تخاصمات در بالا

قدرت مردم را میطلبد

ثریا شهابی

Soraya_shahabi@yahoo.com

10 نوامبر 2005

دولت احمدی نژاد در گرفتن رای اعتماد برای اعضا کابینه خود و یکدست کردن آن، با هم جناحی های خودش هم مشکل جدی  دارد. شقه شقه شدن دو خرداد و پرتاب ناخشنودانه بخش اعظم آن به صف اپوزسیون سرنگونی طلب، به تکه پاره شدن جناح "محافظه کار" کشیده شده است. شکاف های بیشتر در صفوف حکومت اسلامی سرباز میکند. صف بندی ها و تخاصماتی که به درجه ای عمیق است که طرفین آن کارشان به "شاخ و شانه کشیدن" و تهدید یکدیگر کشیده است. احمدی نژاد صف حزب الله ضدآمریکایی، انتحاری و "مستضعف پناه" اسلامی پشت سرش را نشان میدهد و مخالفین خود در مجلس را تهدید میکند که، "ليست بلند بالايى از كسانى كه به بيت‌المال دست‌اندازى مي‌كنند" را در اختيار دارد که فعلا از آن استفاده نمی کند. طرف مقابل هم که نستالژی مرحوم شدن دو خرداد را یدک میکشد، در حمایت اپوزیسیون راست و مدیای بین الملی کمپین "غیرمتخصص" و "غیر دیپلمات" و "سپاهی" بودن کابینه احمدی نژاد را باد میزند و تهدید آمریکا و پروژه "رژیم چینج" غرب را اهرم فشار خود کرده است. و همه شان میدانند که پشت سرشان خالیاست، دستشان بجای زیادی بند نیست و نظامشان روزانه سرپاست.  

این جنگ بازنده ها است. جنگی که در صفی بهم ریخته، شقه شقه شده  و مستاصل در جریان است. نه احمدی نژاد و خامنه ای، نه  رفسنجانی و دارو دسته اش و نه ابراهیم یزدی و طیف "تحصیلکرده" و "متخصص" در اداره حکومت های اسلامی، نمی توانند نسخه نجات بخشی برای حفظ نظام اسلامی بنویسند. نه جنگ و فریب رسیدگی به "مستصعفین" نجاتشان میدهد و نه تهدید آمریکا! فقر و فلاکت میلیونی مردم، ورشکستگی کامل اقتصادی، خوابیدن یکی پس از دیگری  تولیدات، تیرگی کامل دورنمای کمترین بهبود اقتصادی، حضور میلیونی مردم، جوانان و زنانی که کمترین اعتراضشان "نه به حکومت اسلامی" است و اعتراضات هرروزه شان از کارخانه تا مدرسه و خیابان رژیم را هدف قرار میدهد، برای جمهوری اسلامی راه نجاتی نگذاشته است.

باید این دور جنگ بازنده ها، دور آخر باشد، میتواند بشود اگر مردم انتخاب شان را بکنند. جنگ احمدی نژاد با مجلس و همقطارانش در درون حکومت و در بیرون از آن  میتواند با پیروزی مردم در به زیر کشیدن همگی شان، تمام شود.  اگر مردم در این هیاهوی جنگ و جدل انواع و اقسام ارتجاع، از دولتی های در قدرت تا دولتی های عزل شده، از اپوزیسیون ارتجاعی طرفدار قومی کردن ایران تا اپوزسیون تماشاگر و بی خاصیت، پرچم خود را بدست بگیرند. مردم باید با چشمان باز انتخاب کنند و  منشور سرنگونی خود را برفراز همه دعواهای موجود، کمپین  اتمی و تهدید غرب،  و... قرار دهند و کار رژیم را یکسره کنند.

رژیم ایران هیچگاه تا این اندازه  ضعیف، آسیب پذیر و شکننده نبوده است. خودشان هم میدانند که شاخ و شانه کشیدنها و صف بندیهایشان برای هم، نمایش های آمادگی جنگی و تهدیدات و اعتراضاتشان، توخالی است. از پایه "توده ای" هر جناح و گروهی در حکومت ایران، چیزی بیش از گروه های اسلامی انتحاری و مخرب باقی نمانده است. این دارودسته دیگر نمی توانند بر مردم ایران حکومت کنند. جنبش اسلام سیاسی هر موقعیتی در جهان داشته باشد، هر برگ برنده ای در عراق بتواند رو کند و بتواند اعمال قدرت کند، در ایران زیر ضرب جنبشی همگانی و ضد اسلامی و زنانه است. این جنبش در ایران قدرت حاکمیت ندارد. از آن تنها توان تخریب و سازماندهی گروهای باند سیاهی اسلامی و  انتحاری باقی  مانده است. اینکه  احمدی نژاد کار نا تمام خاتمی در نجات حکومت را بدست میگرد از این واقعیت سرچشمه میگیرد. و این واقعیت بیش از هر زمان دیگر دخالت مستقیم و آگاهانه مردم برای یکسره کردن کار حکومت را میطلبد. مردم باید با انتخاب منشور سرنگونی رژیم پیروزی خود را در رفتن آنها تضمین کنند. تنها یک قیام مردمی که تمام دم و دستگاه حاکمیت را به زیر بکشد میتواند علاوه بر رفتن رژیم پیروزی مردم را تضمین کند. قیامی که مردم در آن در اولین قدم تمام سران رژیم را دستگیر کنند، تمام نیروهای مسلح و دارو دسته های نظامی آن را خلع سلاح کنند، تمام اموال موقوفات اسلامی، نهادهای اسلامی را مصادره کنند و خرج تامین مردم کنند، همه فیضیه ها و مراکز اسلامی را منحل کنند، آزادی عقیده و بیان و ممنوعیت اعدام را اعلام کنند  و شرایط انتخاب آزادانه مردم برای تعیین حکومت آتی را فراهم کنند. حزب حکمتیست در کنار مردم خود را برای تحقق این پیروزی آماده میکند. باید به این حزب پیوست و مردم را در جنگ با رژیم اسلامی به پیروزی رساند.