“نهاد های همبستگی” با جنبش کارگری و اطلاعیه ای واژگونه

 اسد گلچینی 

انتظار این بود که جمع و افرادی که دغدغه همبستگی با جنبش کارگری ایران را دارند در مقاطع بسیار حساس و تند پیچ های این جنبش، از زاویه “همبستگی” به سراغ این مسایل در جنبش کارگری بروند. متاسفانه آنچه در اطلاعیه “نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در خارج کشور”  در ۲۲ مارس ۲۰۱۳ که راجع به مسایل اخیر سندیکای واحد و عزل و طرد منصور اسانلو منتشر شده است، آثاری از آنچه این نهاد ها برایش جمع شده اند یعنی همبستگی با جنبش کارگری، در این اطلاعیه وجود ندارد، بسیار روشن و در کمال تعجب از “بی خبران” این نهادها  خود را با طناب یک فرقه نه چندان خوش نام ، را به چاه پایین کشیده اند. انتخاب درستی نبود و این نهادها میتوانستند همانطور که در تمام این مدت ساکت بودند به تحقیقات خود بعنوان یک نهادی که ادعای همبستگی با “کل جنبش کارگری” و نه یک گروه و یک گرایش و یک بخش مربوط و یا نا مربوط به آن  را دارد ادامه میداد. آنچه این نهادها کرده اند درست یا غلط  تیر خلاص بر خود زدن است. (اطلاعیه نهاد های همبستگی ضمیمه است)

در اعلامیه این نهاد آمده است که:

بسیاری ازتشکلات، فعالین کارگری ومدافعان جنبش کارگری بدرستی به دفاع ازاطلاعیه هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد پرداختند. این دفاع ازدو سو درست وبجا بود. یکم اینکه به خرد جمعی هیئت مدیره وتشکل تکیه داشت و دوم اینکه برخی لغزشهای سیاسی آقای اسانلو درگذشته، تعمقی دوباره را بخصوص درارتباط با اقدامات جدیدایشان لازم میکرد. کسانی نیزبه جانبداری ازاسانلو وحمله و ناسزاگوئی به هیئت مدیره سندیکا پرداختند….

این واقعیت ندارد و با عرض معذرت باید گفت که دروغ است. چرا که تصویر کاملا واژگونه چیده شده است تا اینکه مواضع ضد کارگری و بر خلاف الفبای رفاقت کارگری بر آنها سوار شود. این را میشود از هر گروه و نهاد فرصت طلبی انتظار داشت اما از نهادی که خود را با همبستگی با کل جنبش کارگری تداعی میکند بسیار بعید است. این نهادها میگویند “کسانی به جانبداری از اسانلو و ناسزاگویی به هیت مدیره سندیکا پرداختند”. این واقعیت ندارد چرا که مساله تماما بر سر نحوه برخورد به رهبران کارگری و تشکل های کارگری مثل سندیکای واحد بوده و هست. به جرات میتوان گفت که در تمام مقالات و گفته ها و مصاحبه ها که این نهاد این گونه بر آنها قضاوت کرده است، اساسا از زاویه دفاع از سنت های کارگری و رفاقت کارگری و همبستگی و اتحاد در جنبش کارگری است و قدم مهمی در این زمینه به جلو بود و تکرار این گونه برخورد ها را بسیار سخت کرد. اینکه اعتراض و انتقاد و ایراد به  اقدام اخیر سندیکای واحد برای “عزل و طرد اسانلو” را اینگونه تفسیر کنند، باید ابتدا بر هر گونه “همبستگی” این نهادها از این ببعد به دیده وارونه ای نگاه کرد!

 در مورد منصور اسانلو این اطلاعیه ادامه میدهد که: ” اسانلو هم‌اکنون درخدمت به یکی ازهارترین جناحهای مدافع سرمایه جهانی درآمده است وبا..”  راستش این گونه موضعگیری  فرقه ای و غیر اجتماعی و بشدت مالیخولیایی و هیستریک راجع به منصور اسانلو، آنهم نه بلافاصله به دنبال اعلامیه جنبش امید سبز، بلکه به دنبال رد ادعاهای آنها در مورد اسانلو و از طرف خودش دیگر باید خیلی چشم بسته قبول تزهای “جناح جنبش چپ کارگری”! باشد.اینگونه اظهارات بویژه برای نهاد هایی که خود را در همبستگی با جنبش کارگری تعریف کرده اند بسیار بعید است. انتظار این بود که این نهاد ها که قاعدتا باید در برگیرنده فعالین و دوستان مربوط به جنبش کارگری باشند بسیار خودمانی تر و صمیمانه تر به یکی از رهبران کارگری و تشکل هایشان و هر ایراد و اشکالی که دارند برخورد کنند. گفته های این اطلاعیه در مورد اسانلو نشان از  مهر قوی فرقه گرایی است که بر این نهاد ها زده شده است که لازم است آگاهانه آنرا باطل کنند چرا که همزمانی این اظهار نظرها با نظرات و جمعبندی سراپا واژگونه ای که وجود دارد نباید اتفاقی باشد.

