به نقل از کمونيست ١٤٩

 

روسيه به اروپا حمله نميکند

 

جمال کمانگر

jamalkamangar@yahoo.com

 

 

بارها جريان ما گفته است که طلوع خونين نظم نوين جهاني و شاخ و شانه کشيدنهاي آمريکا چه در زمان جنگ اول خليج و جنگ دوم و اشغال نظامي عراق وادار کردن ساير رقبا براي قبول هژموني آمريکا و جهان تک قطبي بود. چين ، رسيه و هند قدرتهايي هستند که استراتژيستهاي پنتاگون ميدانستند که بدون وادارکردن و مطيع کردن آنها جهان تک قطبي و ژاندرمي آمريکا بي معنا است. 

 

 سير تحولات اخير در خاورميانه، شکست نظامي اسرائيل از حزب الله و شکست کامل آمريکا در عراق دو فاکتوري بودند که باد نئومحافظه کاران را خالي کردند. جرج بوشي که نويد "دمکراسي آمريکايي" را در خاورميانه و جهان ميداد با شکست در عراق در مقابل حريف مغلوب جنگ سرد(روسيه) وضعيتي به مراتب وخيمتر دارد. در اين مدت روسيه دوباره در سايه حکومت پوتين به درجه از لحاظ سياسي و اقتصادي به ثبات رسيده است. به يمن بالا رفتن قيمت انرژي با توجه به منابع فرواني که در اختيار دارد، سروساماني به خود داده است.  دوباره ادعاي سهم خواهي از قدرت در جهان را دارد.شکست آمريکا و همپيمانان اورپايش در سطح منطقه اي باعث دست بالا پيدا کردن جريانات باند سياهي و جمهوري اسلامي شده است. در سايه اين شکست است که احمدي نژاد براي بوش و بلر" شيشکي” ميبندد. اما در سطح جهاني برنده اصلي اين جنگ روسيه و چين هستند. اينرا ميتوان در اظهارات اخير ولادمير پوتين ميتوان به روشني ديد که آشکارا اورپا را تهديد ميکند که هدف موشکهاي هسته ايش قرار خواهد داد.بار ديگر توازن جهاني دست خوش تغييراتي شده است.                  

 

روسيه ديگر توسط يک رئيس جمهور دائم الخمر اداره نمي شود.شايد اين گوياترين تعبيري باشد که درحال حاضر در مورد موقعيت جديد روسيه پس از شکست بلوک شرق به کار برد. زماني که روسيه درهها و پنجره هايش را به سوي غرب باز کرد، حتي به قول معروف يک شکاف بزرگ را هم در سقف خانه اش باز گذاشت، تا هرچه بيشتر هواي دمکراسي پسا شکست امپراتوري خود را نفس بکشد. اما در عمل باعث هرج ومرج و برهم خوردن ابتدايي ترين نرمهاي جامعه شد و به تعبيري فاجعه اي دردناک براي اکثريت مردم تبديل شد. فضا براي مافياي هاي و سياسي اقتصادي در روسيه باز شد و بسياري از جمهوريهاي خود را که قانونا جزو فدراسيون روسيه بودند از دست داد. اما بار ديگر آونگ ناسيوناليست ميليتانت روسيه  در جهت عکس طاق در حال نواختن است. اينبارروسيه  توسط  پوتين که ناسيوناليست ميليتانت روس را نمايندگي ميکند اداره ميشود.      

 

