت در زندگی خصوصی افراد صحبت کند. نویسندگان اطلاعیه لابد موافق اظهار نظر محمود صالحی در  تأکید بر  روابط و مبارزه مشترک سندیکا و حفظ حرمت، شخصیت و مبارزه اسالو و تاکید اینکه  ” دخالت در زندگی دیگران جرم است”، نیستند. ظاهرا این دفاع سرسخت از تصمیم هیئت مدیره خاصیت درونی برای به سکوت کشاندن افرادی در درون خود کمیته هماهنگی هم دارد.

کمیته هماهنگی  معضل “لخ والسا” و “دلالان سرمایه”

در اطلاعیه کمیته هماهنگی حساسیت ویژه ای به دو مسئله وجود دارد. مسائلی که پوشش دفاع از “سنت شورایی کارگران” را کنار زده، هدف و دلیل واقعی دخالت تفرقه افکنانه کمیته هماهنگی در مسائل امروز سندیکای واحد را نشان میدهد. مسائلی که تئوریسینها و فعالین اصلی‌آن اساساً در خارج کشور اند و همزمان با اطلاعیه کمیته هماهنگی دست به قلم برده و به جنگ آینده اسالو رفته اند.

در بخش ظاهرا حاشیه ای این اطلاعیه و با توضیح بیشتری در متن اطلاعیه، “دلالان سرمایه” و “لخ والسا” دو موضوعی هستند که کمیته هماهنگی خود را موظف به مبارزه با آنها میداند و ظاهراً میخواهد از ایجاد این پدیده ها در جنبش کارگری جلوگیری کند. کمیته هماهنگی در توضیح حمایت ها در پاورقی اطلاعیه اش میگوید: “بر اساس شنیده های تا کنونی خیلی از همان نهادها و جریانات معلوم الحال از هر طرف به دنبال این به قول خودش “لخ والسای” ایرانی راه افتاده اند تا از او به نحو احسن حمایت (حمایت ؟!!! ) کنند. آنان ظاهرن برنامه هایی نیز برای ایشان طرح ریزی کرده اند.”

اگر آگاهانه از پرداختن به نهاد ها و جریانات معلوم الحال مورد نظر اطلاعیه بگذریم و باز هم “قضاوت از سر بی خبری” کمیته هماهنگی را در اینجا نادیده بگیریم که یکطرفه قضاوت میکند و میگوید  “آنان ظاهرن برنامه هایی نیز برای ایشان (اسالو) طرح ریزی کرده اند” به مساله مهمتر و مربوط تری بپردازیم که این کمیته  خود و تشکیلات تابعه اش را آگاهانه یا نااگاهانه در مقابل آن قرار داده و ظاهرا دارد به فلسفه وجودی خودش هم تیر خلاص میزند چرا که این کمیته طبق تعریف قرار است به ایجاد تشکل های کارگری کمک برساند.

مساله این است که  چرا واقعا وجود لخ والسا های مدل ایرانی مضر است؟  اینکه باید مانع تبدیل شدن اسالو به لخ والسا شد و هشدار اینکه کارگران باید متوجه باشند که گرکان و کرکسان در کمین هستند، شیپور را از سر گشاد زدن است. لخ والسای مبارز و رهبر کارگری  کشتی سازی در شهر گدانسگ لهستان  ۴۰ سال قبل و رهبر بدست اوردن حق اعتصاب و آزادی اتحادیه را با لخ والسای رئیس جمهور و شریک در مجادله و جنگ شرق و غرب در آن زمان یکی گرفتن هم از ساده لوحی نویسندگان اطلاعیه نیست. این حکم قصاص قبل از جنایت برای اسالو است!

واقعا از خود بپرسیم چرا وجود ده ها لخ والسای کارگر، رهبر اتحادیه کارگران که حق اعتصاب و حق تشکیل اتحادیه را به دولت به امضا رساند و در راس این جنبش بود در جنبش کارگری ایران مضر است؟ فکر نمیکنید جنبش کارگری ایران برای قدرتمند شدن باید دارای چنین رهبرانی باشد که گوشه ای از آن را ما در سیمای رهبران کارگری در شرکت واحد و هفت تپه دیده ایم؟  کسانی که میخواهند با اتکا به جنبش خود و برای پیشبرد مبارزه خود به شخصیت هایی مانند لخ والسا و یا نلسن ماندلا تبدیل شوند نه گناه است و نه جرم. متعهد ماندن به اهداف مشترک، طبقاتی و پایه‌ای جنبش را نه با قصاص قبل از گناه که با مکانیزمها و مولفه های دیگری که کمیته هماهنگی از آنها دور است باید تضمین کرد  که جای بحث آن در این نوشته نیست.

مستقل از بهانه لخ والسا شدن اسالو اینجا هم دو سنت را در مقابل هم میبینیم. طبقه کارگر رهبران و فعالین خود را سرمایه مبارزه خود میدانند، به همین دلیل به آنها افتخار میکند، خطاهایشان را میبینند، در صورت اشتباه کردن به آن‌ها شانس و فرصت اصلاح میدهند، به راحتی از آن‌ها دست نمیکشند و به آن‌ها پشت نمیکنند مگر اینکه ثابت شود که آگاهانه به اهداف مشترک و طبقاتی شان پشت کرده اند. اینهم سنت کارگری است که جریانات خرده بورژوا با آن بیگانه است، سنتی که از صاحب رهبر و شخصیت جهانی شدن فعالین کارگری هراس دارد و لخ والسای کارگر را خطری برای جنبش کارگری میداند.  واقعیت این است که کمیته هماهنگی با مبارزه جاری کارگران و رهبران انها هم نبضش نمیزند.