در جای دیگری در این اطلاعیه گفته شده است که: ” این جنبش تابع فرمان این یا آن رهبرکاذب خودشیفته نخواهد بود که باخواست او تغییرجهت دهد وازمبارزضدسرمایه داری به مدافع سیستم سرمایه داری تبدیل شود” .

لابد همه خوشحال خواهند شد که بدانند جنبش کارگری در ایران تابع کدام رهبر و تشکیلات لایقی هست که این نهاد اینگونه مصمم از جانبداری از آنها میگوید، این آرزویی برای همه ماست. امیدواریم  “نهادهای همبستگی” در اتکا به ارزیابی های خود به این نتیجه رسیده باشند و جنبش کارگری و رهبران و فعالین آنرا از وضعیت کنونی بیرون بیاورند.

در پایان اطلاعیه هم امده است که: ” سندیکای کارگران شرکت واحد چون همیشه از پشتیبانی کامل نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران – خارج کشور برخوردار خواهند بود” در این مورد هم متاسفانه باید گفت که این گفته شما کمتر به حقیقت شباهت دارد چرا که این برادری را در همان ۲ بهمن ۱۳۹۱ و آغاز این بحران در سندیکای واحد و یا حداکثر چند روز بعد از آن باید ثابت میکردید و به اطلاع همگان میرساندید. این واژگونگی در کار شماست و ۵۰ روز انتظار کشیدن برای ابراز موضع از یک نهادی که خود را نهاد همبستگی با جنبش کارگری ایران عنوان کرده است بسیار عجیب است! شما فکری بحال خودتان بکنید و این اطلاعیه سراپا وارونه و غیر کارگری را لطفا باطل اعلام کنید.

با انتشار این اطلاعیه از این نهاد ها این شبهه موجود در مورد این نهاد ها بیشتر هم شد که شاید ایجاد این نهادها از همان پای بست نه برای همبستگی با جنبش کارگری بلکه همبستگی و همراهی با فرقه ای و تشکیلات خاصی بوده است که سیاست و مواضع شناخته شده ای دارد.  اعلامیه  غلاظ و شداد این “نهاد های همبستگی با جنبش کارگری ایران” حکایت های دیگری دارد و سوالات بیشتری در مورد این نهاد ها را ایجاد کرده است.

۲۳ مارس ۲۰۱۳

۳ فروردین ۱۳۹۲

agolchini@gmail.com

ضمیمه:

نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران ــ خارج از کشور
March 22, 2013

هردم ازاین باغ بری می‌رسد
تاره ترازتازه تری می‌رسد
اینچنین است شرحی اززندگی صنفی – سیاسی آقای اسانلو، آنهم ازمنظری منفی. زمانیکه خبراخراج اسانلو ازریاست هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران وحومه پخش گردید، شاهد واکنشهای گوناگونی بوده‌ایم.

