نگاهی به وضعیت کار و زندگی و سازمانیابی کارگران فصلی و ساختمانی درکردستان

 

 

 

مظفر محمدی

 

بیکاری وسیع و کمبود کار و شغل ثابت بخش زیادی از کارگران کردستان را واداشته است تا به کارهای فصلی و موقت چون کار ساختمانی و برخی ادارات دولتی و کار پروژه های جاده سازی و پل سازی، فضای سبز شهرداری، شرکتهای ساختمانی و بعضی ادارات دولتی مانند اداره راه، آب و برق ، مسکن و شهر سازی... بپردازند. این بخش از کارگران رسمی نیستند و شامل هیچ نوع قانون کاری نمی شوند. ساعت کار طولانی، پایین بودن دستمزد ها، ناامنی شغلی و سایه دایمی اخراج بر بالای سر کارگران، عدم تامین بیمه های درمانی و اجتماعی و دیگر حق و حقوقها، نشان از محرومیتها و استثمار وحشیانه و شرایط کار و زندگی اسفبار این  بخش از کارگران و خانواده هایشان میباشد . کارگران فصلی و ساختمان اکثرا در محلات حاشیه ای شهرهای کردستان  زندگی می کنند و از امکانات رفاهی، حمل و نقل عمومی، مدارس فرزندانشان، مراکز بهداشتی و غیره در سطح  بسیار نازلی برخوردار هستند.

همسران و فرزندان این کارگران در این محلات دوش بدوش مردان مجبورند برای تامین معیشت خانواده هایشان کار کنند و با کارهای دستی مثل نخ ریسی، قالی بافی، نانوایی در منازل برای فروش و کار کودکان دستفروش زندگی بخور و نمیر را تامین نمایند. این بخش از کارگران و زحمتکشان محلات فقیر و حاشیه نشین شهر برای تهیه مسکن و سقفی بالای سر خود سالهای متمادی با ماموران شهرداری و مزدوران مسلح رژیم درگیر بوده اند.

بخشی از کارگران فصلی پروژه ای سنندج، در این شهر و اطراف آن میکنند و بخشی هم به خارج از شهرهای کردستان میروند و در انجا مشغول به کار میشوند.

در چند قدمی اداره تامین اجتماعی استان کردستان،چهارراه سیروس و میدان انقلاب شهر سنندج محلی است که  روزانه صد ها نفر انسان رنجیده با قیافه های تکیده و درهم فرورفته و دستان پینه بسته از پیر و جوان برای امرار معاش به دنبال هر ماشینی میدوند تا شاید روزیشان دست آنها سپرده شده باشد. نسبت کارگرانی که شانس پیدا کردن کار را داشته باشند حد پایینی را تشکیل میدهند و قسمت عمده کارگران بیکار میمانند و  بدون اینکه چیزی گیرشان بیاید دست خالی به خانه باز میگردند یا در نصف روز و با ناامیدی از بازیافتن کاری به دستفروشی (نان فروشی، نایلون فروشی، سیگار فروشی، کوپن فروشی و ….) میپردازند و این صحنه هر روز تکرار میشود . دستتمزد کارگران فصلی و ساختمان بنا به دلائلی از جمله بیکاری وسیع در نوسان است و از هیچ قانون و یا حداقل دستمز و غیره پیروی نمی کند.

 آن بخش دیگر از کارگران که برای یافتن کاری موقت به مناطق دیگر ایران می روند، اکثرا درشهرهای بزرگ و بنادر جنوب...، کار می کنند. حمل بار در کشتیها، کارهای ساختمان سازی و پروژه های تا حدودی دراز مدت تر و تعدادی کم تر در کارهای صنعتی و فنی بخشی از کارهایی است که کارگران مهاجر به آن مشغول می شوند.

