مردم از رهبرانشان انتظار دارند

سخنرانی خالد حاج محمدی در چهارمین نشست شورای کادرهای تسکیلات کردستان حزب حکمتیست

نوامبر ٢٠٠٧

 

رفقا!

نشست چهارم شورای کادرهای تشکیلات کردستان را داریم. از نشست قبلی شورا تا اکنون تحولات بسیار مهمی اتفاق افتاده است. اکنون خطر جنگ تهدیدی جدی برای همه ما، برای مردم ایران و کل منطقه خاورمیانه است. در یکی دو سال گذشته حزب ما با تشخیص اوضاع حساس و خطری که مردم را در ایران تهدید میکند، تلاش کردیم مردم ایران، مردم کردستان و کل احزاب سیاسی و جریانات مختلف را متوجه این اوضاع حساس بکنیم. تلاش کردیم راه حلی برای خروج از این وضعیت را در مقابل جامعه قرار دهیم. از کنگره دوم حزب به بعد بیانیه ای را علنی  به همه احزاب و شخصیتهای سیاسی دادیم  و در تلاش هستیم در این اوصاع حساس کل جریانات سیاسی را پای تعهدی برای دفاع از مدنیت و معیشت مردم، برای تعهد به حقوق اولیه مردم و علیه جنگ و بربریتی که در انتظار است بیاوریم. بارها گفته و نوشته ایم، که حمله دولت امریکا به ایران فاجعه ای خواهد بود که تصور آن نا ممکن است. اکنون خطر جنگ چون شمشیری بالای سر مردم ایران قرار گرفته است. جمهوری اسلامی فعلا از فضای جنگی که ایجاد شده علیه مردم و برای ساکت کردن صدای حق طلبانه آنها استفاده میکند.

در کردستان جریانات قومی و ناسیونالیستی با شعار فدرالیسم به حمله آمریکا امید بسته اند. آنها امیدوارند زیر سایه سیاه حمله آمریکا به ایران بتوانند با پول و امکانات تسلیحاتی دولت آمریکا و با دامن زدن به قوم پرستی، چشم بر کل جنایاتی که قرار است برای مردم اتفاق بیفتد بسته تا زیر سایه کشتار مردم و جنگ و خانه خرابی و ویرانی و استیصال مردم، خود به نوائی برسند. در چنین فضایی است که حزب ما و هر جریان مسئولی باید کار و فعالیت کند.

تشکیلات کردستان ما، با شخصیتها و رهبران سرشناسی که دارد، نه تنها در دوره حزب حکمتیست، بلکه در سه دهه مبارز کمونیستها در جامعه کردستان به عنوان نماینده آزادیخواهی، نماینده کارگر و زن و مردم ستمدیده، در تقابل با جمهوری اسلامی و کل جبهه ارتجاع، نقش جدی و مهم داشته است. اکنون و در این دوره  خطیر تشکیلات حزب ما در کردستان بار دیگر در بوته آزمایش قرار خواهد گرفت و جایگاه مهمی در دفاع از حقوق مردم و مدنیت جامعه میتواند داشته باشد. توقع بزرگی در مقابل این حزب و تشکیلات کردستان آن در این اوضاع خطیر قرار  دارد.

احزاب و جریاناتی هستند که خارج از اینکه در جامعه چه اتفاقی خواهد افتاد و بر سر مردم چه خواهد آمد، نشریه خود را منتشر میکنند، رادیو و تلویزیون خود را پیش میبرند و جمع و تشکیلات خود را نگه میدارند و راضی هستند که وجود دارند و کارشان را میکنند. این احزاب به ما و کمونیسم نوع ما و به مردم بیربط است. ما حزب ساختیم که ابزار مبارزه و جنگ ما برای پیروزی کارگر و زن و مردم ستمدید ه باشد. امروز باید این سلاح را به کار برد و تاثیری گذاشت و کاری کرد و دردی از کارگر و زن و کودک این جامعه دوا کرد.