بسیاری ازتشکلات، فعالین کارگری ومدافعان جنبش کارگری بدرستی به دفاع ازاطلاعیه هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد پرداختند. این دفاع ازدو سو درست وبجا بود. یکم اینکه به خرد جمعی هیئت مدیره وتشکل تکیه داشت و دوم اینکه برخی لغزشهای سیاسی آقای اسانلو درگذشته، تعمقی دوباره را بخصوص درارتباط با اقدامات جدیدایشان لازم میکرد. کسانی نیزبه جانبداری ازاسانلو وحمله و ناسزاگوئی به هیئت مدیره سندیکا پرداختند. اینان بردوگروه بودند. یکم کسانیکه ازآنچه رویداده بود، هیچگونه آگاهی نداشتند وتنها با تکیه به مبارزات صنفی آقای اسانلو ومقاومت وی درزندان وزیرشکنجه، یا نمی توانستند ویا نمیخواستند بپذیرند که ازاوخطاهای بزرگی سرزند. دوم کسانی بودند وهستند که پشت کردن اسانلو به منافع وخواستهای طبقه کارگررا موهبتی میدانند. اسانلو به آرزو و برنامه های گروه آخرین لبیک گفت اسانلو هم‌اکنون درخدمت به یکی ازهارترین جناحهای مدافع سرمایه جهانی درآمده است وبا دریافت یک تکه نان قندی ازاین جناح بعنوان نماینده و سازمانده کارگری آن جمع، قصد دارد جنبش کارگری ایران را به زیرپرچم این بخش از مدافعان سرمایه داری جهانی بکشاند. البته با علنی شدن موضع واقعی آقای اسانلو و ایزوله شدن ایشان، بعد از گذشت چند هفته ای به اصطلاح تکذیبیه ای نوشته است، ایشان سعی میکنند به همین سادگی، میخواهد با این تکذیبیه جایگاه از دست رفته اش را در جنبش کارگری بدست بیاورد تا از آن برای مقاصد خود سواستفاده کند. این تلاش مذبوحانه اسانلو و فرمان دهندگان کنونی اش هرچند که برخی مشکلات را برای جنبش کارگری ایران به پیش خواهد آورد ولیکن مسلم است که با درایت، هشیاری وادامه مبارزه آشتی ناپذیر تشکلات مستقل کارگری ایران و فعالین ومدافعان واقعی کارگری، قادربه کشانیدن جنبش کارگری به زیرپرچم سرمایه نخواهند شد. مگر سیاستهای ارتجاعی وضدکارگری گردانندگان جمهوری اسلامی باتمامی دم و دستگاههایشان چون خانه کارگر وشوراهای اسلامی قادربه انحراف کشانیدن جنبش کارگری وخفه کردن صدای اعتراضی کارگران شده اند که امروزه دارودسته ای دیگراز مدافعین سرمایه، بتوانند جنبش کارگری را به زائده سرمایه داری تبدیل سازند؟ جنبش کارگری، برآمد زندگی وشرایط کار کارگران  واستثمارسرمایه داری است. این جنبش تابع فرمان این یا آن رهبرکاذب خودشیفته نخواهد بود که باخواست او تغییرجهت دهد وازمبارزضدسرمایه داری به مدافع سیستم سرمایه داری تبدیل شود. تنها بهنگام بوجودآمدن تغییرات و بهبود نسبی درزندگی معیشتی وشرایط کاری کارگران، چنین رهبران کاذبی احتمالا قادرخواهند شد، جنبش کارگری را درآشتی گذرا یا نسبتا طولانی با منافع سرمایه درآورند. دربرخی ازکشورهای سرمایه داری غرب اینچنین اوضاع راشاهدیم. لیکن چنین شرایطی درایران حاکم نیست وکارگران و فعالین کارگری ایران به گفتاردروغین همکاران امروزی آقای اسانلو اعتمادی ندارند که وی بتواند آرزوی کارگزاران امروزی خود را برآورد کند.

