فاتح شيخ

fateh_sh@yahoo.com

 

انتخابات اسرائيل:

تثبيت تشتت در هيات حاکمه

 

انتخابات ٢٨ مارس اسرائيل، در واقع بر سر خود تجديد آرايش احزاب سياسي در هيات حاکمه اسرائيل بود تا بر سر اين و آن سياست احزاب در قبال صلح و مساله فلسطين، يا فلان و بهمان پلاتفرم اجتماعي – اقتصادي راست و چپ؛ گرچه اين مسائل سياسي و اجتماعي، کانال مادي ناگزيري بود که تجديد آرايش احزاب در جريان انتخابات، ميبايست از مسير آن ميگذشت.

 

ده سال پيش، انتخاباتي که نتانياهو را بدنبال ترور اسحاق رابين سر کار آورد، اينطور نبود. در آن موقع (سه سال پس از قرارداد اسلو) در مقابل تعهد حزب حاکم کارگر به قرارداد اسلو و نوعي پلاتفرم اصلاحات اقتصادي و اجتماعي سوسيال دمکراتيک، پلاتفرم حزب راست ليکود اين بود که: ١) راه صلح و تشکيل دولت فلسطين سد شود؛ و ٢) "رياضت اقتصادي" بر کارگران و مردم اسرائيل تحميل شود.

 پيامدهاي پيروزي راست در آن انتخابات، هنوز بر سياست اسرائيل حاکم است. حتي يک دوره برد حزب کارگر به رهبري اهود باراک هم تغييري ايجاد نکرد.

 

اکنون اوضاع فرق ميکند. ده سال پس از پيروزي ليکود، که قطار صلح را از ريل خارج کرد، اين حزب در انتخابات اخير چنان شکست خورده که ميتوان گفت براي هميشه رهبري راست اسرائيل را از دست داده است. طي چند سال اخير سياست راست افراطي بدست شارون و با حمايت بوش به اوج فاشيستي خود رسيد و در برابر واقعيات سياسي و اجتماعي اسرائيل و منطقه به بن بست خورد. فاشيسم شارون در قبال صلح و مساله فلسطين، نه تنها براي مردم اسرائيل امنيت به ارمغان نياورد، بر ناامني افزود و به رشد متقابل فاشيسم حماس در فلسطين ميدان داد. سياست "رياضت اقتصادي" اش در تعرض به معيشت طبقه کارگر هم با واکنش اعتراضي و اعتصابات وسيع کارگري روبرو شد و به "امير پرز" رهبر چپگراي سنديکاي "هيستادروت" امکان داد که شيمون پرز را از رهبري حزب کارگر کنار بزند.

 

شارون ناچار شد سياست فاشيستي اش را تعديل کند و به موقعيتي "مناسب" عقب بنشيند. خروج از حزب ليکود و تشکيل حزب راست ميانه "کاديمه" راه خروج از بن بستي بود که خود به هيات حاکمه اسرائيل تحميل کرده بود. با اين کار اما در عين حال بزرگترين حزب راست تاريخ اسرائيل را منزوي ميکرد. حزب راست ميانه کاديمه با گرد آوردن "ميانه رو"هاي هر دو حزب ليکود و کارگر قرار است خلا رهبري راست را در هيات حاکمه اسرائيل پر کند. برد انتخاباتي ضعيف کاديمه نشان داد که اين احتمال ضعيف است.  

 

از طرف ديگر حزب کارگر با وجود شرايط مساعد نتوانست پيروز شود و "چپ" هيات حاکمه همچنان در موقعيت اپوزيسيون باقي ماند. انتخابات ٢٨ مارس برنده قطعي نداشت، تشتت در هيات حاکمه اسرائيل را تثبيت کرد. حزب کاديمه با بدست گرفتن سياست "صلح در برابر زمين" و طرح يک پلاتفرم رقيق اصلاحات در تلاش است که فرش از زير پاي رهبري "چپ" حزب کارگر بيرون بکشد. آيا در اين تلاش موفق خواهد شد؟ يا اينکه انتخابات "پيش از موعد" ديگري بدنبال خواهد آمد؟ قدر مسلم اينست که اوضاع کنوني، بروزات بحراني سياسي و اقتصادي است که گريبان بورژوازي حاکم بر اسرائيل را گرفته است.  

 

انشعاب شارون و بعدا کنار رفتنش از صحنه سياست اسرائيل، همزمان با انتخاب "امير پرز" به رهبري حزب کارگر، انتخابات اخير را به يک فرصت واقعي براي پيروزي چپ، بعد از ده سال حکومت کردن و به بن بست خوردن راست افراطي در دولت اسرائيل، بدل کرد. اما پيروزي حماس در انتخابات فلسطين که خود حاصل سياست هاي فاشيستي شارون بود، اين فرصت را وسط راه قيچي کرد. اکنون راست و چپ در هيات حاکمه اسرائيل هر دو در يک موقعيت ميانه لنگر انداخته اند و به اين معني تعيين تکليف قطعي سياست اسرائيل به آينده موکول شده است.

 

حاصل اين وضعيت تا آنجا که به صلح و مساله فلسطين بر ميگردد، بويژه با روي کار آمدن حماس، ادامه ابهام در پروسه صلح و تشکيل دولت فلسطين است. مادام که هر دو طرف پروسه صلح در تشتت سياسي بسر ميبرند و مادام که اوضاع جهان و منطقه، با گسترش جنگ داخلي در عراق و قلدرنمائي مجدد آمريکا به بهانه کشمکش اتمي با جمهوري اسلامي بسوي تيرگي بيشتر ميرود، دورنماي صلح و تشکيل دولت فلسطين نميتواند روشن باشد.

 

پيشرفت پروسه صلح اسرائيل با فلسطين و اعراب، در گرو اينست که در هر دو سوي اين کشمکش، جريانات راست افراطي قومي و مذهبي نظير ليکود و شاس و جهاد و حماس منزوي و خنثا شوند. تا آنجا که به اسرائيل و موقعيت سياسي بعد از انتخابات بر ميگردد، سوال اينست که آيا کارگران و مردم صلحدوست خواهند توانست با برجسته کردن خواست صلح و پافشاري بر مبرميت آن و با پيشبرد مطالبات اقتصادي و اجتماعي خود، قومپرستي و فاشيسم و تحقير دائم فلسطينيان و اعراب را که رکن اصلي ايدئولوژي دولت قومي – مذهبي اسرائيل و وجه مشترک تاکنوني هر دو قطب راست و "چپ" هيات حاکمه بوده است، به انزوا بکشانند؟

 

وظيفه کمونيستها و افکار عمومي آزاديخواه در هر جاي دنيا، ادامه فشار بر دولت اسرائيل در همين راستاست.