این حزب و تشکیلات کردستان آن مایه امید طیفی از کارگران، زنان و جوانان است. عده زیادی به این حزب و تشکیلات کردستانش امید بسته اند و بخصوص در این اوضاع حساس و پر خطر از آن انتظار و توقع دارند. با این امید علیه جمهوری اسلامی می جنگند، اعتراض میکنند، سازمان میدهند و در مقابل بربریتی که حاکم است و خطراتی که کل بشریت در منطقه را تهدید میکند ایستاده اند.

رفقای عزیز!

جمهوری اسلامی با تمام تلاش خود و با فضای جنگی که ایجاد شده است و بهره و سودی که برای او داشته است هنوز در مقابل مردم ایران، در مقابل کارگر و جوان و زن و مرد این جامعه روزانه در جدال است. مردم هر روز در دفاع از معیشت و امنیت خود و برای تامین زندگی انسانی اعتراض و مبارزه میکنند. اما برای کنار گذاشتن جمهوری اسلامی و برای تامین ابتدائی ترین حقوق مردم این درجه از تلاش و مبارزه مطلقا کافی نیست. ما باید متضمن موفقیت اعتراض مردم باشیم. اعتراض مردم در سازمان و رهبری آن و با اعمال و سیاستی رادیکال میتواند به جائی برسد و موفق شود و آینده آن تضمین شود. این وظیفه حزب ما و تشکیلات کردستان آن است. اعتراض مردم را باید بر دوش یک سازمان حزبی رادیکال و جدی به پیش برد و به پیروزی رساند. در نبود چنین حزبی و در نبود  چنین تشکیلاتی هزاران اعتراض رادیکال میتواند به شکست کشیده شود و ناکام بماند. کل ماجرا این است که بزرگترین جنبشهای رادیکال اگر بر دوش یک حزب محکم و قدرتمند و توده ای و مارکسیستی استوار نباشد، سرش را زیر آب خواهند کرد.

وظیفه ای که اکنون بر دوش ما بعنوان حزب و بر دوش تشکیلات کردستان ما بعنوان یک تشکیلات مهم و با نفوذ حزب ما در جامعه است ایفای این نقش در وضعیتی است که اکنون در آن قرار گرفته ایم می باشد.

ما به کرات گفته ایم در این اوضاع حزب احتیاج به یک نیروی مسلح دارد. تاکید کرده ایم که بدون این نیروی مسلح  نمی توانیم ازعهده وظایفی که در چنین شرایط سختی در مقابل ما قرار گرفته بر بیائیم. در این اوضاع نقش گارد آزادی و اهمیت سازمان دادن آن ده برابر است. اکنون که خطر حمله به ایران جدی است تشکیلات کردستان حزب باید  بسیار جدی گسترش گارد آزادی را در دستور خود قرار دهد و تمرکزی جدی روی آن داشته باشد. ما وقتی به نقش نیروی مسلح و اهمیت آن اشاره میکنیم، جریاناتی فکر میکنند تاکید ما ناشی از نظامیگری ما است. این جریانات کل واقعیتی که در حال حاظر در خاورمیانه و در خود جامعه ایران در جریان است را نمی بینند. کردستان مقداری ویژه تر است  و آنجا تاریخا احزاب سیاسی مسلح بوده اند و سیاست با اسلحه عجین شده، و اگر ما کمونیستها در این جامعه و در دل چنین وضعیتی نیرو شده ایم، نفوذ پیدا کرده ایم و مورد اعتماد توده وسیع مردم بوده ایم، دقیقا به این اعتبار بوده که توان و قدرت دفاع از خود را داشته ایم و با احزاب ناسیونالیست مقابله کرده ایم و نه تنها با جمهوری اسلامی جنگیده ایم بلکه در مقابل هر جریان ارتجاعی که علیه کارگر و زن و جوان و علیه کمونیست دست دراز کرده است ایستاده ایم. اما امروز اوضاع حتی مثل آن دوران نیست. سیاست در کل خاورمیانه مسلح است، همه جریانات ارتجاعی مسلح هستند و اگر شما در مقابل همه این جریانات قدرت دفاع از خود و مردم را نداشته باشید نمیتوانید منشاء هیچ اثری شوید.  علاوه بر این تحولات آتی ایران مثل قیام مردم ایران در سال ٥٧ نیست،  آن دوران سپری شده است. فاکتورهای جدیدی عمل میکند و کلا دوره جدیدی است و حزبی و جریانی می تواند نقش جدی ایفا بکند که فرق این دوره را با دوران قبل درک کند.

