دفتر کردستان حزب حکمتیست- خط رسمی

 

تهدید مردم شنگال

"شما حق ندارید سرنوشت خود را بسازید!"

 

 

مردم شنگال اعلام کرده اند می خواهند سرنوشت خود را خود بدست بگیرند. آنها تصمیم گرفته اند شیوه عشیره ای و تقسیم قدرت بین احزاب حاکم در کردستان را دور بزنند و شیوه دیگری از اداره جامعه خود را انتخاب کنند. نفس اعلام این تصمیم، حاکمان اقلیم کردستان به سرکردگی بارزانی را برآشفته کرده و تهدید کرده است که اجازه اداره امور توسط خود مردم شنگال را به آنها نمی دهد.

حزب بارزانی در بیانیه دولت اقلیم اش گفته است که شیوه مدیریت جامعه از طرف مردم و اعلام کانتون شنگال، کارتونی است و شنگال مثل بقیه شهرها و مناطق، جزیی از اقلیم کردستان و در نتیجه تحت سلطه احزاب حاکم است.  میگویند شما در پارلمان نماینده دارید و ما نماینده و حاکم بر سرنوشت شماییم!

در مقابل این تهدید، مردم شنگال حق دارند از بارزانی بپرسند،

-  زمانی که داعش به شهر و منطقه شنگال حمله کرد احزاب حاکم و صاحب اقلیم کردستان چرا شنگال را رها کردند و مردم بی سلاح و بی دفاع را به شمشیر خلافت اسلامی ابوبکر بغدادی سپردند؟ وقتی داعش مردم شنگال را قتل عام می کرد و زنان و دخترانشان را در بازار اسلامی به فروش ومزایده گذاشت دولت اقلیم کردستان کجا بود؟

- اگر شنگال جزیی از سلطه حاکمیت دولت اقلیم است چرا حزب بارزانی این شهر و منطقه را در یک معامله کثیف به داعش فروخت؟

- زمانی که بخش باقیمانده و جان بدر برده از شمشیر خلافت اسلامی در کوهستانهای شنگال با چنگ و دندان از خود دفاع کردند و مسلح شدند و به مقاومت و تعرض در مقابل داعش پرداختند حاکمین کردستان چه کمکی به این مقاومت سخت و دردناک کردند...

- و بالاخره مردمی که خود دارند برای عقب راندن دشمن و باز پس گرفتن منطقه شان می جنگند چرا صلاحیت اداره منطقه خود را ندارند؟    

اما بارزانی رییس اقلیم کردستان در مقابل این سوالات و مسوولیت ها جوابگو نیست. چرا که اساسا دولت اقلیم شان برای این مسوولیتها و پاسخگویی ها در مقابل مردم بوجود نیامده است. دولت اقلیم دولت احزاب متشکل از عشایر و روسای طوایف گوناگون اند که با زور اسلحه و به همت حامی شان دولت امریکا، دولتی به نام اقلیم کردستان تشکیل داده اند. دولتی که هیچ ربطی به کارگران و زحمتکشان و مردم کردستان و منافعشان ندارد. دولت بی اراده کردن مردم برای کسب ثروت نجومی و تقسیم اموال و دارایی ها و بودجه ای است که می بایست صرف رفاهیات مردم، بیمه بیکاری برای کارگران بیکار و تامین درمان و بهداشت بیماران می شد. دولتی که اقلیتی مفتخور از رهبران و مسوولین حزبی و میلیاردرهای سرمایه دار وابسته شان، کل منابع مالی و اقتصادی و کل زندگی مردم را قرق و به نام خود کرده اند. 

 از کارگران ساختمانی و بنا ها و تعمیرکاران و کسبه جزو و معلمین و پرستاران بپرسید سهم شما از این ثروت نجومی چقدر است؟ سهم شما از این همه شهرکهای غربی و شرقی و اسمانخراشها و هتلها چقدر است؟ محلات فقیر نشین شهررا بگردید سهم ساکنانش را از مسکن و رفاه و درمان و بهداشت خواهید دید. بپرسید آیا هیچ کارگر و زحمتکشی می تواند در بیمارستانهای خصوصی ودولتی معالجه شود و توان خرید دارو برای بیمارانشان را دارند؟ از زنان بپرسید که در این مدت حاکمیت احزاب و عشای،ربا مشاهده ی زن کشی ها و قتلهای ناموسی روزمره و خودکشی زنان از خشونت و فشار مردسالاری و جریانات اسلامی، آب خوش از گلویشان پایین رفته است؟ آمار زنان قربانی قتلهای ناموسی چند هزار نفر در سال است؟ آیا تا کنون مردی بخصوص اگر از خانواده مسوولین دولتی و عشایر باشد، به زندان رفته و مجازات شده است؟ و ده ها سوال دیگر! جواب این سوالات برای هر انسان باوجدانی روشن است.

مردم شنگال حق دارند بپرسند که دولت اقلیم کارتنی است یا اراده مردم شنگال برای اداره امور توسط خودشان! 

