خطر اول  مه برای سرمایه داران

 

 مظفر محمدی

اول مه روز ابراز وجود طبقاتی کارگران به مثابه یک طبقه اجتماعی است. روزی که طبقه کارگر در اقصی نقاط جهان درمراکز بزرگ کارگری تا کارگاه ها و معادن و در بخشهای خدمات و بیمارستان ها و در محل های کار و زندگی ادعانامه کارگری را علیه سرمایه داران به جامعه اعلام می کنند. اعلام می کند که نظام سرمایه داری نظامی واژگونه است و باید آن را بر قاعده خود نشاند. نظام سرمایه داری نظام حاکمیت اقلیتی مفت خور که برگرده اکثریت انسان های شریف جامعه استوار گشته است را باید برانداخت و جامعه ای نوین پایه گذاری کرد. جامعه ای که در آن استثمار کارگران توسط سرمایه داران بر افتاده است. نظامی که انسان کالا نیست، تولید در خدمت جامعه و برای نیاز جامعه است نه برای کسب سود سرمایه داران. نظامی که مبنایش بر انسان استوار است. انسانی که مالک محصولات تولیدی خود است. نظامی که در آن تبعیض و ستم و استثمار و فقر و تقسیم انسان به زن و مرد و این و آن قوم و ملت و مذهب و غیره جرم است. نظامی آزاد و برابر. نظامی فاقد فقر و فحشا و دروغ و ریاکاری و استبداد و سرکوب.

 

اول مه برای سرمایه داران اما روز و خبر خوشی نیست. خطری برای نظام های سرمایه داری در جهان است. روزی به نام کارگر و برای کارگر و روزی که کارگران در همه کشورهای جهان دست در دست هم اعلام می کنند که با طبقه سرمایه دار هیچ سر آشتی و دوستی و همزیستی ندارند.  در اول مه، سرمایه داران خطرعروج کارگران بمثابه طبقه و در مقابل حاکمیت و نظام بردگی مزدی شان را احساس می کنند. خطری که می تواند پایه های نظام و حاکمیت شان را نشانه رفته و بمصاف بطلبد.

 

اول مه هرسال بر مبارزه طبقاتی کارگران علیه سرمایه داران تاکید می کند. اما این سنت و این تاریخ و اول مه های کارگران در طول یک قرن اخیر توسط گرایشات  و احزاب غیر کارگری و تشکلهای رفرمیستی درون طبقه کارگر از محتوای مبارزه طبقاتی و ضدسرمایه داری و آرمانخواهی طبقاتی تهی شده و به نمایش و آکسیون های فرمال ملال آور تبدیل گشته است. رهبران رفرمیست اتحادیه های کارگری و فعالین احزاب چپ و سوسیال دمکرات در این روز بعنوان سخنگویان آشتی طبقاتی و حد اکثر گلایه هایی شرم آور از نظام و رژیم های سرمایه داری ظاهر می شوند. اول مه در این سنت ها هیچ خطری برای سرمایه داری و هیچ ادعانامه ای برای حذف و کنار نهادن این نظام را خاطر نشان نمی سازد.

 

اول مه در ایران هم سرنوشتی مشابه داشته است. از طرفی سرکوب استبداد دولتی مدام بر بالای سر طبقه کارگر قرار گرفته و ایجاد تشکلهای کارگری ممنوع گشته است. از طرف دیگر، در طول چند دهه،  تشکلهای دولتی خانه کارگر و شوراهای اسلامی و دیگر نهادهای وابسته به سرمایه داران، اول مه را به  روز تقدیس نظام کار مزدی و مستضعف پناهی دولت سرمایه داران تبدیل کرده اند.

در مقابل این وضعیت سنت چپ غیرکارگری هم، بجای تلاش برای متحد و متشکل کردن کارگران در  مراکز صنعتی بزرگ و کوچک و درمحل های کار و زندگی، آکسیونهای فعالین و گرایشات گوناگون چپ را جانشین بسیج توده ای کارگران برای ابراز وجود طبقاتی در اول مه های هر سال، کرده اند.

آکسیونهایی که علیرغم بیانیه ها و طرح مطالبات رادیکال، اما هیچوقت نتوانسته و نمی توانند جای خالی میلیون ها کارگر وخانواده های کارگری در میتینگ ها و رژه های خیابانی را گرفته و ابراز وجود طبقاتی کارگران را پر کنند.

این سنت نه تنها نقطه اتکا و قدرتی برای کارگران نبوده است،  در عوض در یک توازن قوای نامناسب با جنگ و گریزهای خیابانی و یا پناه بردن به نقاطی در خارج از شهرها و دامنه کوهستان ها، عملا به نقطه ضعف کارگران تبدیل شده که کم ترین تاوانش تحمل تعقیب و دستگیری و زندان رفتن فعالین کارگری است که از حمایت توده ای کارگران بی بهره مانده اند. هر آکسیون و خودنمایی ای در غیاب ابراز وجود توده وسیع کارگران و بعنوان پشتوانه ای در حمایت از رهبران و فعالین درون صفوف خود، نتیجه ای بهتر از آنچه که تا کنون داشته است را نخواهد داشت.

در آستانه اول مه 2013 و 11 شهریور 1392 در ایران، کم ترین توقعی که از رهبران و فعالین کارگری انتظار می رود این است که تمام تلاش خود را وقف متحد ساختن و بسیج کارگران در مراکز صنعتی بزرگ و کوچک و در محلات کارگری ساخته و توده عظیم کارگران هر مرکز و یا مراکز مرتبط کارگری را حول شعار کارگران جهان متحد شوید، در اول مه جمع آورند. تعیین اشکال مختلف ابراز وجود طبقاتی کارگران در مراکز کار و محلات کارگری و بهمراه خانواده های کارگری را خود رهبران و فعالین کارگری می توانند تعیین کنند.

این تلاش های متحد و بسیج کننده به اجازه دولت و یا دخالت نهادهای دولتی به نام کارگران، نیاز ندارد. اول مه روز کارگر است. روزی است که طبقه کارگر متحد، تداوم  مبارزه طبقاتی را تا  درهم کوبیدن نظام بردگی مزدی به جامعه و به سرمایه داران اعلام و گوشزد می کند. و مبشر رهایی بشر از مشقات نظام ظالمانه و استثمارگر و سرکوبگر سرمایه داری و گشودن افق جشن کارگران و محرومان جامعه  خواهد بود.

 

 

5 آوریل 2013  (17 فروردین 1392)