نقل از کمونيست ١١٥

 

کره شمالي آخرين محور شر نطم نوين جهاني بوش!

 

عبدالله شريفى

 

اين روزها مسئله آزمايش هسته اى كره شمالى، به صدر اخبار مطبوعات جهانى راه يافته است. اولين سوالى كه به نظر ميرسد هر شنونده اى از خود بپرسد اين است كه مگر آزمايشات اتمى مداواما در چهار گوشه جهان، و مقدمتر از همه توسط دولت آمريكا و انگليس انجام نميشود، مگر كم هستند دول مسلح به انرژي اتمي و به طريق اولي بمبها ى اتمى، مگر فرانسه ، آلمان، اسرائيل، و... روزانه در مقابل چشم جهانيان اين كار را نميكنند، پس اين معيار دوگانه و دابل استاندار از كجا آمده است؟

براى رسيدن به پاسخ اين سوال، بايد به فاكتورها و روند جارى كه امكان ازدياد شمار دولتهاى سركوبگر و ضد كارگر و جامعه را در دسترسى به سلاح هاى اتمى بطور مختصر برشمرد.

سياست "نظم نوين" بوش و بلر كه خود را بر سه محور شر تعريف كرده بود، سياست ميلتاريستى در عراق، ايران، و كره شمالى با ناكاميهاى جدى روبرو است. در عراق، ميدان را به اسلاميها باخته اند. در ايران، سردرگم و مستاصل هستند.از قدرت دخالت نظامى شان بشدت كاسته شده است، قدرت متحد كردن و بسيج متحدان خود را ندارند. پژواك  اين ناكاميها را از درون هيئت حاكمه دولت بوش، به وضوح ميشود شنيد. حاصل اين بن بست دهن باز كردن شكافهاى درون كمپى ميشود.  بكوكهاى رقيب مانند اروپا و چين و روسيه هر يك به سهم خود تلاش ميكنند كه در جوار و حاشيه خود، متحدان و دوستانشان امكان دسترسى به سلاحهاى اتمى پيدا كنند. همانگونه عروج جريانات فوق ارتجاعى قومى و مذهبى در عراق از محصولات تهاجم نظامى به آن كشور و سير ناكامى سياست هاى ميلتاريستى بوش و بلر است، به همان درجه امكان يافتن دسترسى به سلاح  اتمى و آزمايشات اتمى دولت كره شمالى هم بر اين بستر معنى پيدا ميكند. کره شمالي آخرين "محور شر" و کانديد بعدي براي ايجاد "اتحاد" و صف کردن دولتهاي رقيب پشت سر امريکا است. به نظر ميرسد بهانه اتمي کره شانس آخر امريکا براي دست بالا پيداکردن در تقابلهاي جدي با رقبايش است.

دولت كره شمالى مانند دولت اسرائيل و انگليس يك نظام سرمايه دارى و ضد مردمى است، دسترسى به بمب اتم حتى خارج از بحث امكان بهره برداى از انرژى اتمى است، بمب اتم را براى سركوب و كشتار براى ارعاب و سلطه مستبدانه ميسازند. مجهز شدن كره شمالى به سلاح اتمى به همان درجه براى مردم جهان مضر است كه مجهز بودن آمريكا ، اسرائيل ، انگليس ، فرانسه و روسيه، و به همان درجه برخطرات جدى عليه مردم ميفزايد. جنجال رسانه هاى غربى نه از سر خير خواهى براى جامعه و مردم است بلكه از سر تداوم جنگى است كه جهان را در بر گرفته است. اينها مزورانه ادعا ميكنند كه دزد را گرفته اند، در حاليكه دزدهاى بزرگتر و علنى تر روزانه كار خود را ميكنند، صرف نظر از آن كه استفاده از بمب اتم عليه مردم، توسط آمريكا و متحدينش را نيز تجربه كرده اند.

ميگويند اينکه رهبران "مرموز" به سلاحهاى كشتار جمعى مجهز شوند، خطرناك است.از كى پنهان است كه كيم جونگ ايل به همان درجه مرموز است كه شارون هست، كه بوش و بلر هستند. همين رسانه هاى "شرافتمند" اين گونه اتفاقات را در حوزه متحدان آمريكا هميشه مثبت ارزيابى كرده و به تصوير كشيده اند. اين خصلت معيار اختيارى و دوگانه، اين اعمال دابل استاندارد شدن يكى از خصايص نظم نوين بوش و بلر است. اين هم از آن جمله دكترين هاى رسوا شده است كه اكنون بصورت وزنه اى به دست و پايشان آويزان است.

بى ترديد مسلح شدن دول و نظامهاى ضد آزادى و ضد مردم از منظر طبقه كارگر و مردم آزاديخواه در هر بلوك و زير هر عنوانى، خطر جدى براى جهانيان و جامعه محسوب ميشود. جهان نا امن را نا امن تر ميكند. و قطعا تحت اين بهانه ها هر گونه اقدام نظامى و يا محاصره اقتصادى عليه مردم محروم كره شمالى را بايد اقدام ضد انسانى عليه جهانيان تلقى كرد و در مقابل كل اين جنگ ايستاد.

 دنياى امروز دنياى ميلتاريسم و كشتار جمعى است. دنياى ترور و ويرانسازى نظم نوين بوش و بلر است. هيچگاه اين دنيا به اين درجه نياز به امنيت و رفاه، نياز به رها شدن از شر جنگ و تفرقه، نياز به عارى شدن از سلاح هاى متنوع كشتار، نياز به رهايى از استثمار و سركوب و نياز به آزادى و امنيت نداشته است. اين جهان تشنه امنيت و پيشرفت انسانى است. روند كنونى، جنگ افروزى و ايجاد فضاى جنگى، عامل اساسى عقب راندن و دور كردن جامعه از اين مسير است. بايد نيروى مقابله با اين توحش را به ميدان كشيد، نيرويى كه قادر است از مردم كره شمالى در مقابل كيم جونگ و بوش از مردم ايران در مقابل جمهورى اسلامى و دولت آمريكا از مردم عراق در مقابل اين جهنم جارى دفاع كند و امكان گسترش اين توحش را مسدود سازد. راه ديگر و انتخاب ديگرى موجود نيست.

 

١٢ اكتبر ٢٠٠٦