به نقل از کمونيست ١٤٥

 

کفن پوشان اسلامي را از دانشگاه بيرون کنيد!

 

در حاشيه اتفاقات اخير دانشگاه اميرکبير

 فواد عبداللهي

 

fuad_1917@yahoo.com

 

 

 

ماجرا از اين قرار است که عده اي از لمپنهاي اسلامي در دانشگاه  امير کبير بقصد راه انداختن دوباره “ انقلاب فرهنگي” دست به جعل لوگو هاي نشريات مستقل دانشجويي و انتشار مطالبي از جانب اين نشريات چون “توهين به مقدسات” زده اند و سينه چاک کنان در صدد حمله به دانشجويان و  ايجاد فضاي ارعاب در دانشگاه برآمده اند.  مستقل از اينکه توهين به مقدسات و مذهب بايد هر روز بازتوليد و بيشتر به لجن کشيده شود اما در پس اين واقعه اخير بايد ديد که هدف رژيم از هل دادن جوجه پاسدارها و بسيجي هاي کفن پوش به جعل نشريات مستقل دانشجويي و  انداختن اين جانوران به جان دانشگاه و فضاي راديکال آن چه مي تواند باشد؟!

 

مي گويند قرار است در دانشگاه خط امامي ها “انقلاب فرهنگي” راه بياندازند! قرار است که  شاخ و شانه کشيدن آمريکا و ايران به بهانه بحران هسته اي و  در اين راستا، “پيروزي” جمهوري اسلامي در عرصه سياست خارجي را بهانه اي براي سرکوب  مردم و ايجاد فضاي اختناق در جامعه کنند. قرار است رويه و انديشه بسيجي در دانشگاه ها حاکم شود و شمشير زنگ زده اسلامي دوباره صيقل خورد!

 

اشتباه نکنيد! هيچکدام از اين قرارها صحت ندارد. آنچه که امروز در دانشگاه  مي گذرد و انعکاس آن در جامعه در حمله به پوشش زنان و اعتراضات معلمين و چماق کشي بروي کارگر در اول ماه مه انعکاس مي يابد نه از سر زور رژيم که از سر دستپاچگي حکومت است. اينها تا چند سال پيش هر کس را مي خواستند در روز روشن مي گرفتند و شکنجه و اعدام مي کردند و سر آخر در روزنامه و راديو و تلويزيون ها يشان شرح ماوقع را با تفصيلات و جار و جنجال منتشر مي کردند. اما امروزه در همين دانشگاه امير کبير (٢٠ آذر سال گذشته)  حين سخنراني احمدي نژاد، دانشجويان با به آتش کشيدن عکسهاي جناب ريس جمهور اعتراض خود را اعلام داشتند و نيروي نظامي و انتظامي شان جرات رودررويي مستقيم با دانشجويان آزاديخواه و برابري طلب  را نداشت. الان بايد کار جوخه هاي ارعابشان را به بخش “خصوصي” اوباش بسيجي و برادران حزب الله بسپارند. و جالب اينجاست که سر آخر بخشهايي از خود حکومت دارند اذعان مي کنند که جعل نشريات اخير، کار گروه ها و مقاماتي از خودشان بوده است. اين يعني نقطه عطفي تعيين کننده در دانشگاه، يعني توازن قوا به نفع مردم.  يعني دوره اي که بقاء رژيم از موضع قدرت عملي نيست. 

 

يک تحرک دفاعي ضد رژيمي در دانشگاه ها (و حتي در محلات) لازم است که به تشکيل گروه هاي دفاع در مقابل  مزاحمتها و خشونت هاي اوباش اسلامي بيانجامد و شهامت دانشجويان و جوانان را در ابراز وجود سياسي و حتي مقاومت فيزيکي در برابر ايادي رژيم به مراتب بيشتر کند.

اين دوران فرصتي است که نه تنها بايد به تشديد مقابله با اسلام به عنوان يک دين که هميشه در دستور ما هست پرداخت بلکه بايد با جريانات اسلامي بعنوان اردوي راست افراطي در جهان امروز مقابله کرد. بايد در برابر جمهوري اسلامي يک صفبندي محکم در دانشگاه و محلات و کارخانجات را سازمان داد و بدرشان کرد، شکستشان داد، منهزم شان کرد. 

مبارزه با دين و اسلام بعنوان يک سرچشمه ارتجاع در سياست و فرهنگ و سنتهاي اجتماعي يک امر بدهي ما کمونيست ها است اما اين هنوز کافي نيست. بايد حرکت هاي سياسي و نيروهايي که مزاحم آزادي انسانند، آدم مي کشند، زنان را سرکوب مي کنند، دانشجويان را مي کوبند و شب و روز در صدد ترساندن جامعه هستند، سر جايشان نشاند.

 

و اين قبل از همه وظيفه آزاديخواهان و سوسياليستها است که با طرح شعارهاي روشن و چهره ضد مذهبي خود نه تنها نقشه ها و طرح هاي از پيشي لمپنهاي اسلامي را بر آب کنند بلکه حرکت هاي دامنه دار و وسيعي را براي بدر کردن دستجات اسلامي از محلات و دانشگاه ها و ميادين کار و مناسبات اجتماعي سازمان دهند.