محمود قزوینی

 راه اجتناب از حمله نظامی و محاصره اقتصادی سرنگونی جمهوری است

                                                                                                         

در هفته جاری مسئله اتمی ایران موضوع روز همه مطبوعات و محافل سیاسی و دولتها بوده است. با از سر گیری غنی سازی اورانیوم توسط جمهوری اسلامی، پروژه دستیابی جمهوری اسلامی به بمب اتمی به طور آشکار و در مقابل چشمان وحشت زده دولتهای غربی و مردم جهان دارد متحقق میشود. آمریکا و اروپا با شکست روند سازش و مذاکره و عدم پذیرش  آوانسهای سیاسی و اقتصادیشان از طرف حکومت اسلامی،  اعمال مجازات جمهوری اسلامی را دنبال میکنند. تصمیم آمریکا و غرب به محاصره اقتصادی و حمله به تاسیسات اتمی ایران و مجازاتهای دیگر از مساائل اکتوئل روز است. اسرائیل تهدید کرده است که به هیچ وجه اجازه دستیابی به بمب اتمی را به ایران نخواهد داد. از تحریم خرید نفت و به این طریق محاصره اقتصادی ایران، به عنوان کاراترین حربه نام برده میشود.  آلمان و انگلستان و فرانسه پيش نويس قطعنامه اي را به شورای حکام آژانس بين المللي انرژي اتمي ارائه دادند كه در آن از اين آژانس خواسته اند پرونده ايران به شوراي امنيت سازمان ملل ارجاع شود. تا آنجا که به غرب بر میگردد، راههای سازش همه آزمایش شده است و دیگر راهی برای سازش نمانده است. اما اروپا و آمریکا برای دست زدن به یک اقدام هماهنگ جهانی بر علیه جمهوری اسلامی در درجه اول به رای مثبت شورای امنیت سازمان ملل احتیاج دارند. اما حتی برای کسب این رای مثبت با مشکلات زیادی روبرو هستند. روسیه و بخصوص چین جمهوری اسلامی اتمیزه شده را در مقابل خود نمیبینند و قطعنامه جهت تحریم جمهوری اسلامی را نمیپذیرند.  تضادهای سیاسی و اقتصادی  چین و روسیه با اروپا و آمریکا و منافع اقتصادی بسیار زیاد این دو کشور در ایران،  مانع جدی بر سر اقدام  ارجاع پرونده  اتمی ایران به شورای امنیت و تصمیم شورای امنیت به مجازات جمهوری اسلامی است. فقط فشار اروپا و آمریکا ممکن است رای این دو کشور را تغییر دهد. هنوز معلوم نیست که اگر زمان عمل فرا رسد، اروپا و آمریکا متحد خواهند ماند یا نه؟ گیر کردن آمریکا و متحدینش در عراق و نفوذ جمهوری اسلامی در عراق و برخورداری جمهوری اسلامی از امکانات و وسائل برای بدتر کردن وضعیت  آمریکا در آنجا، مشکل دیگر غرب در برخورد به جمهوری اسلامی است. غرب با مسئله اتمی جمهوری اسلامی کاری نمیتواند بکند و دستش بسته است.

اینها مشکلات آمریکا و اروپاست. اما غرب در مقابل تلاش جمهوری اسلامی برای دستیابی به سلاح اتمی بیکار نخواهد نشست. دست به عمل خواهد زد. اگر توسل به محاصره اقتصادی مشکل است و مدت زمان طولانی تری برای دست زدن به آن نیاز است، بمباران تاسیسات اتمی میتواند توسط هر تک کشور صورت گیرد. برای همین حمله به تاسیسات اتمی ایران یک موضوع روز است.

در صورت اتفاق چنین امری، جمهوری اسلامی به یکی از اهداف مهمش دست یافته است. جمهوری اسلامی بدنبال محاصره اقتصادی ایران و درگیریهای نظامی موضعی میگردد. ناتوانی های آمریکا و غرب را در برخورد به خود میداند. میداند آنها قادر به حمله نظامی گسترده به ایران و حتی محاصره کامل اقتصادی آن نیستند. پرتاب هر بمب و موشک به سوی ایران،  بر عمر رزیم میافزاید و محاصره اقتصادی که مصائب آن برای مردم فزون از حد است، داروی نجات رژیم از وضعیت کنونی است. در چنین شرائطی رزیم با تحریک احساسات ناسیونالیستی از آن بهره میگیرد. این مسئله در تحلیلهای همه روزنامه های غرب نیز عنوان شده است. برای مثال  تیموتی گارین تحلیل گر روزنامه گاردین  نوشته است: "... درصورت اقدام نظامى عليه تأسيسات هسته اى ايران كسانى كه احساسات غربگرايانه دارند يك شبه احساسات ملى گرايانه شان تقويت مى شود و به صورت نيرويى حامى حكومت درخواهند آمد" 

