ترامپ و چلبی های ایران

 

 

 

 

ثریا شهابی

 

 

تراوشات" جینگویسم" لمپن "ردنکی" دونالد ترامپ در مورد  ایران، و تلاش او در نمایش کارتونی از پروژه "رژیم چینج های بوش ـ بلر" ای  و تراشیدن محورهای شر دیگری از ایران و قطر و کره شمالی، از طرف هیچ کس جز طیف معینی در اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران، تا این اندازه جدی گرفته نشده است. خانم مریم رجوی و رقیب شان آقای رضا پهلوی مهمترین شخصیت های این طیف هستند. ظاهرا قرار است این دو شخصیت در کنار جریانات محلی مانند احزاب ناسیونالیست کرد، که برای پروژه "رژیم چینج" کفش و کلاه کرده اند، رهبری سراسری این پروژه را تامین کنند.

سراسیمگی این دو صف در اپوزیسیون حکومت ایران، و سرمایه گذاری شان بر شلنگ تخته انداختن های ترامپ، برای مقبولیت دادن به خود بعنوان"کرازی" ها و "چلبی"های  فردای بعد از رژیم چینج ترامپ در ایران، تماشایی است.

کنفرانس پرهیاهوی اخیر مجاهدین در پاریس، دیدار اخیر رضا پهلوی با تعدادی از نمایندگان سنا و کنگره آمریکا،  و چراغ سبز های چندش آور سناتور مک کین، بیش از آنکه چیزی در مورد آینده ایران بگوید، در مورد بن بست و سرخوردگی سکت رجوی و شخصت ملی آقای پهلوی است.

یکی مجاهد، سکت مافیای سیاسی ـ اسلامی که بیش از دو دهه در انتظار به قدرت رسیدن به مدل چلبی است و  دیگری آقای پهلوی،  شاهزاده ای بدون کشور و ارتش و سازمان و بازمانده حکومتی سرنگون شده! هردو، بروی  بن بست و بحران های منطقه ای و جهانی شرط بندی کرده اند. شرط بندی این دور اما تماما  شرط بندی روی اسب بازنده است. مدیر قمارخانه این دور از منجلاب سازی در جغرافیای خاورمیانه، ترامپ، خود امروز سردسته بازنده های جهان است!

شلنگ تخته انداختن های ترامپ، دنیای سیاست در آمریکا، و استراتژی هئیت حاکمه آمریکا را نمایندگی نمی کند. رقص با شمشیر و با پرنس های عربستان سعودی و تلاش برای ایجاد شکاف بین کشورهای عربی علیه قطر و تلاش برای بازی با کارت روسیه و پوتین، دیوار کشیدن دور مکزیک و خروج از توافقات محیط زیست پاریس، هنوز قدمی عملی نشده، پوچ شد و هوا رفت.

این "تاکتیکها" و عر و تیزها و پز"رهبری جهان آزاد" گرفتن ها، فقط و فقط برای سرپوش گذاشتن بر معضلات و بن بست های بنیادین سیاسی و اقتصادی در خود آمریکا، برای سرپوش گذاشتن بر بی آلترناتیوی بورژوازی امریکا در دوره افول قدرقدرتی خود، و برای سرپوش گذاشتن بر رقابت های اقتصادی بنیادین با اروپا و چین است. این را بورژوازی آمریکا، کمپانی های مالتی میلیاردری در آمریکا و رقبای اروپایی و چینی و روسی، خود به خوبی میدانند.

اینکه آقای پهلوی و خانم رجوی، این تحرکات را جدی گرفته اند، روی آن سرمایه گذاری میکنند و به آن امید بسته اند و برای آن دست و پای هم را لگد میکنند، فقط و فقط نشان ورشکستگی سیاسی فرقه مجاهد و جنبش مشروطه خواهی ایران است!

فرقه رجوی تنها و تنها به این قرعه کشی ها زنده است! این جریان به پروژه سوریه ای  و عراقیزه شدن ایران زنده است، مدتها است برای آن لابی میکند و برای متحقق شدن آن لحظه شماری میکند. آقای پهلوی هم ، که همه تلاشهایش برای مقبولیت دادن به خود بعنوان تنها آلترناتیو مطلوب غرب به بن بست رسیده است، در این شرایط چه فعالیت بیشتری میتواند داشته باشد! جز اینکه به مردم ایران اطمینان دهد  که: از آنجا که مردم ایران از تبار گوهر اند! و ایشان بعنوان نماینده تمامیت ارضی ایران مهره اصلی این سناریواند! در پروژه رژیم چینج ترامت، ایران دچار سرنوشت سوریه و عراق نخواهد شد! فراموش کرده اند که همین مردم حاکمیت خاندان ایشان را از فرط نفرت از عملکرد حاکمیت به زیر کشیدند بدون اینکه خطر فاجعه بدتر را احساس کرده باشند.

خانم رجوی و آقای پهلوی، با دخیل بستن به بالماسکه ترامپ، تنها و تنها خود را بی اعتبار تر و نزد مردم ایران منزوی تر میکنند. با این وجود، نفس تحرکات آنها، تنها تاثیری که در ایران دارد، همچون شلنگ تخته های ترامپ و محور شر تراشی های بی پشتوانه او، ترساندن مردم، طبقه کارگر و جوانان معترض برای دست زدن به هر تغییری است.

تنها خاصیت این دور از نمایشات رژیم چینچی های خانم رجوی و آقای پهلوی، ترساندن مردم از هر تغییر بنیادین و غیرممکن جلوه دادن پیروزی و بهبود و آزادی و برابری و خلاصی از جمهوری اسلامی ایران است. رسالت "چلبی" های ایران به استیصال کشاندن مردم ایران، و اهرم فشاری برای به رضایت کشاندن آنها برای تن دادن به وضع موجود، در هراس از سوریه ای شدن ایران، است.

از این رو، باید با این تحرکات مقابله کرد. مردم محروم ایران، جوانان بی افق کار و آینده روشن، زنان آزادیخواه و برابری طلب، طبقه کارگر و صف آزادیخواهی در ایران، بی تردید از تلاش های این طیف، بیش از همه صدمه می بیند.

جامعه ایران، صف اعتراض به فقر و بیکاری و سرکوب و تبعیض وبی حقوقی و آپارتاید جنسی، میلیونی است. اپوزیسیون طبقاتی و سفید جمهوری اسلامی ایران، که فردای بهتری پس از فروپاشی یا سرنگونی جمهوری اسلامی ایران را در افق دارد، در مقابل تحرکات اپوزیسیون سیاه  و ارتجاعی ایستاده است.

 

 ۱۰ ژوئیه ۲۰۱۷