آزادي دانشجويان؛

سد محکمي در مقابل تعرض رژيم به فضاي سياسي ايران

 

مصاحبه با خالد حاج محمدي

 

کمونیست: شما به عنوان مسئول کمپین برای آزادی دانشجویان زندانی لطفا توضیح دهید که ضرورت این کمپین از کجا آمده  است؟ آزادی دانشجویان دستگیر شده  در شرایط و اوضاع و احوال فعلی از چه اهمیتی در پیشبرد امر آزادی و برابری برای مردم در جامعه ایران برخوردار است؟

 

خالد حاج محمدی: اجازه بدهید از قسمت دوم سوال شما شروع کنم. در چند سال گذشته دانشگاههای ایران مرکز تحرکی جدی علیه استبداد و آزادی ستیزی جمهوری اسلامی، علیه آپارتاید جنسی و در دفاع از آزادی های سیاسی و مدنی و علیه فضای نظامی حاکم بر دانشگاهها و جنگ و حمله نظامی به ایران بوده است. در یکی دو سال اخیر تقابل دانشجویان با رژیم جمهوری اسلامی و سیاستهایش ابعادی بی سابقه گرفته است. در این دوره دانشجویان با مطالبات و خواستهای شفاف و روشن پرچمی را در دانشگاهها بلند کردند که مستقیما در دفاع از مردم، در دفاع از آزادی بیان و آزادیهای سیاسی، در دفاع از حقوق برابر زن  و مرد و علیه جنگ و خطراتی بود که با حمله دول غربی به ایران کل جامعه و مدنیت را به کام نابودی میتوانست بکشاند. این پرچم که با شعار “آزادی برابری”، “دانشگاه پادگان نیست” و “نه به جنگ” در دانشگاههای ایران به اهتزاز در آمد، بیان امیال و آرزوهای میلیونها انسان در جامعه ایران است.

 

جمهوری اسلامی قبل از ١٣ آذر و با اعلام مراسم ها به مناسبت ١٦ آذر از جانب دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب، شروع  به دستگیری فعالین و رهبران دانشجویی کرد تا مانع جمع شدن نیرو حول این پرچم و مانع به میدان آمدن مردم شود. صدایی که از دانشگاه بلند شد صدایی از اعماق جامعه ایران بود که میلیونها انسان به آن نه تنها سمپاتی بلکه بخش مهمی از خواستها و آرزوهای خود میدانستند. توجه داشته باشید که صدایی که از دانشگاههای ایران و از جانب دانشجویان آزادیخواه و برابری بلند شد، شعارها و مطالباتی که مطرح کردند، خواست و آرزوی هر انسان شرافتمند در آن جامعه، هر زن آزادیخواه و هر جوان خواهان زندگی انسانی و هر کارگر و انسان متنفر از اختناق و جنگ و بی حقوقی بود. دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب نوک تیز قله یخی بودند که سینه توحش و زن آزاری و محرومیت و بی عدالتی را در جامعه ایران هدف قرار داده بود. رهبران و فعالین این حرکت در راس هرمی بود که خواهان رفع محرومیت و زندگی در شان انسان امروز بودند. مهم نیست حرکتی که راه افتاد از کجا شروع شد، مهم این است که رهبران این حرکت در راس جنبشی بودند که امیال و آرزوهای هر کارگری که از ستم بیزار است و هر زنی که از بی حقوقی مینالد و هر جوانی که خواهان حقوق انسانی خود است و هر انسانی که به کرامت و حرمت انسان ارزش میگذارد بود. در واقع رهبران این جنبش بودند که توسط جمهوری اسلامی دستگیر و شکنجه و ربوده شده بودند. اهمیت کمپین ما و اهمیت آزادی دستگیر شدگان از همینجا نشات می گیرد.

باید در نظر داشت که این اتفاقات در شرایطی پیش آمد که جمهوری اسلامی بعد از موفقیتهای خود در تقابلهای مختلف با غرب از ماجرای اتمی تا کشمکش در عراق، در تلاش بود که از فرصت استفاده کند و هر صدای حق طلبانه و آزادیخواهانه را خفه کند و مردم را به تمکین وا دارد و آنان را  به  قبول اوضاع فلاکت بار کنونی مجبور کند. در مقابل این برنامه جمهوری اسلامی، صفی از آزادیخواهان در سراسر دانشگاههای ایران به مقابله پرداخت و از حقوق مردم ایران، از حقوق میلیونها انسان، زبان به اعتراض گشود و زبان حال آنها شد. عملا کسانی که زندانی شدند و زیر شکنجه قرار گرفتند خارج از اینکه چه شغل و مقامی داشتند،  نسل جوانی بودند که بشریت متمدن را در ایران نمایندگی کردند و جرمشان هم همین بود. ما با تلاش خود برای آزادی آنها همراه با میلیونها انسان در ایران و سراسر جهان از بشریت متمدن و از حقوق انسان دفاع کردیم.

