سرنگونی جمهوری اسلامی به شیوه عراق

حاشیه نویسان یک سناریو آشنا

 

ایرج فرزاد

iraj.farzad@gmail.com

 

مساله "بحران اتمی"، سناریو "آزاد سازی" جامعه ایران از طریق دخالت نظامی آمریکا و نوعی تغییر رژیم را طبق نمونه ای که در عراق  شاهد نمایش پرده های خونین هر روزه آنیم، را در دستور طیف های مختلف چپ و راست  اپوزیسیون ناسیونالیست ایران قرار داده است.

رضا پهلوی به عنوان فرموله کننده صریح و بی تعارف طرفداری از آن شیوه ای که رژیم صدام حسین را  در عراق "سرنگون" ساختند و آنچنانکه میبینیم مردم عراق را "آزاد" ساختند و "دمکراسی" را به جای دیکتاتوری و سرکوب و خفقان گذاشته اند، در مصاحبه با رادیو دویچه وله چنین گفته است:

"... امروز با بودن چنین حکومتی و با کمک نظام جمهوری اسلامی و اصولا تروریسم بین المللی وضعیتی بوجود آمده که جهان آزاد محال است اجازه بدهد که کشور ما یک قدرت اتمی بشود... برای همین، اینجاست که مردم ایران بایستی این را بدانند که جهان آزاد قصدش این است، به نظر من، که هر پشتیبانی ممکنی را از مردم ایران بکنند و خواهند کرد تا مردم ایران بتوانند به دست خودشان به این حکومت خاتمه بدهند" ( خط تاکید ها از من است)

حتما با این جملات، تدارک حمله به عراق را که عینا با تعابیر مشابهی توجیه شدند را به خاطر می آورید. رژیم صدام به زعم مشاورین امنیتی و نظامی دولت آمریکا داشت به "سلاح کشتار جمعی" مجهز میشد و آنها وظیفه مقدس خلع سلاح رژیم "توتالیتر" صدام را امر انحصاری مهد دمکراسی قلمداد کردند. علیرغم فقدان کوچکترین سندی در این رابطه، دیدیم که چگونه مردم عراق را از سلطه رژیم جنایتکار بعث "آزاد" ساختند و هنوز آزاد میکنند. و باز باید یاد آوری کنیم که جنگ آمریکا علیه رژیم صدام در سال ۹۱ هم با چیزی شبیه به این توجیهات بود. "قطع کردن تجاوز" رژیم بعث به کشور تحت سلطه شیخ کویت. و باز نتیجه را دیدیم که چگونه هزاران سرباز عراقی همراه با صدها غیر نظامی قتل عام شدند و جان هزاران هزار کودک چگونه طی نزدیک به ده سال قربانی "محاصره اقتصادی" جهان آزاد آقای رضا پهلوی گردیدند.

و کسی که جامعه عراق را می بیند که چگونه زیر سایه جنگ آمریکا در عراق و اشغال نظامی آن کشور، جنایتکارترین عناصر اسلامی و قومی، هر روز و هر ثانیه انبوه مردم عادی را در عملیات فوق جنایتکارانه انتحاری قربانی میکنند، باید متوجه باشد که جنگ آمریکا علیه رژیم صدام حسین، جنگی برای دمکراسی و جنگی برای آزاد سازی جامعه عراق نبود و نیست.

ظاهرا این تلخترین حقایق اخبار روزانه صفحات تلویزیون چهارگوشه منازل ما مردم جهان، در ایران آریائی و ایران هخائی قابل تکرار نیست! آمریکا و میلیتاریسم آن، در ایران میتواند به خلع دیکتاتوری اسلامی از قدرت منجر شود. البته این "تحلیل" بر انکار یک واقعیت دیگر متکی است. انکار اینکه با اشغال نظامی عراق، رژیم اسلامی ایران و دستجات و فرقه های اسلامی به یک پای معادلات جنون های انتحاری و انتقام جوئی ها، و در صحنه سیاست به بازیگران مهم تبدیل شدند.