در مخالفت دولت اقلیم بارزانی با مردم شنگال هنوز ماجرا به اینها ختم نمی شود. مردم شنگال شاهد بوده اند که  حزب کارگران کردستان (پ ک ک ) در این مدت در کنارشان جنگیده و از آنها دفاع کرده و در سازماندهی تسلیح و مقاومت مردم نقش داشته است. علاوه بر دشمنی پ ک ک و بارزانی و رقابتهای این دو حزب برسر سرکردگی "ملت کرد"، دراینجا پای دولت ترکیه هم در میان است. بارزانی بارها در خوشخدمتی به دولت ترکیه با پ ک ک جنگیده است. و این بار هم  شک نباید کرد که دولت ترکیه جنگ دیگر حزب بارزانی با پ ک را در دستور قرار داده است. دولت اردوغان می خواهد سیاستی را که علیه مرم کوبانی در کردستان سوریه اجرا کرده است، توسط بارزانی با مردم شنگال به انجام برساند.

انجام این سیاست با یک تیر دونشان زدن است. یکی تضعیف بیشتر پ ک کای اپوزیسیون دولت ترکیه و پس راندنش به کوهستان قندیل و دوم سرکوب مردم شنگال که اراده کرده اند در تعیین سرنوشت و اداره ی زندگیشان دخالت کنند و خود تصمیم بگیرند. شیوه ی مدیریت مردمی، در اداره جامعه، بهیچوجه مقبول دولت ترکیه و حزب و دولت بارزانی نیست. اراده مردم کوبانی و شنگال برای دخالت مستقیم در اداره جامعه خود و بلاواسطه ی دولت و احزاب حاکم،  تهدید و خطر جدی ای برای دولت اسلامی اردوغان و دولت پوشالی اقلیم کردستان است.

با درک این واقعیات آشکار، مردم شنگال حق دارند همانطوری که به مقاومت و دفاع  از خود برخاسته اند، با همان شایستگی منطقه خود را اداره کنند. مردم شنگال  جدایی از کردستان عراق را اعلام نکرده اند. آنها خود را بخشی از این منطقه می دانند. بنا بر این ضمن اینکه باید دولت اقلیم کردستان و دولت مرکزی عراق این تصمیم و اراده شان را برسمیت بشناسند، در همان حال موظفند بخشی از بودجه ای را که این دولتها بین خود تقسیم کرده اند، برای پیروزی مقاومت مردم شنگال بر داعش، بازپس گیری شهر شنگال و بازسازی شهر و منطقه و تامین معیشت مردم ...، اختصاص دهند.

نه تنها مردم شنگال که پس از تحمل مصیبت و رنج  فراوان و ازدست دادن جان کثیری از عزیزانشان و تحقیر و اهانت به زنان و دخترانشان، مسلح شده و مقاومت کرده و اکنون مصمم با بازپس گیری شهر و منطقه شان و پاک کردن آن از داعش هستند، حق دارند، خود در اداره امور زندگیشان مستقیما و بدون دخالت احزاب حاکم شرکت کنند...، بلکه مردم سلیمانیه و اربیل و دیگر شهر و شهرک های کردستان حق دارند و باید بتوانند بدون مزاحمت احزاب حاکم،  انجمن ها و نهادهای مردمی و شوراهای محلات و محلهای کار و زندگی  را برای دخالت در امور جامعه ی خود، کنترل اقتصاد و دارایی ها و بودجه و تامین رفاه و امنیت اجتماعی وسیاسی و اقتصادی، تشکیل دهند.  

احزاب حاکم موظفند به اراده مردم احترام بگذارند و سازمان های مردمی برای دخالت در امور جامعه را برسمیت بشناسند. این احزاب و نهادهای نظامی و حزبی و مسوولین و وابستگان سرمایه دارشان باید همانند شهروندان متمدن و با حقوق برابر شهروندی، به اراده مردم تمکین کنند.  مردم کردستان و از جمله مردم شنگال از احزاب حاکم می خواهند که به سلطه بلامنازع و دولت پوشالی احزاب و جریانات اسلامی و عشیرتی و تقسیم قدرت بین خود خاتمه دهند. احزاب حاکم بارها و بخصوص در اجتماعات و تظاهرات چند ده هزار نفری در میادین شهرهایشان، خواست دخالت مستقیم در سرنوشت جامعه را از مردم شنیدند و بجای احترام به خواست انسانی و ازادیخواهانه و شرافتمندانه مردم، به سرکوبشان پرداختند.

 آیا دولت اقلیم و حزب بارزانی این بار هم میخواهد به بهانه پ ک ک و یا خواست دولت اردوغان، مردم شنگال را سرکوب کند؟ این را کارگران و زحمتکشان و زنان و ازادیخواهان در سراسر کردستان نباید اجازه دهند اتفاق بیفتد.  

این تنها راه پایان دادن به سلطه غاصبانه و رورگویانه ی احزاب حاکم در تصرف قدرت و داراییهای جامعه توسط مسوولین و سرمایه داران وابسته به آن ها است. و این تنها راه پایان دادن به رقابت های آن ها و خطر جنگ این احزاب و جریانات عشیره ای و اسلامی با هم بر سر تقسیم و تصرف بیشتر داراییهای جامعه است.

 

 

دفتر کردستان حزب حکمتیست- خط رسمی

1 بهمن 93 (21 ژانویه 2915)