زیر سایه وحشت از نفوذ آزادیخواهی

در حاشیه انتشار بیانیه جبهه متحد کرد

ایرج فرزاد

iraj.farzadgmail.com

 

بیانیه فراخوان تشکیل جبهه متحد کرد، اخیرا توسط آقای بها ادب انتشار یافته است.

من به فلسفه صدور این بیانیه در اوضاع و احوال سیاسی ایران و منطقه خواهم پرداخت. اما قبل از آن به زمینه فکری و سیاسی و اجتماعی موضع بها ادب و آنچه که معرف و شناسنامه ناسیونالیسم کرد از نظر این نماینده قهر کرده مجلس اسلامی است، اشاره ای میکنم. بها ادب در همان سطر اول  بیانیه خود نوشته است:

" تاریخ ۲۷۰۰ ساله ایران به عنوان وطن ایرانیان نشان داده است که حفظ وحدت ملی و تمامیت ارضی ایران همواره محور پیوستگی نژادی و تاریخی ایرانیان بوده و راز بقای نجات کشور در مقابل هجوم و اشغال بیگانگان می باشد."

بها ادب در ادامه این زمینه چینی به نقش "سلاطین و امرای کرد" در دفاع از تمامیت ارضی ایران اشاره کرده است و از اینکه  "شاهدان ناتوان و حكام بی لیاقت موجب تجزیه ایران شده و بخش هایی از منطقه كردنشین را زیر سلطه بیگانگان قرار دادند"، زانوی غم بغل گرفته است.

و این تاریخ نگاری جعلی البته یک هدف کاملا معین را در رابطه با اوضاع سیاسی ایران و منطقه برملا میکند. همه میدانند که بحث فدرالیسم قومی، یکی از نقطه امیدهای احزاب و جریانات ناسیونالیست و قوم پرست و از آن جمله حزب دمکرات کردستان ایران بوده است. همه میدانند که رهبری حزب دمکرات به امید "برکت"ی که سیاست نظامیگری آمریکا در عراق برای جریانات ناسیونالیست کرد در عراق به بار آورده است، در کنگره ۱۳ خود رسما شعار استراتژیک قبلی خود، خودمختاری برای کردستان ودمکراسی برای ایران را به نفع فدرالیسم کنار گذاشت و همه در جریان پیام مصطفی هجری دبیرکل این حزب به جرج بوش قرار گرفتند.

تاکید غلیظ بها ادب بر تمامیت ارضی پرستی کردها و "امرا و سرداران و سلاطین کرد"، نشانه یاس از دریچه امید به دخالت آمریکا و پوچ درآمدن تلاش برای ایجاد جبهه برای فدرالیسم است. او به عنوان یک "پارلمانتار" کرد بن بست آمریکا در عراق و سرگردانی و صف آرائی برای دور دیگری از دورنمای تشتت و تشنج در مقدرات احزاب ناسیونالیست کرد در عراق را تشخیص داده است. اما در همان حال اصرار کنونی بها ادب که کارهایش را در "چهارچوب قانون اساسی" جمهوری اسلامی و  به دور از "خشونت" پیگیری خواهد کرد، اطمینان دادن به جمهوری اسلامی است که او در اوضاع متلاطم دوران های تزلزل پایه های حکومت جمهوری اسلامی، در کنار و همراه با باندها و دستجات اسلامی علیه مردم و نیروی چپ و سوسیالیست خواهد ایستاد. و اما بعلاوه بیانیه بها ادب اتخاذ موضعی در کشمکشها و یارگیریهای بین دولت ترکیه و آمریکا و نیروهای احزاب ناسیونالیست در کردستان عراق و باندها و دستجات "سنی و شیعه" عراق هم هست. در شرایط قسم و قرآن خوردنهای بها ادب به قانون اساسی جمهوری اسلامی و  در همان حال تاکید او بر ادامه راه امرای کرد، او میخواهد به احزاب و جریانات ناسیونالیست کرد هم بفهماند که جمهوری اسلامی از ظرفیت معامله و ساخت و پاخت هنوز تهی نشده است. در هر حال بیانیه بها ادب نشان میدهد که طرح فدرالیسم قومی به دنیا نیامده، مرحوم شده است.

