حزب کمونیست کارگری حکمتیست(خط رسمی)
 

 

 

قمار "بازنده ها" با زندگی زندانیان هفت تپه


 

طبق اخبار معتبر منتشر شده در داخل و خارج از کشور، وضعیت سلامت زندانی سیاسی ساناز الهیاری، از اعضا تحریریه نشریه گام ، بسیار نگران کننده است.

طبق این اخبار ساناز الهیاری،  که بهمراه همسر خود، امیرحسین محمدی فرد، روز ۱۹ دی ماه ۹۷ ، بیش از پنج ماه پیش، به جرم انعکاس اخبار اعتصابات هفت تپه و فولاد و حمایت از مبارزه کارگران، دستگیر شده بود، در شرایط بسیار سخت و خطرناک، از نظر جسمی و روحی، بسر میبرد.

کمپین حقوق بشر در ایران روز دوشنبه ۲۰ خرداد گزارش کرد که ساناز الهیاری به شدت بیمار است و درخواستهای خانوادهاش برای انتقال به بیمارستان به منظور معاینات تخصصیتر، تاکنون با مخالفت مسئولین زندان روبرو شده است و ادامه این وضیعت میتواند صدمات جانی و روحی جبران ناپذیری بدنبال داشته باشد. به نقل از پزشک زندان گفته شده است که وضعیت سلامتی ساناز الهیاری، علیرغم نیاز فوری به دارو و مداوای مناسب همچنان از طرف مقامات زندان و حکومت، با بی اعتنایی کامل مواجه میشود.

طبق آخرین اخبار رسیده، امروز ۲۶ خرداد، پدر ساناز الهیاری پس از ملاقات با دخترش در زندان اوین، دچار سانحه ساختگی توسط خودرو زندان شده و اکنون در بیمارستان بستری و در وضعت سلامتی دشواری به سر میبرد.

در رابطه با پرونده زندانیان هفت تپه، بخصوص اعضا تحریریه نشریه گام، منابع موثق اعلام کرده اند که، امیرحسین محمدی فر، همسر ساناز، در اعتراض به بلاتکلیفی وضعیت خود و همسرش، و نگرانی از سلامت همسرش،  دوبار دست به اعتصاب غذا زده است و وضعیت او در حال حاضر نیز همچنان نگران کننده است.

ساناز الهیاری، متولد ۱۳۶۶، فارغ التحصیل رشته اقتصاد، پیش از این نیز یک بار دیگر در اسفند ۱۳۸۷ به اتهام عضویت در گروه دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب (داب) بازداشت شد و به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی" به پنج سال حبس تعلیقی محکوم شد.

اتهام دستگیری دوم و پسا هفت تپه ساناز الهیاری و سایر دستگیر شدگان نشریه گام، "ارتباط با گروهها و احزاب معاند"، "اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی"  و "تشکل گروه به قصد بر هم زدن امنیت ملی" است.

چه کسی است که نداند که انتشار اخبار کارگری، حمایت از مبارزات کارگری، پخش و تکثیر روزنامه های چپی و کارگری در میان طبقه کارگر، رابطه و همفکری با فعالین کارگری بخصوص در ایران پساهفت تپه و فولاد، دستاورد طبقه کارگری است که یکی از وحشی ترین، جنایتکارترین و خشن ترین حکومت های معاصر را به بن بست و استیصال کشانده است.

پرونده سازی ها و دستگیری ها و"مستند سازی ها"ی مهوع، فشارها و به بازی گرفتن جان و سلامت زندانیان سیاسی، تلاش برای سازمان دادن و توطئه برای به قتل رساندن، سربه نیست کردن و خفه کردن صدای اعتراض خانواده های انها و  … در شرایط امروز، جمهوری اسلامی و دستگاه سرکوب آنرا نجات نمی دهد. این تنها و تنها  قمار حکومت "بازنده ها" است به امید بقا! میدانند که به خطر انداختن جان و سلامت زندانیان سیاسی، این عزیزترین و محبوب ترین فرزندان جامعه و طبقه کارگر، نجات شان نمی دهد. اما مگر در قمار،" بازنده ها" همه هستی و نیستی خود را به بازی نمی گیرند؟

جز این قمار چه می توانند بکنند؟ دستگیری و شکنجه و قتل در زندان و اعدام و گرو گرفتن نان و هستی و معیشت رهبران اعتراضات کارگری و مردمی، تلاش در بستن فرجه نفس تازه کردن در رابطه رهبران کارگری با پایین و با محرومین، بیهوده و بی تاثیر است. تغییر توازن قوایی که به حکم مبارزات پرشور طبقه کارگر ایران که از هفت تپه و فولاد قد علم کرد به حاکمیت تحمیل شده است ، همه ابزار های سنتی اختتاق و سرکوب را از کار انداخته است!

قربانی کردن جان و سلامت ساناز ها، سرمایه حکومت مستاصلی است که میتواند در منطقه قدرت نمایی میلیتاریستی و با عربده کشی ابراز وجود و قدرت کند، در همان حال اما در مقابل قلم و صدای حامیان جوان چپ طبقه کارگر، در مقابل روشنفکران و فعالین و سازماندهندگان مبارزات بر حق طبقه کارگر و مردم محروم، تماما فلج است!

بساط و میز این قمار را باید با آزادی بی قید و شرط و فوری ساناز و همه دستگیر شدگان مبارزات برحق کارگری و مردمی، برچید.

آزادی فوری و بی قید و شرط ساناز الهیاری و همه هم پرنده ای ها و زندانیان سیاسی، حداقلی است که امروز برای پیشروی در هر مبارزه ای،از نان شب واجب تر است.

 

مرگ بر جمهوری اسلامی

 زندانی سیاسی آزاد باید گردد

 

حزب کمونیست کارگری حکمتیست(خط رسمی)

 ۲۶ خرداد ۱۹۹۸

۱۶ ژوین ۲۰۱۹