آیا پیوستن اسانلو به جبهه سرمایه داری تعجب‌آوراست؟ این پشت کردن به منافع جنبش کارگری و دریوزگی از سرمایه داران تأسف آوراست ولیکن امری تعجب آور و برای اولین بارنیست و آخرین بارنیزنخواهد بود. درجامعه طبقاتی، مبارزه ای دائمی بصورت گه آرام و گه خشونت آمیزبین طبقات متخاصم درجریان است. دراین میان اندک نخواهند بود کسانیکه یا درپی فریب قولهای سرمایه داران یا بعلت منافع شخصی درجهت تغییرموضع برآیند. یک بررسی کوتاه ازگذشته مبارزاتی آقای اسانلو دلالت براین دارد که وی را ازجمله فریب خوردگان نمیتوان دانست. ارتباط شک برانگیز و طولانی اسانلو با شخصی شناخته شده بنام مهدی کوهستانی، دفاع خجولانه از دریافت کمکهای مالی مشکوک ودعوت کارگران به شرکت درانتخابات سابق ریاست جمهوری درایران، موارد قابل تعمقی هستند که نشان ازاتخاذ مواضع ضدکارگری دارند. اتخاذ چنین مواضعی ریشه درنوعی تفکررفرمیستی وضدانقلابی دارند که درصورت عدم علت یابی وتصحیح انقلابی وبموقع، زمینه مساعدی  برای کجرویهائی دیگروحتی خیانت به منافع طبقه کارگر رامیتوانند درپی داشته باشند. ما، نهادهای همبستگی باجنبش کارگری در ایران- خارج کشوردرتمامی زمانی که اسانلو به دفاع ازمنافع صنفی کارگران شرکت واحد وضرورت تشکل مستقل کارگری می پرداخت ودرتمامی مدتی که درزندان جمهوری اسلامی دربند بود به دفاع ازوی پرداختیم، زیرا برای آن مبارزات ارزش قائل بودیم ومقاومت وحقوق انسانی وصنفی- سیاسی وی قابل احترام ودفاع بود. اشاره علنی به نکات ضعف اسانلو و پافشاری علل شکافی آنها درآن زمان بصورت علنی، مشکل گشا وحائزاهمیت درجه اول نبودند. جنبه غالب درآن زمان نکات مثبت درزندگی صنفی اسانلو بود. امروزبا اسانلوئی دیگر برخورد داریم. حتی اگرهمدستی امروزی اسانلو با سایر مدافعین سرمایه جهانی پیش نیامده بود، تنها نگاهی به دوگزارشی که اسانلو درباره سندیکای شرکت واحد تهیه وازجمله درصفحه اینترنتی خود درج کرده است کافی بود که پی برده شود، اسانلوی امروزی، دیگرآن مبارز صنفی یک تشکل مستقل کارگری نیست. دراین دوسند، اسانلو از خود قهرمانی میسازد که دیگر فعالین واعضای ترس زده شده و حتی رمیده ازمبارزه را همواره به جلوسوق میداده است. او در آن گزارشات، انسانی خود شیفته است که میخواهد و میباید همه چیز بنابر اراده او رقم خورد. این چنین خودشیفتگی و دیگران را ناچیز قلمداد کردن شایسه یک رهبر کارگری نیست. رهبر کارگری بایستی فروتن، همدم ویاری رسان کارگران باشد. بسیاربوده اند چنین خودشیفته گانی که زمانی درخدمت به جنبش کارگری بودند و لیکن درپیچراههای مبارزه طبقاتی، به کجراه و دامان سرمایه داری غلطیده اند و منافع شخصی را بر منافع طبقه کارگرارجحیت داده اند. در طول تاریخ فعالینی را میتوان دید که زمانی درخدمت به جنبش سیاسی طبقه کارگر و یکی از رهبران بزرگ جنبش کارگری بودند، چنان درمنجلاب سرمایه غوطه ورشدند که هنوز پس ازگذشت سالها بعنوان نمونه‌های منفی مورد تنفرکارگران مبارز در جهان میباشد و نامشان درنزد مدافعان طبقه کارگر به بد نامی یاد میشود. آقای اسانلو مسلما با تمام خود شیفتگی میداند که وی درقیاس با خیلی از فعالین، ازارزشی بمراتب کمتربرای سرمایه داری برخورداراست و نان قندی امروزی مدافعان سرمایه بمعنای مقام و قدرت درآینده نیست، همانگونه که نصیب فعالین خود شیفته بیش ازتکه ای نان قندی نمیشود. اسانلو اولین گامها را درخدمت به سرمایه جهانی درهمدستی با یاران جدیدش برداشته است.
هنوزمیتوان با برخوردی انتقادی وانقلابی ازخود ازغرق شدن کامل درمنجلاب سرمایه وسرمایه داران، جلوگرفت. آقای اسانلو خود باید به اندیشه بنشیند. فردا خیلی دیرمیباشد.
سندیکای کارگران شرکت واحد چون همیشه از پشتیبانی کامل نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران – خارج کشور برخوردار خواهند بود.
نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران – خارج کشور
مارس
۲۰۱۳
nhkommittehamahangi@gmail.com
http://nahadha.blogspot.com/
boltanxaberi@gmail.com
http://www.youtube.com/user/NahadhayHambastegy
جهت اطلاع
همبستگی سوسیالیستی با کارگران ایران – فرانسه عدم توافق خود را با این اطلاعیه اعلام کرده  و جز نهادهای امضا کننده اطلاعیه مربوطه نیست.