با وجود این بها ادب علاقمند است که وزن و قدرت نفوذ ناسیونالیسم و افکار ناسیونالیستی را  در میان مردم کردستان ایران خیلی دست بالا فرض کند. برای مردمی که ۲۷ سال است حضور و دخالت موثر یک گرایش نیرومند سوسیالیستی و لایه ای از رهبران مورد اتکا و مورد اعتماد کمونیست را در صحنه های تحولات و نبردها و تلاطم های اجتماعی تجربه کرده اند، برای مردمی که تقابل حزب و جریانات ناسیونالیستی را با مبانی اولیه حقوق مدنی مردم تجربه کرده و دست به اسلحه بردن و اعلام جنگ سراسری را با نیروی رادیکال و مورد حمایت خود شاهد بوده و نظاره گر شکست توطئه ها و بند بستهای حزب ناسیونالیست کرد با جمهوری اسلامی علیه کمونیسم و کمونیستها بوده اند، نمیتوان از طریق دراماتیزه کردن تاریخ جنایات سرعشایرها و ملاکان کرد، هویت خرافی و جعلی تراشید و به آنها حقنه کرد. بیانیه بها ادب بر  وجود قدرت و نفوذ غیر واقعی و موهوم  یک جهالت ناسیونالیستی و قومی در میان مردم کردستان ایران سرمایه گذزاری کرده است تا در اوهام خود به روح تاریخی سرداران و سرعشایران و سلاطین کرد، لباس حماسی بپوشاند تا بتواند وهم و ترس و وحشت خود را از یک گرایش و نیروی ریشه دار و با نفوذ کمونیسم و کمونیستها، در کردستان ایران تسکین دهد. بها ادب به همه یاران دور و نزدیک خود، به تمامیت ارضی خواهان و مدافعین سلطنت اعلیحضرتها، به پادسداران قانون اساسی جمهوری اسلامی، به کسانی که در دریائی از خون و خونریزی و کشتار و قتل عام و بمباران و لشکر کشی، اسلام و "لطف و عنایت" آن را در اعدامهای خلخالی و قتل عامهای قارنا و قلاتان و سرکوبهای خونین و وسیع پاس داشته اند، فراخوان میدهد و هشدار میدهد که نگران این خطر جدی و نفوذ ریشه دار گرایش سوسیالیستی و آزادیخواهی و برابری طلبی باشند. بیانیه بها ادب در درجه اول  تلاش برای ایجاد جبهه متحد ارتجاع کرد و غیر کرد برای مقابله با "مخاطرات"ی است که نیروی قدرتمند کمونیسم اجتماعی در بطن و در سیر سقوط جمهوری اسلامی میتواند تولید کند.  این نیروی انقلابی، فقط یک نور درخشان در نقطه ای از تاریخ گذشته مبارزه مردم کردستان نیست که بتوان حافظه مردم را نسبت به آن کور کرد. این نیرو با حزب خود و با سابقه بیش از ۲۷ سال تلاش در دفاع از آزادی و برابری انسانها و در تقابل با و برای به شکست کشاندن ارتجاع مذهبی و ناسیونالیستی، در هیات رهبران شناخته شده توده های مردم و در درخشش و سرزندگی گارد آزادی و عزم برای متحد ساختن نیروی مردم برای بنای جامعه ای آزاد و برابر و به دور از جهالت و تعصبات قومی و ناسیونالیستی و کوره های پاکسازی و نفرت قومی و قبیله ای، در متن جامعه حضور دارد. تلاش بها ادب و جبهه او در احضار روح اعلیحضرتها و تیمسارها و سرداران و تمامیت ارضی خواهان و قسم خوردگان به قانون نکبت اسلامی برای دور زدن این قدرت اجتماعی، بی ثمر است.

 

۴ ژانویه ۲۰۰۶