اما مدافعین این نوع سناریو "تغییر رژیم" و این نوع آزاد سازی جامعه از سلطه دیکتاتورها و "توتالیتر" ها فقط سلطنت طلبان و رضا پهلوی و اپوزیسیون راست جمهوری اسلامی نیست. این سناریو طرفداران دیگری هم درمیان "جمهوری خواهان لائیک و سکولار"، سازمان مجاهدین خلق، سازمانهای قوم پرست از نوع سازمان زحمتکشان و نیز البته و با تاسف، دوستان سابق ما در رهبری حزب کمونیست کارگری، دارد.

جمهوری خواهان لائیک در آخرین نشست خود قطعنامه ای تصویب کردند که در آن به خطر مسلح شدن جمهوری اسلامی به سلاح اتمی هشدار داده اند و مکان خود را در شرایط درگیری نظامی بین غرب و آمریکا با رژیم اسلامی، در صف "دمکراسی" مشخص کرده اند.

نماینده سازمان مجاهدین خلق در آمریکا، در یک متینگ سازمانی، صراحتا اعلام کرد که اگر چه مخالف حمله خارجی به "میهن" عزیز است، اما تردیدی ندارد که از حمله نظامی آمریکا که برای تضعیف جمهوری اسلامی انجام خواهد شد، حمایت خواهد کرد.

عبدالله مهتدی، از سازمان قوم پرست زحمتکشان نیز پیشاپیش هشدار داد که هر نوع سازمان دان جنبش ضدجنگ و مخالفت با دخالت نظامی آمریکا و حتی مخالفت با اعمال تحریمهای اقتصادی علیه ایران فقط "آب به آسیاب رژیم جمهوری اسلامی میریزد".

هسته اصلی تمامی این مواضع سمپاتی به دخالت نظامی با توجیه کمک به ساقط کردن رژیم اسلامی است. و جالب است که تمرکز همگی این طیف بر شر بودن محور جمهوری اسلامی، انگار عینا از سناریوئی که دولت آمریکا در عراق تعقیب و پیاده کرده است، کپی شده است. رضا پهلوی از نیت و قصد دولت آمریکا تحت عنوان "جهان متمدن" نام میبرد و حزب کمونیست کارگری ایران، در زیر سایه خانه خرابی مردم ایران و عرایزه شدن آن صورت مسئله را از آمریکا پذیرفته است و راه متفاوتی دارد. بجای آمریکا میخواهد نهادهای بین المللی این مسئله را "حل" کنند. همانطور که در عراق مردم بیچاره را در انتظار رسیدن سپاهیان بین المللی فرانسوی و بلژیکی نگاه داشته است! این حزب از زبان دبیر کمیته مرکزی اش، حمید تقوائی، کار زار سلب مشروعیت از جمهوری اسلامی و اخراج این رژیم از تمامی نهادهای بین المللی و تلاش برای جلوگیری از مسلح شدن این رژیم به سلاح اتمی را در دستور خود و حزبش گذاشته است. رهبری حککا عینا چون مقدمه چینی های حمله نظامی آمریکا به عراق، حب سناریو نویسان دولت آمریکا را برای تدارک و آماده سازی حمله نظامی به ایران را درسته قورت داده است.

اما زمینه سازی و توجیه سازی دخالت های نظامی آمریکا، رعد و برقی در آسمان بی ابر نیست. ما این توجیهات را در مورد رژیم صدام حسین هم شاهد بودیم و عواقب قلدری و ژاندارم بازی دولت آمریکا را در این کشور داریم در تکه پاره شدن اجساد انسانها و در غرق شدن کل جامعه عراق در پاکسازی ها و انتقامجوئی های خونین و افسار گسیخته و وحشت زای قومی و ملی و مذهبی به عینه میبینیم.

معضلی که گریبانگیر جامعه ایران است و خطری که مردم منطقه را تهدید میکند، از طریق میلیتاریسم آمریکا نه تنها قابل رفع و رجوع نیست، نه تنها نباید به این سناریو خونین مجال عملی شدن داد، بلکه دخالت نظامی آمریکا، بسیار بدتر از عراق، جنایتکارترین نیروهای اسلامی، چه بقایای رژیم و چه دستجاتی که در دل چنان شرایط استیصالی از زیر هر لجن سر برمی آورند، و چه باندها و فرقه های قومی که فقط و صرفا در شرایط مشابه عراق کنونی نفس های خونین خواهند کشید، از هر سو به جان جامعه خواهند افتاد.

