ترور در پاریس و معضل اسلامیت حکومت تهران

 

 ثريا شهابی

 

 ترور و قتل عام جمعی کارکنان و کاریکاتوریست های روزنامه شارلی ابدو در پاریس علاوه بر فضای متناقضی که در صف بندی اعتراضات در پاریس و سراسر جهان بوجود آورده است دولت آقای روحانی و بیت امام را نيز با مشکلات زیادی مواجه کرده است.

 آقای روحانی  در فاصله گرفتن از جنایت شارلی ابدو و در معرفی اسلام پاستوریزه در حکومت خودشان تلاش کرد که از طریق سخنگوی وزارت خارجه به نحو دوپهلویی، هم این جنایت را محکوم کند و هم علیه انشار مطالب توهین آمیز نسبت به اسلام به زبان نزاکت سیاسی عقاید مردم اعلام موضعی کرده باشد. روحانی بعلاوه زیرلبی در مورد معرفی اسلام رحمانی در مقابل اسلام بعنوان دین خشونت، پچ پچ هایي هم کرده است. بعلاوه برای خالی نبودن عریضه  بعنوان متولی داعش ظاهر شده و در  حالی که داعش مسوليت این ترور وحشیانه را پذیرفته است، رسانه هایشان روی انزجار عموم از جنایات دولت اسرایيل سرمایه گذاری کرده و  این جنایت را به گردن اسراییل انداخته اند.

تعارفات روحانی و خامنه ای در محکومیت ترور و جنایاتی که با پرچم اسلام این بار بدون رهبری مستقیم آنها افسار گسیخته از خاورمیانه تا اروپا و استرالیا و آفریقا وحشیانه آدم می کشد، تنها و تنها نشان شکست ایدولوژیک جمهوری اسلامی است.

 اسلام راستين در قدرت در ایران که بدون نزاکت سیاسی و  بی تعارف و صریح صحبت میکند، آن چیزی است که کیهان و  شریعتمداری بالا میآروند و  مثلا خواهان اعدام رفقای خودشان، موسوی و کروبی به جرایم  بسیار کمتری از ژورنالیست های شارلی ابدو است. ...

تلاشهای امروز جمهوری اسلامی برای فاصله گرفتن از آن دسته عملیات هايي که خودشان در تهران و سنندج و اصفهان و مشهد و پاریس و میکونوس و بن و لارناکا میکردند و آنروزها آن را با افتخار نشان عظمت انقلاب اسلامی میدانستند، چیزی جز يک توبه سیاسی  و مصلحتی بیش نیست. این بیش از هرچیز، امروز نشان شکست عمیق رژيم اسلامي در پیاده کردن اهداف ایدیولوژیک اش است.

خودشان بیش از هرکس میدانند که رهبران و قاتلان شارلی ابدو از جنس خمینی و لاجوردی و خامنه ای و رفسنجانی و شریعتمداری و همه رهبران حمهوری اسلامی ایران اند. توبه های امروزشان تلاشی برای پنهان کردن این رابطه خویشاوندی است.

خمینی رهبر همه شان و همه جناحهایشان بود و هست. از مقام معظم رهبری و امام و سرور همه شان خمینی، بیاد بیآوریم آنگاه که عليه ايات شيطاني فتوا داد:

" بسمه تعالي انا لله و انا اليه راجعون به اطلاع مسلمانان غيور سراسر جهان مي‌رسانم مؤلف کتاب ”آيات شطانيي“ که عليه اسلام و پيامبر و قرآن، تنظيم شده است، همچنين ناشرين مطلع از محتواي آن، محکوم به اعدام مي‌باشند. از مسلمانان غيور مي‌خواهم تا در هر نقطه که آنان را يافتند، سريعا آنها را اعدام نمايند تا ديگر کسي جرأت نکند به مقدسات مسلمين توهين نمايد و هر کس که در اين راه کشته شود، شهيد است ان شاء الله. ضمناَ اگر کسي دسترسي به مؤلف کتاب دارد ولي خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفي نمايد تا به جزاي اعمالش برسد. والسلام عليکم و رحمة الله وبرکاته "

روح الله الموسوي الخميني ۲۹ بهمن ۱۳۶۷

و بعلاوه در ایران بیاد بیآوریم؛ فرمان جهاد خمینی علیه کفار در کردستان ایران مرداد ۵۸؛ فرمان قتل عام های خرداد شصت؛ استقبال از حمله عراق به ایران و فرمان جنگ جنگ تا فتح کربلا؛ فرستادن کودکان بر روی میادین مین و فروختن کلید بهشت برای فرستادن مردم به جنگ؛ فرمان قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ و پاک سازی زندانها به خاطر قبول آتش بس در جنگ کور هشت ساله  با عراق؛ سازمان دادن عملیات تروریستی در خارج کشور علاوه بر حکم قتل نویسنده آیات شیطانی و حمله به کتافروشی هایی که این کتاب را عرضه میکرد؛ قصابی و قتل فریدون فرخزاد، ترور غلام کشاورز در مقابل چشمان مادرش، قتل شاپور بختیار، کشتار جمعی در رستوران میکونوس و قتل صادق شرفکندی ُ همایون اردلان، فتّاح عبدلی و نوری دهکردي ...

هر انسان متوهم و پادرهوایی که بخواهد ادعایی در مورد تبدیل اسلام به دین رحمت و عطوفت داشته باشد، سردادن این ادعا از جانب سران فاشیسم اسلامی ایران، بیش از هرچیز بیانگر اعتراف به شکست آنها در به پیروزی رساندن انقلاب اسلامی در ایران و جهان است.

اگر بتوان از نازیسیم پس از تجربه آشویتس، شاخه حقوق بشری تولید کرد، از اسلامی که در اواخر قرن بیست و اوایل قرن بیست و یکم در ایران سی و چند سال حکومت کرده است، نيز میتوان رگه خوش خیم ساخت.

شکست هويتي اسلام سیاسی در ایران در دل خلا ایدولوژیکی که بر جهان حاکم است را، باید با پیشروی ایده های انسانی، با تعرض سوسیالیسم و کمونیسم طبقه کارگر عليه ارتجاع منطقه اي و بين المللي پاسخ داد.

در فقدان عروج سوسیالیسم و ایده های برتر و انسانی و انقلابی آن، هر هويت فاشیستی و دست راستی دیگری میتواند جایگزین اين خلا ايدولوژيکي شود که بر جهان امروز غالب است.

 

 ۲١ ژانویه ٢٠١٥