این کارگران به مدت ۳ تا ٦ ماه که در خارج از کردستان کارمیکنند مسکن و سر پناه مناسب ندارند و اکثرا محل مشخصی را هم برای استراحت پیدا نمی کنند. کارگران در اکثر موارد در همان محلی که کار میکنند، استراحت میکنند و محل زندگیشان هم میشود. اکثر این کارگران کنتراتی کار می کنند و با اضافه کاری و شب کاری مقداری به دستمزد ناچیزشان می افزایند تا بتوانند در بقیه ماههای سال زندگی بخور و نمیر خانواده هایشان را تامین نمایند.

کیفیت غذا و مصرف مواد غذایی و تامین انرژی لازم برای کار در حد بسیار پایین است و معمولا غذای سرد و معممولی مصرف میکنند .
کارگران مهاجر کردستان به مناطق دیگر ایران ارتباط خوبی با کارگران مهاجر دیگر ملیت ها از قبیل کارگران ترک و بلوچ و افغانی دارند. این بخش کارگران مبارزات دستجمعی و هماهنگی علیه کارفرماها سازمان داده اند. از جمله در اعتراض به اخراج کارگران افغانی اعتصاباتی سازمان یافته است. در میان کارگران مهاجری که سالها کار و مبارزه و زندگی به دور از خانواده و اشنایی با دیگر بخشهای کارگری در میان کارگران مهاجر، کارگران پیشروی بار امده اند که تجارب فراوانی در پیش برد مطالبات کارگران کسب کرده اند.

کارگران فصلی و ساختمانی بزرگترین و بدون شک بی حقوق ترین بخش از طبقه کارگر میباشند. ماشین غول پیکر صنعت ساخت و ساز مدام با بلعیدن نیروی کار و شیره جان زحمت کشان جامعه به حیات پست خود ادامه میدهد. آمار ۵۰ درصدی بیکاری و سالانه چند میلیون فارغ التحصیل دانشگاهی پس از گذران چند صباحی در بنگاههای تحصیلی ناچارا چاره ای جز قرار گرفتن میان ارتش عظیم ذخیره کار یا همان بیکاران را ندارند. در این آشفته بازار فقر و فلاکت و بیکاری که برخاسته از منطق بی شرفانه و پست نظام سرمایه، چه شغلی قابل دسترس تر از کار یدی و ساختمانی!   شغلی که نه به سرمایه اولیه و پارتی، نه به چک و سفته و ضمانت و نه به تخصص بالای فنی -حرفه ای و بررسی سوء پیشینه و حراست احتیاج دارد و نه به هیچ کدام از مقررات و موازین بازار کار و مشاغل ایران که چندین هزار متقاضی برای کسب فقط و فقط یک موقعیت باید از سر و کول همدیگر بالا بروند و هفت خوان رستم را سپری کنند. سقوط به قعر جامعه و صف اکثریت بی چیزان، بدون هیچ نوع مصالح و دردسری...  به شغل فصلی و ساختمانی خوش آمدید. اینجا دیگر آخر خط است. اینجا مقررات زدایی نوین ترین شکل از قوانین و مقررات است که بر متن آن سرمایه میتواند نفس راحتی بکشد و بدون ترس و واهمه تمامی موانع خود را پشت سر نهاده و به رشد و بالندگی کامل برسد. حوزه ای که سرمایه با بی رحمانه ترین شیوه ممکن به جان کارگران می افتد و میلیون ها میلیون بنای عظیم تر از اهرام ثلاثه و تخت جمشید و فروشگاه و جاده و خیابان و ورزشگاه و... را میافریند و آخر سر آفرینندگان اصلی آن همه عظمت را بدون هیچ حقی و بدون هیچ پاسخگویی با بیشرمی سرمایه داران و دولت حامی شان  به درون ارتش ذخیره کار پرتاب میکند.

هم اکنون در ایران کارگر ساختمانی تحت پوشش هیچ قانونی نیست. صاحب کار حقوق را یک ماه نگه دارد یا شش ماه یا شش سال به هیچ مرجعی نمیتوان شکایت نمود. نه بیمه ای در کار است و نه  ایمنی محیط کار و نه امنیت شغلی...

