اعلامیه حزب كمونیست كارگری- حكمتیست

در مورد اعتصاب غذای دانشجویان زندانی

 

 

به مردم و دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب!

 

بنا به اخبار رسیده دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب، مجید اشرف نژاد، مهدی گرایلو، بهروز کریمی زاده، یاسر پیر حیاتی، پیمان پیران و سعید حبیبی در بیست و پنجمین روز از اعتصاب غذای خود به سر می برند.

 

چرا اعتصاب غذا؟

برای كسی كه شكنجه گاه های جمهوری اسلامی را تجربه نكرده باشد، برای كسی كه اتهام و پرونده سازی و دغل كاریهای بی شرمانه این رژیم را ندیده باشد، برای كسی كه در موقعیتی قرار نگرفته باشد كه از همه حقوق ابتدایی یك انسان در جامعه بشری امروز از قبیل ملاقات خانواده و دسترسی به وكیل محروم شده و هرگونه امكان دفاع از خود را از او  سلب كرده باشند، برای كسی كه  هیچكدام از اینها را ندیده باشد، درك اینكه چرا تعدادی از بهترین و شریفترین و جسورترین انسانهای جامعه ما به اعتصاب غذا پناه میبرند، دشوار است.

 

نزدیك به یك ماه است دهها دانشجو كه جرمشان دفاع از آزادی و برابری و حفظ حرمت انسان است، در چنگال جانیانی هستند كه علاوه بر تحمل شكنجه های وحشیانه، زیر كثیف ترین اتهامات و پرونده سازی ها و فشار به منظور پشیمان کردن آنها از عقایدشان و  به  تسلیم كشاندن قرار گرفته اند. 

این عزیزان در شرایط  یك توحش محض و  تك و تنها  در مقابل  رژیمی افسار گسیخته و تا دندان مسلح و مجهز به خرافات و سلاح و جلاد و شكنجه گر و قاضی مرتضویها و دستگاه های مخوف ضدانسانی قرار گرفته اند. این كشمكش نابرابر و موقعیت به شدت غیر انسانی و ددمنشانه است كه تعدادی از بهترین فرزندان مردم را به اعتصاب غذا و به مخاطره انداختن سلامتی جسمی و جان و زندگی خود میكشاند.  تا اینجا، علت مساله قابل درك است.

 

در مقابل این  توحش، اولین احساسی كه به هر انسان شرافتمندی  دست میدهد این است كه به چهره كریه این جنایتكاران تف بیندازد.

اما تف كردن به صورت حاكمان و نوكران و شكنجه گران جمهوری اسلامی كه سه دهه عمر ننگین شان را با اتكا به این روشهای ضد انسانی سر كرده اند، هنوز لطف بزرگی به حال آنها  است. این جانیان را باید از صفحه روزگار پاك كرد. برای این كه بشر نفس راحتی بكشد باید یك بار و برای همیشه به سلطه ارتجاع و خرافات و دیكتاتوری در هر لباسی، پایان داد. بشر به دنیایی آزاد و برابر و به هوایی پاك و عاری از سموم بورژوازی و ابزارهای خدمت گزارش از جمله مذهب و قومپرستی و ... نیاز دارد. بشر امروز بیشتر از هر زمان دیگر به جامعه ای نیازمند است كه در آن اختیار انسان بر سرنوشت خود اصل و اساس زندگی را تشكیل میدهد.

دانشجویان زندانی امروز در سیاه چال های جمهوری اسلامی شریف ترین انسان های این تحول بشری اند. اینها رهبران و پیشروان و بشارت دهند گان دنیای عاری از توحش و بردگی و ستم و تبعیض و دنیایی عاری از استثمار انسان توسط انسان هستند. دنیایی كه در آن هر منفعتی، هر باوری و هر مذهب و ایدئولوژی ای مافوق انسان پوچ است. دنیایی كه در آن اختیار به انسان برگردانده میشود. دنیایی كه در آن حكام و فقها و خوانین و شیوخ و شاهان را به پشیزی نمی خرند. دنیایی كه تولید كنندگان نعمات جامعه حاكمان جامعه خود هستند.

 

دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب!

دانشجویان زندانی!