دلالان سرمایه

کمیته هماهنگی با وجود اینکه خود اذعان میکند که دقیقا از مسایل سندیکا و تخلفات اسالو در آن بی خبر است حکم خود را دال بر اینکه او شخص مورد نظر برای دلالان سرمایه برای به انحراف کشاندن جنبش کارگری است داده است و این چنین قضاوت میکند که: “این سندیکا و این کارگران با این اطلاعیه و این قبیل موضع گیری ها در واقع دست رد بر سینه افراد و نهادهای ارتجاعی و سرمایه سالاری زده اند که به عنوان دلالان و جیره خواران سرمایه هموارد مترصد دخالت در این جنبش، به منظور به انحراف کشاندن آن و سوق دادنش به دامان اربابان سرمایه هستند.”

باید اضافه کنیم که ما هم مانند بسیاری همچنان منتظر اظهار نظر هیات مدیره در این زمینه هستیم و واقعا میخواهیم بدانیم که شخصیت هایی متزلزل و احیانا طرف حساب این دلالان سرمایه مورد ادعای کمیته هماهنگی چه کسانی بوده اند؟ کمیته هماهنگی البته که قضاوتش را در بی خبری کرده است! ما چنین نکردیم با وجود اینکه با بسیاری از آگاهان و فعالین این جنبش هم عقیده هستیم که این قضاوت ها دقیق نیستند. این مساله را  حداقل و با توجه به حساسیت آن و سو استفاده رژیم برای سرکوب سندیکا و فعالینش، هیات مدیره سندیکا باید روشن کند و توضیح در هر سطحی که میخواهد داشته باشد و میتواند نقش اسالو در این مورد را شفاف و روشن بیان کند و این بطور قطع به هیات مدیره و دوستانش و به شخص اسالو هم کمک خواهد کرد تا در جهت رفع چنین موانعی سر راه مبارزه و فعالیت کارگران عضو سندیکا و رهبری ان تلاش کنند.

چند سطر با رفقای هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد

متأسفانه سکوت اینمدت هیئت مدیره سندیکای واحد امکان و خلائی بوجود آورده  که راه برای توجیه این نوع تصمیمات و برخوردها و نهادینه کردن این روشها را باز میکند. اطلاعیه کمیته هماهنگی فقط یک نمونه است.

هیات مدیره شرکت واحد و کارگران فعال و آگاه در آنجا  کماکان میتوانند و لازم است از همه مسایل پیش آمده جمع بندی درستی برای فعالیت خود و انسجام در فعالیت و کارشان داشته  باشند، منجمله مطلع کردن و در جریان قرار دادن اعضا سندیکا از فعالیتها، موانع، اختلافات بطوریکه همه مسائل برای اعضا این سندیکا و همه کارگران شرکت واحد و طبقه کارگر شفاف و علنی باشد. این راه باز است. چنین روالی مجال میدهد که تصمیمات بموقع گرفته شوند، انبار نشوند، از آنها صرفنظر نشود و بموقع جلوی هر ضرری گرفته شود.

شاخص موفقیت سندیکای شرکت واحد نه موافقت و مخالفت جریانات مختلف با تصمیم هیئت مدیره که متحد و متشکل نگاه داشتن هزاران کارگر شرکت واحد، اتحادی کارگری و رفاقت کارگری، حول اهداف رادیکال، و مقابله با بورژوازی در همه ابعاد آن منجمله سنت و فرهنگ  ارتجاعی و بورژوایی است.

اگر هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد بر مبنای فضای اخلاقی و عقب‌مانده تصمیم به برکناری و طرد اسالو گرفت این دوستان دروغین طبقه کارگر امروز آنرا کانالی برای تسویه حسابهای خود و بردن دعواهای خود در جنبش کارگری کرده اند.  

جدال اینها با تخلفات اسالو نیست. اسالو و سندیکای شرکت واحد دارند قربانی جدال قدیمی جریانات سیاسی با سولیدرایتی سنتر میشوند. این‌ها قبلاً هم تلاش کردند بر این مبنا در جنبش کارگری ایران تفرقه ای بیندازند و این ادامه آن ماجرا است.

سندیکای شرکت واحد باید این خطر را جدی بگیرد و دستمایه این جدالها نشود.

agolchini@gmail.com

22 بهمن ۹۱

۱۹ فوریه ۱۳

پانویس:

۱-        این نامه  با امضا “نا معلوم” “تعدادی از فعالین سندیکای شرکت واحد” بطور غیر رسمی به ای میل فعالین کارگری و فعالین سیاسی در داخل و خارج کشور ارسال شد. نامه ای که کمپینی شخصی، اخلاقی و کثیف علیه شخص اسالو و مریم ضیا بود.