با یک مشاهده ساده میتوان دریافت که ۹۰ درصد از کارگران فصلی و ساختمانی هر کدام به نحوی دچار جراحت هایی در نواحی مختلف بدن خود هستند. بازرسین مزدور اداره کار که بایستی قبل از وقوع حادثه احتمالی از کارگاه بازدید کنند صرفا بعد از حادثه آنهم جهت محکوم نمودن کارگر به سهل انگاری حضور میابند. باتوجه به اینکه بسیاری از کارگران بیمه نیستند با قاطعیت میتوان گفت که  زندگی کارگر حادثه دیده به کلی متلاشی شده و زن و بچه و خانواده وی به خاک سیاه می نشیند و انواع معضلات اجتماعی دیگر بر سرش خراب می شود.

 

انجمن صنفی کارگران فصلی و ساختمان سنندج

 درست 2 خیابان آن طرف تر میدان بیکاران و  نرسیده به میدان فیض آباد "انجمن صنفی کارگران فصلی و ساختمانی" مستقر شده است. تشکل نامبرده اعتبار خود را از مجامع عمومی سالانه با شرکت کارگران فصلی و ساختمانی میگیرد و به نمایندگی از همین کارگران است که بایستی دفاع و صیانت از حقوق و مطالباتشان را به عنوان وظیفه عهده دار گردد.

در غیاب نمایندگان واقعی کارگران فصلی و ساختمان شخصی به نام ناجی روحانی توانسته است بدون هیچ تجربه ای قبلی  و با هدف سواستفاده از کارگران و سرکیسه کردنشان تا صاحب کارت بیمه اجتماعی شوند، سکان مدیریت و رهبری ۱۰ هزار نفر کارگر رسمی با کارت عضویت فصلی و ساختمانی را در دست بگیرد. این تازه بخشی از کارگران فصلی و ساختمان سنندج و حومه است. ناجی روحانی در لباس مدیر انجمن در واقع  بزرگترین افتخارش حضور در صحن علنی مجلس شورای اسلامی برای اعتراض به کارگر افغان و بده بستان با این نماینده مجلس و آن شورای شهر و مسئولین امنیتی شهرمیباشد.

ناجی همواره با بادی در غبغب سر کارگران فصلی و ساختمانی منت می گذارد که لیست نزدیک به ۱۰ هزار کارگر را جهت سازماندهی بیمه کارگری به اداره تامین اجتماعی استان واگذار نموده و این کارگران بایستی شکرگذار زحماتش باشند.

انجمن نامبرده که موجودیت خود را به کلی از بدنه کارگری خود جدا نموده هم اکنون به سازمانی اداری و بوروکراتیک تبدیل شده که اعضای آن پسران و خانواده محترم روحانی میباشند و هیچ کارگری جرات تو گفتن به آنان را ندارد وگرنه یا شنیع ترین نوع برخورد و حتی تهدید به قطع بیمه، آنان را از دفتر خود بیرون میکنند. کارگری که میخواهد جهت ارسال بیمه تامین اجتماعی اقدام نماید بایستی ب بسم الله ۲٧ هزار تومان به حساب   انجمن و سپس ۱۵ هزار تومان به حساب فنی حرفه ای برای آزمون کتبی واریز نماید. اگر شانس با کارگر یار باشد، قدم بعدی ۱۵ هزار تومان مجددا به حساب انجمن برای بازرسی محیط کار که خواهرزاده روحانی میباشد و در صورت تکرار بازرسی ۳۰ هزار تومان بایستی واریز گردد. تازه اگر کارگر از این قلعه تو در تو سربلند بیرون آید ٤۰ هزار تومان باج مجددا بایستی به حساب انجمن واریز کند. بعد از آن پروسه آزمون عملی شروع میشود که هر کدام از این قبول شدگان بایستی یک نصف روز کامل را بدون هیچ حق و مزایایی برای آقای ناجی جهت تکمیل ساختمان بیگاری کنند تا ایشان از طریق سازمان فنی و حرفه ای رضایتش جلب شده و مهر تایید را بر پرونده زده و ۵۰ هزار شیرینی حق عضویت سالانه انجمن را باز هم دریافت کند.