شما بشارت دهنده گان آزادی و برابری برای جامعه ٧٠ میلیونی كارگر و زن و مرد و پیر و جوان ایران بوده و هستید. شما برای همه شادی و خوشبختی و رفاه و زندگی انسانی و امید به دنیای خوشبخت و سعادتمند را بشارت دادید. شما پیشروان شایسته مبارزه متحد و سازمانیافته و هدفمند هستید. شما سمبل امید و مبارزه موثر و جمعی و متشکل هستید. اگر اینطور است كه هست، این بار ما از شما می پرسیم چرا اعتصاب غذا؟ چرا اقدام فردی و خود آزاری؟ مگر جمهوری اسلامی اهمیتی برای جسم و جان شما و مخالفین خود قائل است؟ مگر تجربه نشده است که جمهوری اسلامی از آزارجسمی و نابودی فیزیکی مخالفینش و آن هم به دست خود استقبال میکند؟ مگر در وجود این دژخیمان یك جو انسانیت و بها دادن به زندگی و زنده ماندن انسانها را میتوان پیدا كرد؟ اگر اعتصاب غذا را شیوه ای از مبارزه و در ادامه مبارزه تان در بیرون زندانهای رژیم  میدانید، این شیوه نه تنها شما را از دست جنایتكاران نجات نمیدهد، بلکه روشی فردی، غیرموثرو دارای لطمات جدی فیزیکی و خود آزاری است. این روش نگرانی صف مردم آزادیخواه را نسبت به جسم و جان و سلامتی و آینده مبارزه شما پیشروان خود را گسترش میدهد. این روش امید نمی آفریند، بلكه امید به پیروزی و دریچه خوشبختی را برای مردم و جامعه تنگ تر خواهد كرد. مردم از خود می پرسند مگر قرار نیست در مبارزه ای متحد و متشکل و هدفمند پیروز شویم؟ مگر قرار نیست با تکیه به اراده جمعی مان آزادی و برابری را در آغوش بكشیم؟ اگر اینطور است كه هست، پس صف ما را به اعتصاب غذا و اقدام فردی و آزار جسمی چکار ؟ پس شما مبتکران جاری کردن حرکت و جنبش اجتماعی آزادی و برابری را به اعتصاب غذا چكار؟!

 

میدانیم دژخیمان رژیم این را از شما پنهان كرده اند كه به دنبال دستگیری شما و به دنبال حرکت اعتراضی 13 آذر موجی از اعتراضات در داخل و خارج کشور راه افتاده است. از شما پنهان کرده اند که علاوه بر خانواده های شما و دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب در دانشگاههای ایران، بلكه هزاران و دهها هزار انسان شریف و آزادیخواه ازتهران و شهرهای دیگر ایران تا اقصی نقاط جهان این روزها نبض شان با نبض شما میزند. روز جهانی اعتراض 28 دسامبر گوشه ای از تحرک بزرگ سیاسی و اعتراضی است که به فراخوان دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب یعنی همرزمان شما راه افتاده است. اعتراض و مبارزه امید بخش و آزادیخواهانه و اجتماعی که شما از پیشگامان آن بوده اید، ابعاد گسترده و جدیدی نه تنها در ایران، بلکه در جهان یافته است. امیدواریم از این اتفاق شورانگیز مطلع شوید، با تکیه بر اعتراض جمعی و گسترده ، به اعتصاب غذا و آزار جسمی خود پایان دهید.

 

ندای خانواده های شما عزیزان دربند، ندای ما كارگران، زنان، جوانان و همه انسانهای خواهان آزادی و برابری و حرمت انسانی به شما این است كه، اعتصاب غذا و تن دادن به خودكشی و مرگ تدریجی در قامت روشها و اهداف مبارزاتی شما نمیگنجد. شما تنها نیستید. ما شما را درك میكنیم. ما اتهام و پرونده سازی و آزار جسمی و روانی شما را احساس میكنیم. قلب ما با هر برخورد غیرانسانی و آزار شما به درد می آید. هتك حرمت شما توسط شكنجه گران بازجو و جلادان خلف لاجوردی و حافظان نظام پوسیده و ضدانسانی، هتك حرمت كل جامعه ما و تعرض به انسانیت ما و تعرض به آزادی جامعه ما در كلیت اش است. بدانید در مقابل هر شکنجه گر و جلادی که به نام "اخلاگر" شما را اذیت میکند، هزاران نفر در بیرون زندان و در جامعه شما را به عنوان عزیز و ستاره مبارزه خود تحسین میکند. قلبشان با شما و دستشان در دست شما است. 

