فاتح شیخ

fateh_sh@yahoo.com

مردم! خطر کاملا جدی است!

راه حل مساله اتمی، انداختن جمهوری اسلامی توسط خود مردم ایران است

 

سران جمهوری اسلامی با شکستن پلمب نیروگاه اتمی نطنز و ازسرگیری عملی غنی کردن اورانیوم (که از دو سال پیش متوقف شده بود) عملا ستارت یک آتش بازی عمدی و بانقشه را زده اند. نسبت دادن این مساله به "حماقت" احمدی نژاد از جانب هر کس که باشد حماقت و خودفریبی فاحشی است که برای مردم بسیار گران تمام میشود. این یک مبارزطلبی حساب شده جمهوری اسلامی در برابر غرب است. حساب کرده اند که در پی "انتخابات" اخیر عراق و با توجه به روند کم و بیش تثبیت شده افزایش قیمت نفت، در حال حاضر در برابر آمریکا و غرب دست بالای پایدارتری دارند. دارند برای محکم کردن میخ حاکمیت اسلامی بر مردم ایران و عراق و حتی بخش بیشتری از منطقه، بخت خود را میآزمایند. حاصل این بخت آزمائی در هر صورت جز بدبختی بیشتر برای مردم ایران و منطقه نخواهد بود.

تایید فوری این سیاست توسط رفسنجانی رئیس "مجمع تشخیص مصلحت نظام" پیام روشنی به غرب است که: همه جناحهای سهیم در حاکمیت رژیم بر آن متفق اند. غرب پیام را گرفته و در حالیکه دست و بالش چندان باز نیست در صدد واکنش بر آمده است. اما قبل از همه و مهمتر از همه، مردم ایران باید معنی مصاف اتمی جمهوری اسلامی و غرب در لحظه کنونی را بفهمند، پیامدهای خطرناکش را متوجه شوند، جدی بگیرند و در برابر آن با سیاست آگاهانه، با شجاعت و تعجیل، و با اقدام متحدانه پا پیش بگذارند. این ممکن است. این ضروری و حیاتی است. تنها راه حل کارساز کشمکش اتمی فعلی، این است که خود مردم ایران تماما مستقل از دو طرف کشمکش، آلترناتیو خود را جلو بگذارند و دست بکار تحقق آن شوند. این آلترناتیو چیزی جز سرنگونی جمهوری اسلامی بدست خود مردم ایران نیست.

ابتدا کوتاه وضعیت واقعی و واکنشهای مختلف را بسنجیم.  

در "انتخابات" اخیر عراق جمهوری اسلامی برنده اصلی است. اسلام سیاسی قرار است در چهار سال آتی بین نیروهای حاضر در جدال قدرت آن کشور نیروی اول به حساب بیاید. این واقعیت که گروهبندیهای موجود قادر به ایجاد یک حکومت باثبات نخواهند شد، تغییری در مساله نمیدهد. زیرا اتفاقا هرچه اوضاع جامعه ناامن تر و هرج و مرج تر و سناریو سیاهی تر باشد، محصولات این "برد انتخاباتی" و برتری جریانات اسلام سیاسی در عراق بیشتر خواهد بود. اسلام سیاسی در عراق هم مانند ایران محصول شرایط نامتعارف است، یک نیروی سناریو سیاهی، یک نشانه عروج لمپنیسم بر جامعه است و این شرایط به یاری حمله آمریکا به عراق و اشغال آن کشور کاملا برای جریانات اسلام سیاسی حاضر در صحنه فراهم شده است. این یک برگ برنده موثر در دست جمهوری اسلامی در مصاف با غرب بر سر مساله اتمی است. آمریکا و غرب، برعکس، در عراق به فلج و بن بست پیچیده ای دچارند که قدرت مانورشان، دستکم در برابر جمهوری اسلامی، را بشدت کاهش داده است. جمهوری اسلامی به این موقعیت آگاه است. آمریکا توان تعرض نظامی موثری به جمهوری اسلامی ندارد. حملات موضعی هم چه توسط آمریکا و چه اسرائیل، باعث تقویت موقعیت رژیم اسلامی در برابر مردم و مخالفان سیاسی آن خواهد شد. از طرف دیگر دست و بال حریفان غربی وارد آوردن یک فشار زودفرجام بر جمهوری اسلامی از کانال ارجاع پرونده به شورای امنیت باز نیست. علاوه بر امکان مخالفت روسیه و چین، روند افزایش قیمت نفت، امکان اعمال تحریم اقتصادی را محدود میکند. دیدن این وضعیت واقعی توسط مردم ایران از این زاویه مهم است که متوجه شوند پیامدهای این رویاروئی میتواند چقدر خطرناک باشد. هم جمهوری اسلامی، هم غرب و اسرائیل باکی ندارند که تا مرز استفاده از مخرب ترین سلاحها ازجمله سلاح اتمی بروند و این مردم از هر طرف هستند که باید بهای سنگین جنگ و ماجراجوئی طرف را بپردازند.