در برنامه اعلام شده ﺍﻧﺠﻤﻦ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽ که از ﺳﺎﻝ ۹۳ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺧﻮﺩﺭﺍ ﺁﻏﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، چنین آمده است:

ﺍﻧﺠﻤﻦ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺻﺪﻭﺭ ﺑﯿﻤﻪ ﻭ ﺑﺎﺯﺭﺳﯽﺑﯿﻤﻪﺷﺪﮔﺎﻥ ﺑﺮ ﻋﻬﺪە ﺩﺍﺭﺩ که  ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ ۱۲ ﻫﺰﺍﺭ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﺳﻨﻨﺪﺝ ﻋﻀﻮ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﺠﻤﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ. به گفته ی ﺭﺋﯿﺲ ﻫﯿﺌﺖ ﻣﺪﯾﺮﻩﺍﻧﺠﻤﻦ ﺻﻨﻔﯽ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﻭ ﺍﺳﺘﺎﺩﮐﺎﺭﺍﻥ ﺑﺨﺶ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻥ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎﻥ ﺳﻨﻨﺪﺝ، ۹ ﻫﺰﺍﺭ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦﺗﻌﺪﺍﺩ ﺗﺎﺋﯿﺪ ﺷﺪە ﻭ ﺑﯿﻤﻪ ۳ ﻫﺰﺍﺭ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺎﻃﻞ ﺷﺪە ﺍﺳﺖ.  ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ فصلی و ساختمان ﺩﺭ ۱۶ ﺣﺮﻓﻪ ﺻﻨﻌﺖ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻥﻋﻀﻮ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﺠﻤﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺗﺸﮑﻞ ﺷﻮﺭﺍﯼ ﺳﺎﺯﺵ ﺩﺭ ﺑﯿﻦ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﻭ ﮐﺎﺭﻓﺮﻣﺎ، ﺑﺮﮔﺰﺍﺭﯼﺩﻭﺭﻩﻫﺎﯼ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻣﻬﺎﺭﺕ ﻭ ﺍﻋﻄﺎﯼ ﮔﻮﺍﻫﯿﻨﺎﻣﻪ ﻣﻬﺎﺭﺕ ﺑە ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦﺍﻫﺪﺍﻑ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﺠﻤﻦ ﺍﺳﺖ.

رییس هیات مدیره همچنین اعلام کرده است که ﺩﺭﺟﻪﺑﻨﺪﯼ ﺍﺳﺘﺎﺩﮐﺎﺭﺍﻥ ﻭﺳﺎﻣﺎﻧﺪﻫﯽ ﻧﯿﺮﻭﻫﺎﯼ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽ ﻭ ﺍﺳﮑﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻣﮑﺎﻥ ﻣﺸﺨﺺ، ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺣﻔﻆ ﺣﺮﻣﺖﻭ ﮐﺮﺍﻣﺖ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﻣﯽﺷﻮﺩ و ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻫﺪﻑ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻭ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺍﻧﺠﻤﻦ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽﺍﺳﺖ. او می افزاید که  ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭ هستند ﺑﺎﻫﻤﮑﺎﺭﯼ ﻭ ﺗﻌﺎﻣﻞ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭﯼ ﻭ ﺷﻮﺭﺍﯼ ﺷﻬﺮ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻮﺟە ﺑە ﺷﺮﺍﯾﻂ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﮐﺎﺭ ﻭ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽ، ﻓﻀﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﺷﺄﻥ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽ ﻓﺮﺍﻫﻢ گردد. همچنین گفته شده است که ﺑﺎﺍﺳﮑﺎﻥ ﻭ ﺟﺎﻧﻤﺎﯾﯽ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽ، ﺍﺳﺘﺎﺩﮐﺎﺭﺍﻥ ﻣﺎﻫﺮ ﻭ ﻧﯿﻤﻪﻣﺎﻫﺮ ﺩﺭﺟﻪﺑﻨﺪﯼ می ﺷﻮﻧﺪ ﻭﻟﯿﺴﺖ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﺍﻧﺠﻤﻦ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺍﺩﺍﺭﺍﺕ ﻭﺩﺳﺘﮕﺎﻩﻫﺎﯼ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪ ﺑە ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽ، ﻗﺮﺍﺭ می گیرد. و البته همه این ها وعده هایی است که به کارگران داده می شود.