همچنین رژیم با بوجود آمدن این وضعیت، فالانژیسم حزب الهی را بر کشور حاکم میکند. برقراری حکومت نظامی و براه انداختن گله حزب الله در خیابانها و ایجاد فضای رعب و وحشت دائمی فقط در چنین فضایی ممکن میگردد. در سرکوبگریهای مکرر در دانشگاه و کردستان و خوزستان و....جمهوری اسلامی دریافته است، که سرکوبگریهای وحشیانه و ایجاد رعب و وحشت تاکنونی، حتی مسکنی برای حکومت اسلامی نبوده است.  جمهوری اسلامی به یک معجزه سیاسی برای نجات حکومتش از دست مردمی که حکم رفتن آن را داده اند و در کمین آن هستند تا اجرایش سازند،  احتیاج دارد. این معجزه سیاسی را میخواهد با ایجاد تنش در روابط با غرب و رساندن آن به درگیری آشکار نظامی به دست آورد. جمهوری اسلامی بیش از دست یابی به بمب هسته ای، بدنبال آن است تا اسرائیل و یا کشور دیگری بمبی در یک گوشه ایران منفجر کند. جمهوری اسلامی طالب محاصره اقتصادی ایران و حتی درگیریهای موضعی نظامی با غرب است، تا بتواند با ایجاد شرائط فوق نظامی، به سرکوب اعتراضات در داخل و مستاصل کردن مردم بپردازد.

اگر حل مسئله اتمی به جمهوری اسلامی و غرب سپرده شود و مردم نظاره گر ماجرا شوند، ایران به یک عراق دیگر تبدیل خواهد شد. چندین سال محاصره اقتصادی، مردم را به تباهی کامل خواهد کشاند. مانند عراق صدها هزار کودک جان خواهند داد و گرسنگی و فقر ناعلاج مردم را مستاصل خواهد ساخت. جمهوری اسلامی با دسته های سپاه آدمکش و قمه کش خود به جان مردم میافتد و از آنها اتتقام میگیرد و به تحریکات مذهبی دست میزند و غرب هم دست به ایجاد تحریکات قومی و مذهبی میزند و شرائط یک سناریوی کامل سیاه و یک عراق دیگر فراهم میشود.

از آنجا که تاسیسات اتمی ایران در حاشیه شهرهای ایران قرار دارد، حمله نظامی به تاسیسات ایران، موجب پراکنده شدن تشعشعات اتمی در فضا میشود و این موجب کشته شدن دسته جمعی هزاران هزار انسان و معیوب شدن آنها میگردد. حادثه ای نظیر حادثه چرنوبیل روسیه در ابعادی به مراتب بیشتر در ایران تکرار میشود.

فقط مردم ایران میتوانند به این فاجعه پایان دهند

اولا  ایران عراق نیست. در عراق تصمیم صدام حسین تصمیم قطعی هیات حاکمه عراق بود. اما در ایران چندین جناح حکومتی با راه حلها و منافع گوناگون، در تصمیم گیریهای جمهوری اسلامی موثرند. بعید نیست مجازات جمهوری اسلامی در میان مدت موجب جلو آمدن جناح طرفدار غرب در حکومت اسلامی برای پایان دادن به وضعیت پیش آمده گردد. همانطور که در غرب اختلاف بر سر حمله به ایران و مجازات آن وجود دارد، در جمهوری اسلامی هم  جناح طرفدار پایان دادن به مسئله اتمی و راه حل بهبود رابطه با غرب وجود دارد. جناحهای دیگر در قدرت سیاسی ایران ضعیف و بی تاثیر نیستند. به هر حال مسئله جناحها در مقابل فاکتور مردم فرعی است. مردم ایران میتوانند با به میدان آمدن خود برای سرنگونی جمهوری اسلامی،  مسئله اتمی را فورا و بلادرنگ پایان دهند. 

برخی از محافل غرب برای پایان دادن به مسئله اتمی، گاها راه حل انقلاب  در ایران و سرنگونی رزیم توسط مردم را جستجو میکنند. تیموتی گارتن تحلیل گر روزنامه گاردین که جدیدا به ایران سفر داشت، غرب را از این راه حل برحذر میدارد. او در نوشته ای ضمن برشمردن ناتوانیهای دولتهای غرب در سد کردن پروژه اتمی  و دست یابی جمهوری اسلامی به سلاح اتمی، نوشته است: " مهم تر از هر چيز مردم ايران هستند. من عميقاً ناراحت شدم وقتى شنيدم فرانك گافنى نومحافظه كار آمريكايى صحبت از انقلاب در ايران كرد. ايرانيان استعداد بسيار زيادى بر هر گونه كار بزرگ را دارند، آنها را نبايد دست كم گرفت." تیموتی گارتن میداند، نمیتوان در ایران دست به یک  انقلاب کنترل شده زد. سرنگونی جمهوری اسلامی توسط انقلاب مردم با امکان زیاد به قدرت گیری چپ و کمونیسم در ایران منجر میشود.  او جمهوری اسلامی با بمب اتمی را به انقلاب در ایران ترجیح میدهد.

 تنها راه حل و سریعترین و بیدرد سر ترین راه حل برای پایان دادن به مسئله اتمی، سرنگونی جمهوری اسلامی بدست مردم ایران است. یعنی همان راه حلی است که تیموتی با وحشت از آن صحبت میکند. طبقه کارگر و مردم ایران با سرنگونی جمهوری اسلامی و پایان دادن به عمر تروریسم اسلامی در ایران، از طرف خود صلح  را به مردم و دولتهای جهان اعلام و تضمین میکنند. پایان دادن به مسئله اتمی به اراده مردم ایران گره خورده است.

 mkazvini@hotmail.com