معضل اساسی برای ما و برای مردم آزادیخواه ایران، سازمان دادن نیروی عظیم میلیونی خود ما برای بزیر کشیدن جمهوری اسلامی است. و ما حکمتیستها این را  در اعلام تشکیل گارد آزادی و سازماندهی مردم در محل کار و زندگی شان و تحت کنترل گرفتن محلات به روشنی با مردم ایران در میان گذاشته ایم.

اما سخن سرائی های اپوزیسیون ناسیونالیست در باره نقش حماسی آمریکا و دخالت نظامی این دولت برای آزاد سازی مردم ایران و جنگ برای دمکراسی و نجات جهان از خطر اتمی شدن جمهوری اسلامی. اتفاقا درست نیروی ما مردم را نشانه گرفته اند. ما عراق را جلو چشمانمان میبینیم، و تمامی طیف چپ و راست اپوزیسیون ناسیونالیست ایرانی، که علیرغم  تحرک و از گور سر برآوردن کثیف ترین جریانات اسلامی و قومی و تصفیه های خونین و قتل عام های جنایتکاران انتحاری در عراق، هذیان میبافند که میتوان در تکرار خونین تر سناریو آمریکا در ایران، "دمکراسی" را شکوفا کرد  و مردم را از سلطه دستجات اسلامی "آزاد " و "انقلاب" را  شتاب داد و جهانیان را شاهد خلع سلاح اتمی رژیم جمهوری اسلامی ساخت، فقط دارند بیگانگی خود را با منافع مردم ایران، با مدنیت جامعه ایران و بیگانگی با مبارزه واقعی مردم ایران و سازمان دادن آنها برای بزیر کشیدن رژیم اسلامی  فریاد میکشند. بعلاوه، تمامی طیفهای چپ و راست این اپوزیسیون  ناسیونالیست، از درک و پذیرش عواقب وحشتناک دخالت نظامی غرب و آمریکا در ایران و نتایج مرگبار محاصره اقتصادی که در عراق انسان و مدنیت و انسانیت و ابتدائی ترین ملزومات امنیت اجتماعی را جلو چشمان آگاهانه بسته شان سلاخی میکند، عاجزند. این عجز و درماندگی فقط از سر ساده لوحی و عامیگری سیاسی نیست. کارنامه دو دوره دخالت نظامی آمریکا در عراق و عواقب آن برای میلیونها مردم بر این جماعت تاثیری نداشته است، انگار دارند با موجودات مجازی در کافه نت ها به بازی کامپیوتری مشغول اند. و یا شاید هنوز در این توهم بسر میبرند که بتوانند زیر باد ژاندارم بازی آمریکا، هر کدام، به منافع و اهداف سیاسی خاص و "خود ویژه" خویش برسند. اما سناریو اجرا شده آمریکا در عراق و بازی کنندگان صحنه سیاست در این مملکت، مرتجع ترین و سیاه ترین نیروها را بر مردم عراق و مقدرات شان حاکم کرده است. اگر خاک پاشیدن به چشم مردم ایران در مورد نقش کمکی آمریکا برای خلاصی از رژیم اسلامی، یک عوامفریبی محض و یک ضد حقیقت آشکار است، این امید بستن آنها که در دل عراقیزه کردن جامعه ایران آنان به اهداف سیاسی ویژه خود نزدیک خواهند شند، صرفا یک حماقت و کودنی سیاسی است. و در مراحل بسیاری از تاریخ حماقت سیاسی، منجر به فاجعه های هولناک شده است.

ما خود را موظف میدانیم که از تزریق سم بیهوشی و رواج توهمات خرافی در کالبد جامعه ایران جلوگیری کنیم و آگاهی و اراده و عزم مردم را در یک مبارزه وسیع و توده ای  برای بزیر کشیدن جمهوری اسلامی و خلاصی از نکبت رژیم اسلامی، سازمان دهیم.