 

 انجمن صنفی سراسری کارگران فصلی و ساختمانی استان کردستان

انجمن سراسری کارگران فصلی و ساختمان سال قبل با حضور هیات مدیره  انجمن های هر شهر برای ایجاد کانونی استانی در شهر سنندج اولین اجلاس خود را برگزار کرد. ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺠﻤﻊ ﺑﺎ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﺻﻮﺭﺕ ﮔﺮﻓﺘﻪ، ﻧﺎﺟﯽﺭﻭﺣﺎﻧﯽ دبیر انجمن سنندج  ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺭﯾﺲ ﻫﯿﺖﻣﺪﯾﺮﻩ، میکاییل ﺻﺪﯾﻘﯽ دبیر انجمن مریوان  ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻧﺎﯾﺐ ﺭﯾﺲ، ﯾﻮﺳﻒ ﻋﺒﺪﺍﻟﮑﺮﯾﻢ از انجمن سقز ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺧﺰﺍﻧﻪﺩﺍﺭ‏، ﺣﺴﻦ ﻋﺰﺗﯽ از انجمن بانه  ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻋﻀﻮ ﺍﺻﻠﯽ ﻫﯿﺖ ﻣﺪﯾﺮﻩ ﻭ ﻋﺒﺪﺍﻟﻪ ﯾﻮﺯﯼ از انجمن کامیاران ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻋﻀﻮ ﺍﺻﻠﯽ ﻫﯿﺖ ﻣﺪﯾﺮﻩ ی انجمن سراسری کارگران فصلی و ساختمان، ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺷﺪﻧﺪ.

ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﮐﺎﻭﻩ ﻣﻌﺮﻭﻓﯽ از انجمن سقز ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺑﺎﺯﺭﺱ ﺍﺻﻠﯽ  ﻭ ﺍﻣﯿﺪ ﻗﺎﺩﺭﯼ از انجمن مریوان ﺑﺎﺯﺭﺱ ﻋﻠﯽﺍﻟﺒﺪﻝ، ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺷﺪﻧﺪ. ﺩﺭ ﺑﯿﺎﻧﺒﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﻧﻮﻥ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺳﺒﺖ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭﯼ ﺍﯾﻦ ﻣﺠﻤﻊ ﺻﺎﺩﺭ ﺷﺪﻩ، ﺗﺎﮐﯿﺪﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺠﻤﻊ ﻓﻮﻕ ﺑﺎ ﻫﻤﮑﺎﺭﯼ ﻭ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ ﻫﻤﻪ ﺣﻀﺎﺭ ﻭ ﺩﺭ ﺷﺎﻥ ﺍﻧﺠﻤﻦﻫﺎ ﻭ ﺍﻋﻀﺎﯼ ﻣﺤﺘﺮﻡﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.

ﺩﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﯿﺎﻧﯿﻪ ﺑﺎ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ﺍﺯ ﺛﺒﺖ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﺠﻤﻦﻣﯽﮔﺬﺭﺩ، ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ: ﺍﻧﺠﻤﻦﻫﺎﯼ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽ ﺍﺳﺘﺎﻥ ﮐﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﺑﺎ ﺩﺍﺭﺍ ﺑﻮﺩﻥ ۲۰ ﻫﺰﺍﺭﻋﻀﻮ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺗﺸﮑﻼﺕ ﮐﺎﺭﮔﺮﯼ ﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ.