اگر در قیام ایران کارگر و مردم  را با نیروی ارتش سرکوب می کردند، اگر اعتراضات و مبارزات زنان، جوانان و مردم را با نیروی مسلح محاصره می کردند، اکنون  در تقابل با اعتراض کارگر و زن و جوان  به خود بمب می بندند.  عراق و لبنان  و فلسطین و افغانستان را نگاه کنید.

این فاکتور، فاکتور جدی است که بخشی از  احزاب و جریانات دیگر آنرا نمی بینند و درک آن برایشان سخت است. اعتصاب و تحصن کارگری، اعتراض زن و جوان و مردم  در نبودن نیروی مسلحی که بتواند از آن حفاظت کند و امنیت مردم را تامین کند به جائی نمی رسد. تاکید ما و اصرار ما بر روی حزب مسلح و گارد آزادی با درک این حقیقت است و از اینجا ناشی میشود. یکی از تفاوتهای اساسی کمونیسم دخالتگر و حکمتیستی، کمونیسم مارکسی ما با انواع جریانات دیگر که با همین اسم فعالیت میکنند، در این است که نقشه خود را برای تغییر دنیا بر مبنای دیدن حقیقت و واقعیت میریزیم.  گارد آزادی و سازمان دادن آن از سر دیدن واقعیتهای ملموسی است که وجود دارند. گارد آزادی باید با مبارزات مردم عجین شود، باید با مسائل واقعی از دفاع از حق زن تا دفاع ا امنیت مردم  چفت شود و باید یک اهرم جدی فعالیت حزب حکمتیست باشد.

رفقا !

در دوره سختی قرار داریم،  کل بحثهای تاکنونی ما این را نشان می دهد، واقعیتها و اتفاقاتی که در منطقه، در ایران و در کردستان اتفاق می افتد این را نشان می دهد.  اگر ما کمونیستها  از صحنه جامعه کردستان پاک شویم و نباشیم، اگر در دل این تحولات حزب حکمتیست نتواند وظایفی را که بر عهده خودش گذاشته  تامین کند، اگر گارد آزادی نتواند در ابعاد توده ای سازمان داده شود، اگر حزب حکمتیست نتواند تامین کننده این مسائل باشد جامعه کردستان میتواند به منطقه سیاه کانگسترهای نظامی تبدیل شود. بسیاری از گروهای قومی چشم به انتظار جنگ هستند و خواب یوگسلاویزه کردن و عراقیزه کردن جامعه ایران را دارند تا در سایه آن اینها هم نقشی ایفا کنند.

 

رفقای عزیز!  

در این دوره هم یک بار دیگر کمونیزم ما آزمایش می شود و یک بار دیگر تک تک ما در مقابل یک بازبینی دیگر قرار خواهیم گفت. بخش زیادی از رهبران سه دهه  مبارزه مردم در جامعه کردستان اینجا نشسته اند. آنهایی که در این سه دهه با خط و سیاست و رهبری و نقشی که داشته اند در میان مردم سرچشمه امید بوده اند. در این سه دهه وجود این نسل از رهبران پشتوانه تلاش، مقاومت، امید و پشتگرمی کسانی که در زندان مقاومت کرده اند، زنانی که در مقابل ارتجاع اسلامی ایستاده اند، و جوانانی که قوانین اسلامی را زیر پا گذاشته اند، بوده.

مردم از رهبرانشان انتظار دارند، در این شرایط سخت و خصوصا اگر جنگی صورت بگیرد توقع دارند رهبرانشان  همراهشان باشد. ما باید این مهم را تضمین کنیم و در این دوران سخت از نزدیک مردم را برای دفاع از خود، از حرمت و کرامت و امنیت و معیشت شان در مقابل جمهوری اسلامی و هر دارودسته مسلحی متحد و سازمان دهیم.  

 

برای کمیته کردستان و برای همگی شما آرزوی موفقیت می کنم.