"آنکسی که تنبیه شد ما بودیم"

در حاشیه نامه اعضا هیئت مدیره هفت تپه

 

خالد حاج محمدى

١٧ اکتبر ٢٠١٣

نامه هیئت مدیره کارگران نیشکرهفت تپه به ربیعی وزیر کار٬ حاوی نکات مهم و مطالبات بسیار برحقی است. در نامه اشاره شده است که:

"ما خواستار بازگشت به وضعیت شغلی خود، پرداخت حقوق و بیمه این دورانی را که از کار اخراج بوده ایم، هستیم.  ما همچنین خواستار آن هستیم که احکام قضائی صادره درباره ‍ی  ما باطل اعلام گشته و از ما اعاده‍ی حیثیت شود"

چه از این مطالبات برحق تر و انسانی تر است؟ چه از این قابل دفاع تر است؟ فعالین هفت تپه مثل همه فعالین کارگری در سایر مراکز کار٬ عمیقا تنبیه شدند٬ و جرم آنها چیز جز تلاش برای اتحاد صفوف کارگرن جهت تامین یک زندگی شرافتمندانه نبود. و این درحقیقت تنبیه کل کارگران این مرکز و حتی کل طبقه کارگر بود و است. در تمام مبارازت کارگری از هفت تپه تا پتروشیمی٬ ذوب آن٬ ایران خودرو٬ نورد٬ کیان تایر٬ شرکت واحد٬ برق و دهها مرکز دیگر٬ نمایندگان آنها و فعالین مبارزاتشان مورد وسیعترین حملات قرار گرفتند. سرنوشت پر از رنج اعضا هیئت مدیره هفت تپه نمونه ای از خروار است. بدون تردید کارگران هفت تپه به خوبی میدانند که جدا کردن نمایندگان آنها٬ اخراج و بیکار کردن و زندانی کردن آنها٬ چه لطمه سنگینی به اتحاد و به مبارزات کارگران هفت تپه و به همین اعتبار به زندگی آنها زد. جایگاه رهبران کارگری و اهمیت دفاع کل کارگران از آنها یکی از پیش شرطهای موفقیت هر مبارزه ای است. و همین حقیقت به ما میگوید که دفاع از مطالبات مورد اشاره هیئت مدیره هفت تپه وظیفه همه کارگران است.

 

امروز و زمانی که همه رسانه های ایران و جهان بحث از تحولاتی جدی در سیاست ایران دارند٬ زمانی که امید میدهند که فشار تحریمها کاسته میشود و فضای تهدید نظامی و جنگ بر فراز این جامعه کنار میرود٬ چیزی که همیشه بهانه ای برای تعرض سرمایه و دولت ایران به معیشت طبقه کارگر بوده است٬ مسلم است که طبقه کارگر نیز لازم است مطالبات خود را روی میز دولت و سرمایه داران بگذارد. مطالباتی که به بهانه فضای نظامی و خطر حمله خارجی و همزمان به بهانه تحریم اقتصادی و... از جانب سرمایه داران و دولتشان جواب نمیگرفت و حتی امکان بیان و طرح نمی یافت. و قطعا یکی از مطالبات جدی ایجاد امنیت جانی٬ کاری و معیشتی و باطل اعلام کردن پرونده های امنیتی و قضایی برای فعالین و رهبران کارگری است. بدون تردید اعضای هیئت مدیره هفت تپه بهتر از هر کسی میدانند٬ که مطالبه برحق آنها بخشی از مطالبات کل طبقه کارگراست. اخراج فعالین کارگری و تهدید و پرونده سازی برای آنها٬ ابزار سرمایه داران برای شکست هر مبارزه کارگری است. تلاش برای فاصله انداختن میان آنها و توده کارگران راهی است برای پس زدن هر مطالبه کارگری سرمایه داران دنبال کرده اند. تلاش کرده اند حتی جایی که این فعالین اعتراضی میکنند٬ خواست و مطالبه ای را دنبال میکنند٬ توده کارگر همراه آنها نباشد٬ بخشی از اعتراض نباشند٬ صاحب خواست و مطالبه نباشند واز دل توافق مشترک آنها بیرون نیامده باشد. و این را فعالین کارگری از جمله کارگران سندیکای هفت تپه خود شاهد بوده و بهتر از هر کسی با آن آشنا هستند.

اکنون جمهوری اسلامی اعلام کرده است که مناسباتش را با غرب بهبود میبخشد٬ فشار تحریمها را کم میکند و تلاش میکند مسئله هسته ای و چیزی که امروز به "بحران هسته ای" مشهور شده است٬ چیزی که بهانه ای در دست دول غربی برای فشار به ایران بود٬ را حل کند. همراه و همزمان اقداماتی از جمله آزادی تعدادی زندانیان سیاسی از طیف جناحهای  خود٬ باز کردن خانه سینما و قول باز کردن خانه احزاب٬ و قول اجازه بازگشت دانشجویان ستاره دار به دانشگاه  را داده است. واضع است همه این تلاشها در ادامه تلاشهای آنها در دوره های قبل برای کاستن از مشکلات سرمایه و موانع سود آوری آن است. همین حقیقت امروز راس جمهوری اسلامی را مجبور کرده است که با "شیطان بزرگ" که زمانی به بهانه رابطه با آن مخالفین خود را اعدام میکرد٬ نه تنها مذاکرده که بعلاوه دوستی و مناسباتی احترام آمیز داشته باشد.

مسلم است که حتی اگر درجه ای فضای باز سیاسی برای خودیهای جمهوری اسلامی و برای نسلی از روشنفکران بورژا تامین شود٬ اگر فشار تحریمها از روی جامعه٬ برداشته شود و اگر فضای تهدیدات نظامی بر سر مردم ایران کنار برود٬ هنوز نیاز سرمایه تا جایی که رو به کارگر باشد٬ در گرو کار ارزان است. و همین حقیقت را امروز میتوان از سخنان روحانی و همه مقامات دید. تامین کار ارزان بر گرده طبقه کارگر و به همین اعتبار با تحمیل استبداد سیاسی رو به این طبقه پیش خواهد رفت.

این حقایق از را کارگران آگاه میدانند٬ میدانند تامین کار ارزان٬ بالابردن توان رقابت سرمایه ایران در گرو پایین آوردن هزینه تولید و به این اعتبار چوب حراج زدن به دستمزد کارگر است. مسلم است برداشتن تحریمها فشار بزرگی را از دوش طبقه کارگر برمیدارد و حداقل بهانه و سلاح ضد کارگری مهمی را از دست سرمایه داران خواهد گرفت. توقع کارگران از زندگی حتی اگر در کوتاه مدت هم توده کارگر دچار توهم شود٬ بالا خواهد رفت. و همین فضا و همین توقع امکانی است که کارگران و خصوصا رهبران و فعالین آگاه این طبقه٬ در همه مراکز کار و از جمله هفت تپه٬ دست به کار شوند و حول مطالبات خود متحد شوند. همچنانکه گفتم فعالین کارگری هفت تپه خود میدانند و تجربه مبارزات تا کنونی آنها نشان داده است که شرط پیروزی هر اعتراض و مبارزه ای رابطه نزدیک آنها با توده کارگران٬ دخیل بودن کارگران در تصمیمات٬ دخالت دادن آنها در بیان هر شعار و مطالبه ای است. بازگشت فعالین هفت تپه به کار٬ مردود اعلام کردن احکام قضایی علیه آنها و اعاده حیثت از آنها٬ در گرو این است که کارگران هفت تپه متحد پشت این مطالبات باشند و به عنوان بخشی از مطالبات آنها و از جانب کل کارگران دنبال شود.