فاتح شیخ

fateh_sh@yahoo.com

 

رویای ناممنوع عبدالله مهتدی

یک پادو کوچک حمله نظامی آمریکا به ایران!

 

 عبدالله مهتدی در میزگرد "رادیو همبستگی" ستکهلم (همراه با رضا شالگونی و راسخ افشار) درباره بحران اتمی جمهوری اسلامی و غرب، به مخالفان حمله نظامی آمریکا به ایران حمله تند میکند که: آب به آسیاب جمهوری اسلامی میریزند! او با تندی و خشم بیشتری به حرکت جهانی ١٥ فوریه ٢٠٠۳ علیه جنگ طلبی بوش و بلر هم حمله میکند که: آب به آسیاب صدام ریختند!!

جای تعجب است؟ بهیچوجه!

پس از سالها سینه زنی زیر "پرچم کردستان" در بارگاه کردایتی رسواشده که سران آن با حمله نظامی آمریکا به عراق به نان و نوایی ماورای رویاهایشان رسیده اند، عبدالله مهتدی ناگهان، ولو در رویا، خود را در یک قدمی حمله نظامی دیگری میبیند که میتواند او را هم به نواله ای برساند. به او حق نمیدهید؟

انصاف بدهید: راندگی از کومه له در پی آن کودتای رسوا، ماندگی از حزب دمکرات در پی رد تقاضای "جبهه کردستانی"، درماندگی در پی رسوائی طرح فدرالیسم قومی- فاشیستی اش، اینها را به شرمندگی از گذشته کمونیستی اش اضافه کنید و به او حق بدهید! کسی که سالها در راس یک حزب کمونیستی پرافتخار بود، حالا اوج جاه طلبی اش در اینست که میخواهد سری کوچک در میان سران کردایتی باشد! او را رها کنید، تماشائی است! لااقل باید برای دارودسته خودش افاده بیاید که پا در راه بی اجری نگذاشته است، بگوید که دور نیست روزی که دوان دوان در پی تانک ژنرال فلان، پرچم بی افتخاری را که در وصفش مقاله نوشت، با دست خود در جائی به زمین میکوبد و میگوید این منم! سری کوچک در میان سران کردایتی که برای "ملتم" همزمان پرچم آزادی و بردگی آورده ام! راستی از کجا به کجا؟!!

عبدالله مهتدی در میان کلامش در آن میزگرد از "غریزه سیاسی" بعنوان موهبتی نام میبرد که با کمک آن بسادگی میشود تشخیص داد که این بحران و رویاروپی به زیان جمهوری اسلامی است و همین کافی است که نباید با آن مخالف بود! البته چنین "غریزه سیاسی" ای را "اپورتونیسم حقیر"، خوردن "نان به نرخ روز" و غیره هم میشود اسم گذاشت. در هر صورت علاوه بر غریزه، عقل هم لازم است چون به نظر میرسد عبدالله مهتدی فکر میکند روز ١٥ فوریه ٢٠٠۳ بیش از چهل میلیون انسان در سراسر جهان به خیابانها ریختند که آب به آسیاب صدام بریزند! چه عقلی! لابد فردا هم مردم دنیا علیه حمله نظامی احتمالی آمریکا به خیابانها میریزند که آب به آسیاب جمهوری اسلامی بریزند، نه اینکه بخواهند جنگ موقوف شود و بیش از این خاورمیانه و جهان را به آتش نکشاند؟! حالا وزن صدام حسین و جمهوری اسلامی در اندیشه سیاسی و حسابات سیاسی عبدالله مهتدی را میشود فهمید! و لابد به همین دلیل فکر میکند که نمیشود به نیروی مردم آنها را از جا کند و باید چشم براه بود بمب افکن های آمریکا چون "طیر ابابیل" بریزند و کار این فیلها را بسازند!

عبدالله مهتدی، بر خلاف ادعایش، در موقعیت یک سیاستمدار دارای "غریزه سیاسی" نیست؛ در موقعیت یک پادو کوچک حمله نظامی آمریکاست، دیروز به عراق، فردا به ایران و هر دو در خدمت اعتلای "پرچم کردستان"! ظاهرا نزد ایشان هدف کردایتی هر وسیله ای را توجیه میکند! از ملا مصطفی بارزانی نقل میکنند که گفته: حاضر است بخاطر کردایتی با شیطان همپیمان شود! عبدالله مهتدی دبیرکل سابق حزب کمونیست ایران پا در رکاب ملا مصطفی گذاشته است! آری، حق دارید: واقعا از کجا به کجا؟! اما به او هم حق بدهید، دستکم حق رویا بدهید! انصاف داشته باشید!

٩ فوریه ٢٠٠٦