در این میان جناح راست اپوزیسیون جمهوری اسلامی اعم از سلطنتی و جمهوریخواه رویکرد و سیاست بشدت نامسئولانه و خطرناکی را در پیش گرفته و پشت سیاست های آمریکا رفته اند. در "چپ" هم شاهد نوع دیگری از بی مسئولیتی خطرناک هستیم که گویا در وسط معرکه درگیری نظامی آمریکا با جمهوری اسلامی میتوان "انقلاب سوسیالیستی" برپا کرد! هر عقل سلیمی با مشاهده واقعیات امروز میتواند بفهمد که تصاعد جدال کنونی بر سر مساله اتمی میتواند حتی سازمان دادن اعتصابات ساده کارگری را با مشکلات بیشتر روبرو کند چه رسد به بسیج انقلابی کارگران و مردم! این بی مسئولیتی "چپ" اپورتونیسم خطرناکی است که متاسفانه پرچم آن را رهبری حزب کمونیست کارگری در هوا تکان میدهد.

مردم ایران باید با توجه دقیق به اوضاع واقعی، امر سرنگونی فوری جمهوری اسلامی را در دستور پراتیک سیاسی، سازمانیافته و آگاهانه خود بگذارند. کلید راه حل مساله اتمی در دست آمریکا و غرب و شورای امنیت و آزانس بین المللی انرژی اتمی نیست، در دست مردم است. مردم ایران با انداختن جمهوری اسلامی، میتوانند این خطر را از سر خود و مردم منطقه و جهان دور کنند. در شرایط کنونی یک سیاست درست از زاویه این هدف و از زاویه منافع مردم باید شامل این اجزاء باشد:

١- مخالفت قاطع با هرگونه دخالت نظامی آمریکا و اسرائیل که مسلما بجای تضعیف جمهوری اسلامی آن را تقویت خواهد کرد.

۲- مخالفت قاطع با هرگونه تحریم اقتصادی که آن هم نتیجه ای جز فشار اقتصادی بیشتر بر مردم (و نه رژیم)، تشدید فلاکت و درنتیجه گرو گرفته شدن زندگی و معیشت مردم توسط رژیم نخواهد داشت.

۳- به میدان آمدن متحدانه مردم، خارج کردن کنترل محلات و شهرها از دست جمهوری اسلامی، فلج کردن نیروهای سرکوبگر رژیم، تغییر مداوم توازن به نفع خود و تدارک برای خیزش و قیام علیه رژیم در زمان مناسب با هدف سرنگون کردن کامل رژیم و به دست گرفتن کنترل جامعه

٤- فشار بر سازمانهای سیاسی اپوزیسیون برای اعلام تعهد به مخالفت با هر گونه دخالت نظامی و اعمال تحریم اقتصادی و پایبندی به پرنسیپ سرنگونی رژیم اسلامی توسط مردم و حق مردم در انتخاب نظام سیاسی آتی

 

مردم آزادیخواه!

خطری که با ماجراجوئی جمهوری اسلامی در کشمکش اتمی کشور و منطقه را تهدید میکند باید کاملا جدی گرفته شود. راه حل، انداختن رژیم توسط خود مردم است. برای تحقق این هدف حیاتی متحدانه به میدان بیائید و دور پرچم "آزادی و برابری"، دور "منشور سرنگونی جمهوری اسلامی" و دور سیاست های حزب حکمتیست جمع شوید!