***

در اینجا باید خاطر نشان کرد، چیزی که برای کارگران فصلی و ساختمان در سنندج و در سراسر کردستان اهمیت دارد این است که کارگران، این انجمن ها را از آن خود بدانند. در آن دخالت کنند. ساختمان انجمن محل تجمع و پاتوق کارگران باشد نه اداره رییس هیات مدیره. زمانی این کار ممکن است که مجامع عمومی کارگران فصلی و ساختمان با شرکت بیشترین اعضا برای انتخاب نمایندگان و هیات مدیره واقعی از میان آگاه ترین و دلسوز ترین کارگران تشکیل گردد. همچنین کارگران فصلی و ساختمان باید مدام گزارش سالانه خرج و دخل انجمن را بشنوند و درستی یا نادرستی ان را قضاوت کنند. انجمن صنفی کارگرای فصلی و ساختمان باید تلاش کند که پرداخت چنده ده هزار تومان برای گرفتن کارت بیمه حذف گردد. مساله مهم دیگر این است که حق عضویت کارگران که در هر انجمن شهر و شهرستان سالانه چند صد میلیون تومان می شود به تشکیل صندوق مالی کارگران و ایجاد تعاونی مصرف اختصاص داده شود. و از دولت و ادارات کار خواسته شود که پرداخت سهم بالایی برای تامین صندوق و شرکت تعاونی به انجمن بپردازد.

صندوق کارگران با پول دولت وحق عضویت کارگران باید بخشی از مخارج کارگران بهنگام بیکاری و یا مریض شدن کارگر و اعضای خانواده اش را تامین نماید. همچنین گرفتن زمین و تهیه مسکن برای کارگران بی مسکن از شهرداری و دولت و دیگر مطالبات کارگران اعم از ایمنی محیط کار و تعیین دستمزد متناسب با تورم و گرانی و نیاز خانواده کارگران امر انجمن کارگران فصلی و ساختمان باشد.

نباید فراموش کنیم که این کار زمانی ممکن است و این مطالبات و حقوق و تامین رفاهیات زمانی کسب می شوند که انجمن صنفی کارگران فصلی و ساختمان یک نهاد واقعا کارگری مستقل از اداره کار و خانه کارگر و دیگر نهادهای دولتی باشد. هیچ نهاد دولتی حق دخالت در انجمن مستقل کارگری را ندارد. بعلاوه انجمن یک موسسه دولتی و بوروکراتیک اعضای هیات مدیره نیست. اعضای هیات مدیره بجز نمایندگان واقعی و منتخب کارگران نباید باشند. اعضای هیات مدیره چه در انجمن صنفی شهر و شهرستان و چه سراسری و روسای هیات مدیره این انجمن ها مطلقا نباید هیچ حق ویژه ای داشته باشند و مطلقا نباید نقش آقا بالا سر کارگران را ایفا کنند. کارگران حق داشته باشند که هر وقت لازم شد،  تقاضای عزل رییس هیات مدیره و یا اعضای آن را داشته باشند بلافاصله جانشین او را در مجمع فوق العاده تعیین نمایند.

زمانی انجمن های صنفی کارگران فصلی و ساختمانی کردستان می توانند نهادهای واقعا کارگری باشند که علاوه بر موازین فوق، شرایط را برای آموزش کار سازمانی و هدایت و رهبری و آشنایی به حقوق کارگران فراهم کنند. انجمن نهادی واسطه و کارچاق کن بین کارگران و کارفرماها و دولت نیست. هنر و افتخار روسای هیات مدیره ها و اعضایشان عکس گرفتن با نمایندگان دولت و خانه کارگر و روسای دولتی شهر نیست. انجمن نهادی کارگری مستقل است که بجز مبارزه برای احقاق حقوق کارگران وظیفه دیگری ندارد. سازماندهی اعتراض و اعتصاب و برگزاری میتینگ های بزرگ کارگری  و طرح مطالبات کارگران امر دایمی انجمن های مستقل کارگری است. هر مجمع عمومی کارگران بایستی این مطالبات و راه های مبارزه برای کسب آن را روی میز نمایندگان منتخب خود بگذارد و سازماندهی مبارزه و تلاش برای تحقق آن ها را بعهده این نمایندگان بگذارد و هر بار آن را مورد حسابرسی قرار دهد...

