به نقل از کمونيست ١٤٧

 

 

گراني بنزين: حمله اي ديگر به مردم معترض

 

 

امان کفا

 

 

قيمت بشکه نفت ٧٠ دلار شد، و درآمد نفتي ايران، دومين کشور صادر کننده نفت اوپک، امروز بيشتر از هر زمان ديگر در تاريخ اخيرو قديم جمهوري اسلامي است. ارزي که به اين ترتيب بدست جمهوري اسلامي داده مي شود، آنچنان است که دولت به خواب هم نمي ديد. ارز و دلار آنقدر زياد  است که  جمهوري اسلامي امروز شايد تنها دولتي است که از خارج (از کشورهاي خليج) نقدينه داخلي خود را خريداري مي کند. دلار مي دهند و تومان مي خرند!   

درآمد هنگفت است، دارند پول پارو مي کنند. آنچه که کم است پول نيست، بلکه سهميه مردم زحمتکش از اين انبوه توليد است. و همين حداقل هم مرتبأ مورد تهاجم دولت اسلامي سرمايه است.                     

مي گويند، مصرف بنزين بالا ست و رشد سريع آن با توانايي توليد کشور نامتناسب است. اما يکبار ماشين ها و خودرو هاي مقامات دولت را که از بي بنزيني کنار خيابان ايستاده باشند نمي بينيد. يکبار ماشين هاي اوقاف و حوزه هاي علميه را در صف طولاني بنزين نمي بينيد. يکبار خودروهاي صد ميليون توماني ضد گلوله ولگردهاي دولتي را بي بنزين نمي بينيد.                          پول هست، بنزين و سوخت هست، ولي براي مردم نيست. بالا بردن قيمت و جيره بندي فرداي بنزين هيچ ربطي به مشکل سوخت در ايران ندارد. افزايش قيمت بنزين در حقيقت همان محروم کردن مردم از دستيابي به حتي همان سهميه ناچيز از دسترنج شان است. کيست که نداند هر يک ريالي که به قيمت فروش بنزين در ايران  افزوده شود، خرج هر واحد ترانسپورت و کل حمل و نقل، و کليه مايحتاج مردم چندين برابر افزايش مي يابد. 

گران کردن بنزين مترادف با پايين آوردن سهميه مردم از کل درآمد است. به معني حمله به سطح معيشت مردم است، به معني قدمي ديگر در تحميل فقر و فلاکت بر مردم اين کشور است. فقر و فلاکتي که هدفي جز دستبند زدن به توانايي اعتراض عليه سرمايه را ندارد. دستبندي که  زنجيريش امکان کارگر براي کمر راست کردنش را مي گيرد، نا امني ايجاد مي کند تا امکان اعتصاب را محدود کند، قدرت اعتراض را مورد حمله قرار مي دهد، کارگر را در مقابل کارگر همچون رقيب  قرار مي دهد، به سرمايه دست بالا را مي دهد ...  . مبارزه با شکم گرسنه بمراتب مشکل تر است.                               

گران کردن بنزين بهانه اي براي افزايش قيمت هاي کالاهاي مورد نياز مردم است. بهانه اي براي تامين هر چه بيشتر سود سرمايه در ايران به  قيمت کاهش توانايي زندگي مردم زحمتکش در اين کشور. تحميل فقر، تحميل فلاکت، سلاح جمهوري اسلامي سرمايه عليه کارگر و مردم زحمتکش براي ادامه عمر ننگين اش است. اين همان حمله اي  است که سرمايه جهاني با تحريم اقتصادي براي مردم ايران دنبال مي کرد و مي کند. جلو اين حمله را بايد گرفت. بايد متحد شد، بايد متشکل شد، بايد سازمان يافت.  بايد سدي محکم و حزبي براي مقابله با اين توحش سرمايه ساخت!