مردم و یك نسل قبل تر از شما  سه دهه فقر و فلاكت و ستم و تبعیض و زندان و بی حرمتی و هتك حرمت زن و كارگر و كودك و انسان راتحمل كرده اند. میدانیم كه تحمل شكنجه همه اینها را یكجا در خود دارد. ما با شما هم دردیم. اما این تنها سخن ما با شما نیست.

 

ما صف مردم آزادیخواه  به شهادت همین آکسیونها و حرکتهای اعتراضی و دهها طومارو قطعنامه و بیانیه های متعدد حمایتی وسیعا اعلام شده یک ماهه اخیر عهد بسته ایم كه تا آزادی شما و تا التیام تمام و كمال زخم ها بر بدن و قلب تان از پای نخواهیم نشست. آزادی و خوشبختی بدون شماها برای مردم  اگر حاصل شود كه باید حاصل شود، تلخ است. ما اعلام کرده ایم تا آنجا که در اراده وتوان داشته باشیم، میکوشیم شما عزیزان دستگیر شده را سالم و در كنار خود داشته باشیم. یاران دبستانی تان چشم به راهتان هستند.

 

عزیزان!

شما امید به آزادی و انسانیت و برابری را به میان جامعه بردید. این امید اكنون دیگر صاحب دارد. كل جامعه ما تشنه این  امید و آرزومند آزادی و برابری است. آزادی و برابری دیگر شعاری بر پلاكادها و یا در گوشه ای از جامعه نیست. راهی و راه حلی پیش پای طبقه كارگر است كه به میدان بیاید و به این پرچم چنگ بزند. راهی پیش پای میلیونها زن است كه حرمت انسانیشان سه دهه است پایمال میشود. راهی برای نسل جوان ٧٠ درصدی كل جامعه ما است. ما همه باید  این امید و این راه را متحقق كنیم.

مكان و جایگاه  شما عزیزان در صفوف این امید و پیروزی چه در زندان و چه در بیرون آن غیر قابل صرفنظر است. اما كمبود شما  در این صف حتی یك روز هم  برای همگان تلخ است. ما و همه مردم به جان آمده از ستم و سركوب و هتك حرمت انسانیمان  در ایران باید  نجات زندگی و سلامتی  شما و همه زندانیان سیاسی را تضمین كنیم. آزادی شما در جامعه امروز ایران از نان شب برای همه و هر انسانی كه به جامعه ای آزاد و برابر نیاز دارد، واجب تر است. 

 

 

كارگران محكوم به فلاكت! زنان اسیر آپارتاید جنسی! جوانان محروم از شادی در بهترین دوره زندگی!

مردم تحت ستم !

شما و همه ما  دین بزرگی در مقابل این فرزندان و دوستان خود بر عهده داریم. تساهل و  عدم تعجیل درادای این دین و وظیفه كه امروز بیرون كشیدن فرزندان خود از چنگال شكنجه گران جمهوری اسلامی است، تاوانش تداوم وضع موجود است. تاوانش دور دیگری و  ماهها و سالهای دیگری تحمل فلاكت و فقر و تبعیض و بی حرمتی و تداوم اعتیاد و فساد و فحشا و بی اراده شدن و بی حرمتی محض است.

باید دانشجویان دربند، این دوستان مردم به میان خانواده های خود برگردانده شوند.

 

دوستان در بند!

این پیام ما و كل جامعه تشنه آزادی و برابری ایران به شما است: ما از شما  میخواهیم كه فورا به اعتصاب غذای خود پایان دهید. این روش مبارزه ما چه در زندان و چه در بیرون آن نیست، همچنانكه هم قطاران شما هم اكنون در دانشگاه اصفهان نیز به آن دست زده اند.

میدانیم كه رساندن این پیام به شما در سلولهای انفرادی و تحت شكنجه و تنها، كار دشواری است. اما غیرممكن نیست. ما از همه خانواده های زندانیان سیاسی در ایران میخواهیم كه به هر وسیله ممكن و از طریق عزیزان دربند شان فورا" این پیام ما و مردم و خانواده هایتان را به شما برسانند. ما از دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب و هر انسان مسئول و شرافتمندی میخواهیم از هر طریق و ابتکاری در خواست پایان اعتصاب غذا را به اطلاع شما برسانند.

 

 

حزب كمونیست كارگری- حكمتیست

٨ دی ماه  ٨٦ - (٢٩ دسامبر٢٠٠٧)