حال که نهاد رهبری سراسری انجمن های کارگران فصلی و ساختمان در سطح سراسری کردستان ایجاد شده است این امکان را برای این بخش کارگری فراهم می کند که با نیروی چند ده هزار نفری خود خواستهای فوری واساسی شان مطرح کرده و برای ان مبارزه کنند. بیمه بیکاری برای کارگران در فصل هایی که کار موجود نیست یک خواسته اساسی این بخش کارگری است. همچنین تعیین قوانین و موازینی برای تعیین دستمزدها در آغاز هر سال و ساعات کار و ایمنی محیط کار و دیگر مزایای سختی کار و غیره از وظایف نمایندگان سراسری انجمن های صنفی کارگران فصلی و ساختمان است...

به امید آگاهی هر چه بیشتر کارگران به حقوق کارگری خود و به امید اینکه دیگر هیچ کارگر و خانواده کارگری بخاطر کار موقت و در آمد کم و بیکاری در ماه هایی از سال رنج گرسنگی و مریضی و بی خانمانی را تحمل نکنند.

 

یک تجربه جدید!

اخیرا انجمن صنفی کارگران فصلی و ساختمانی سقز یک مجمع عمومی برای شنیدن گزارش بازرس انجمن تشکیل دادند. گزارش بازرس حاکی از ناروشنی درآمد و مخارج انجمن و کارهای  انجام نشده بوده است. بعد از شنیدن این گزارش مجمع عمومی با اکثریت قاطع رای به عزل هیات مدیره انجمن می دهند. و اعلام می کنند که تا تشکیل مجمع عمومی بعدی کمیته ای برای مدیریت انجمن انتخاب خواهند کرد.

اما اداره کار از هیات مدیره معزول دفاع می کند و براین اساس و با پشت گرمی اداره کار از فردای روز مجمع عمومی هیات مدیره در دفتر انجمن حضور می یابند و کما فی سابق به کار خود ادامه می دهند. کارگرانی که به دفتر انجمن می روند مورد عتاب و خطاب اعضای هیات مدیره قرار می گیرند و بعضا تهدید می شوند. کارگران آگاه انجمن صنفی فصلی و ساختمان دخالت اداره کار را در تصمیمات مجمع عمومی غیر قانونی دانسته و بر تصمیم خود مبنی بر عزل اعضای هیات مدیره تا کنونی راسخ اند.  اکنون بحث و جدال و  کشمکشی در جریان است تا چه از مجرای قانونی و چه با اراده جمعی کارگران و مجمع عمومی شان از دخالت اداره کار ممانعت کرده و  هیات مدیره معزول را وادار به ترک کار سابق خود کنند و به تصمیم مجمع عمومی کارگران احترام بگذارند.

پیروزی کارگاران  متشکل در انجمن فصلی و ساختمانی سقز پیروزی کل کارگران این بخش در سراسر کردستان است. اکنون که کارگران فصلی و ساختمانی انجمن سراسری خود را دارند، ضروری شده است که کارگران انجمن های صنفی شهرهای دیگر از جمله سنندج، مریوان، کامیاران و غیره از تصمیم مجمع عمومی کارگران فصلی و ساختمان سقز حمایت کنند و دستجمعی دخالت اداره کار در امور کارگران و مجامع عمومی شان محکوم کرده و از این به بعد به این اداره کارفرمایان اجازه ندهند در امور مربوط به کارگران و تشکل مستقل شان و اراده جمعی شان در مجامع عمومی شرکت و دخالت کنند. این دخالت و تحمیل وابستگان خود در میان کارگران بعنوان نماینده و اعضای هیات مدیره و رد صلاحیت کارگران آگاه و دلسوز منافع کارگری، توسط اداره کار در همه جا وجود دارد. با قدرت مجامع عمومی کارگری و تصمیمات جمعی کارگران این دخالتگری بیشرمانه می تواند خاتمه یابد. زنده باد مجمع عمومی کارگری!  

 

  بهمن ۹۵ (ژانویه ۲۰۱٧)