 اگر تا ديروز روسيه براي سر پا ماندن خود به کمکهاي پولي آمريکا نياز داشت امروز با توجه به در اختيار داشتند بيش از  چهل درصد بازار انرژي اروپا به بازيگري به مراتب جدي تر تبديل شده است.اينکه دوباره آمريکا سپر دفاع موشکي خود را که در سال 2002 بعد از 30 سال  در اورپا تا حدودي برچيد و موشکهايشان را ظاهرا از هدف گيري نسبت به همديگر کنار گذاشتند. به بهانه اينکه گويا در مقابل موشکهاي کره شمالي و ايران ميخواهد آنها را  در جمهوري چک و لهستان داير کند حاکي از توازن جديدي است که در جهان در حال شکل گيري است.البته با عکسالعمل شديد روسيه مواجه شد. "ما دوباره اورپا را هدف قرار خواهيم داد." سهم خواهي روسيه در عکس العمل شديد به سپر دفاعي توسط بوش قابل مشاهده است .سخنان بوش در اين زمينه خيلي گويا و اوج استيصال وي را نشان ميدهد."روسيه به اروپا حمله نميکند. روسيه دشمن ما نيست. براي همين ما با روسيه در جنگ نيستيم."و يا فقط با اکتفا به اينکه  "عدم توافق در اينجا وجود دارد."  چکيده سخنان بوش در مقابل پوتين رئيس جمهور روسيه بود. بوش دوران نقاهت و انزواي سياسي  و پس لرزهاي شکست در عراق را دارد  مزه ميکند.بي دليل نيست که اين سرخوردگي تا آنجا پيش رفت که پوتين را براي ويلاي پدريش دعوت کرد. که يک جوري پوتين و زياده خواهي هايش را کنترل کند.                             

 

 پوتين يک روز قبل از ترک مسکو به مقصد آلمان در گفتگو با خبرنگاران گفت:" او هيچ شرمي ندارد که با صدر اعظم آلمان سر حقوق بشربجنگد! و به شدت از انگليس انتقاد کرد که قتل ماور سابق امنيتي روسيه که در انگليس بود را سياسي کرده اند. پوتين گفت: "ما ميخواهيم که صداي ما را بشنوند. ما ميخواهيم موقعيت ما فهميده شود." اين پيام آشکاري است که ما دوران فروپاشي بلوک شرق را پشت سر نهاده ام و آماده بازي  با حقوق مساوي با قدرتهاي بزرگ هستيم. توني بلر در مقابل اين حرفها گفت:" ما خواهان روابط حسنه با روسيه هستيم. ما خواهان گفتگو در مورد کسوو ، ايران و ساير مسائل جهاني در يک رابطه حسنه با روسيه هستيم.البته اين بيشتر به روسيه بستگي دارد."                         

 

گروه هشت که شامل آمريکا، انگليس، فرانسه، آلمان، روسيه، ايتاليا، کاناداو ژاپن ظاهرا قرار است بر سر نحوه کنترل دي اکسيد کربن و "گازهاي گل خانه اي"به توافقاتي برسند که هرکدام از کشورهاي صنعتي بزرگ بايد سهمي را در اين ميان بعهده بگيرند. اما  نه تنها نميتوانند کار جدي براي کنترل "گازهاي گلخانه اي" بکنند بلکه اتمسفر گروه هشت  با سخنان پوتين بيشتر از هر زمان ديگري دماي گروه هشت را بالا برده است.                        

 

در حالي که  کره شمالي با يک بمب اتمي آنهم ناموفق در آزمايش آن، ميتواند اينچنين از آمريکا و اورپا باج خواهي کند! جمهوري اسلامي با چند هزار  “سانتريزفوژ"  ميتواند اين چنين اذهان دول ثروتمند و صاحب سرمايه را به خود جلب کند روسيه چرا اين کار را نکند؟ روسيه که به طريق اولي ميتواد باج هاي کلان تر از آمريکا و اورپا طلب کند. بيش از نيمي از کلاهکهاي هسته اي  و موشکهاي قاره پيما را در اختيار دارد.اگر قرار باشد کسي را  جدي گرفت روسيه بالفعل توان نظاميش ميتواند معادله قدرت را بر هم بزند.                            

در خاتمه بايد گفت آنچه اين روزها به آن شروع جنگ سرد ديگري اطلاق ميشود تا حدودي ميشود آنرا با فاکت نشان داد که اگر هم به همان شدت و حدت گذشته نباشد اما آمريکا و ناتو با روسيه اي که ادعاي شريک شدن در تقسيم جهان را دارد مواجه هستند.آنچه باعث نگراني است، خطر يک مسابقه تسليحاتي بين اين کشورهاست. طبقه کارگر و مردم زحمتکش در اروپا هيچ منفعتي در گسترش اينگونه رجزخوانيهايي که توسط ناسيوناليستهاي روسي و محافظ کارن آمريکا و اورپا سر چپاول ثروتهاي مردم  داده ميشود، ندارند.