 

کمونیست: سه ماه از اعلام کمپین شما و شروع دستگیری دانشجویان میگذرد. در این سه ماه چه کرده اید و چه نتیجه ای گرفته اید؟ چه دستاوردی را کمپین شما و کل کمپینها و تلاشهایی که در این جهت شده است داشته اید؟

 

خالد حاج محمدی: اجازه بدهید اول یک نکته را روشن کنم. در این دوره ما تنها نبوده ایم. تلاشی همگانی در دفاع از دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب و در دفاع از شعار و خواستهای آنان در ایران و سراسر جهان پیش برده شده است. مهمترین فاکتور و دستاورد به میدان آمدن صفی وسیع از دهها هزار نفر جوان در دانشگاههای ایران و زیر چتر دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب بوده است. در این مدت در سراسر شهرهای ایران از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب شاهد به میدان آمدن صفی وسیع از جوانان و دانشجویان بودیم که امر مشترک آنان دفاع از همان خواستها و با همان شعارها که دانشجویان به جرم آن زندان رفته و شکنجه شدند بودیم. در این مدت از ایران تا کل اروپا و امریکا و کشورهای مختلف شاهد تحرکی جدی و وسیع در دفاع از دانشجویان زندانی و با خواست آزادی فوری آنها بودیم. در راس کل این تحرک نقش دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب قابل تحسین بود. کمپین ما و کل تلاشهایی که جریانات مختلف در سراسر جهان در این رابطه پیش بردند بخشی از این تلاش برای آزادی دانشجویان زندانی بود. ما هم به سهم خود تلاش کردیم بشریت متمدن را در سراسر دنیا و تمام نهادها و سازمانها و اتحادیه های کارگری و هر کس که مدعی دفاع از حقوق انسان است را از این ماجرا مطلع و صدای دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب را به گوش آنان برسانیم. در این سه ماه پایتختهای کشورهای اروپای و آمریکا و بسیاری از شهرهای بزرگ به میدان اعتراض و تحرک ایرانیان آزادیخواه علیه جمهوری اسلامی و در دفاع از دانشجویان تبدیل شد. صدها تشکل دانشجویی در سراسر جهان همراه با نهادهای انسان دوست، انسانهای آزادیخواه، روزنامه و مجله و  شعرا و فیلم ساز و موزیسین و ... به دفاع از آنان بر خواستند و اعتراض خود را به جمهوری اسلامی اعلام کردند. در خود ایران از اعتراضات وسیع و علنی هزاران نفره در دانشگاهها تا طومارهای چند هزار نفره در شهرهای مختلف در دفاع از زندانیان، همگی صحنه هایی شور انگیز از همبستگی و دفاع از دانشجویان، دفاع از آزادیخواهی را به نمایش گذاشت و فشار جدی به جمهوری اسلامی وارد کرد.

نتیجه کل این فعالیتهای شکل گرفتن یک صف وسیع از مردم ایران در مقابل یورش جمهوری اسلامی به حقوق مردم ایران و ایستادن در مقابل آن بوده است. در این مدت یک اتحاد وسیع هم در داخل ایران و هم در کشورهای مختلف در دفاع از دانشجویان شکل گرفت که مایه افتخار هر کسی است که در این کارزار سهمی ادا کرده است. بخش زیادی از دانشجویان تا هم اکنون اساسا با قرار وثیقه آزاد شده اند. امروز خود دانشجویان آزادیخواه و هر کس زیر این نام زندان رفته است به رهبر شناخته شده و مورد اعتماد نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان تبدیل شده است. اکنون در کشورهای مختلف بخش زیادی از فعالین این جنبش را میشناسند و این مانعی جدی در مقابل جمهوری اسلامی بود که بتواند آنها را در خفا و دور از چشم مردم نابود کند. یک همبستگی شور انگیز در دفاع از دانشجویان و در دفاع از آزادیخواهی در سراسر جهان شکل گرفته که شور انگیز است. در دل کل این تحرکات سدی در مقابل جمهوری اسلامی و نقشه های شوم آنها برای سرکوب مردم شکل گرفته که جای بسی خوشحالی است.

 

کمونیست: چنانکه گفتید تعداد زیادی با قرار وثیقه آزاد شده اند و از قرار معلوم تعدادی هم اگر قرار وثیقه بگذارند آزاد میشوند و تعدادی هم هنوز مانده اند. آیا پرونده این دوستان بسته میشود؟ ادامه کار چه میشود؟ آیا وظیفه کمپین شما تمام میشود؟

 

خالد حاج محمدی: آزاد شدن با قرار وثیقه خود موفقیتی است که به یمن تلاشهای تا کنونی صورت گرفته است. تا همین حد هم موفقیت بزرگی برای جنبش آزادیخواهی مردم ایران است. اما کار در اینجا تمام نمیشود و کار کمپین ما و دفاع از دانشجویان زندانی به جای خود باقی میماند. گذاشتن وثیقه هنوز طوقی است که گردن دانشجویان کرده اند و فردا تازه پروسه محاکمات و  احکام دادگاههای جمهوری اسلامی در جریان است. با تمام اینها، تا همینجا موفقیتهای خوبی کسب کرده ایم ولی مطلقا نباید به آن اکتفا کرد. دستگیر شدگان اول مه سقز را همه به یاد داریم که بعد از یکی دو سال در دادگاه  کارگران را به جرم مراسم اول ماه مه حکم زندان دادند و محمود صالحی یکی از این کارگران هم اکنون و بعد از احکام دادگاه رژیم مدتها است در زندان است. تازه وثیقه های که جمهوری اسلامی از دانشجویان طلب کرده است در تاریخ چند دهه گذشته نمونه نداشته است. توجه کنید قرار است بهروز کریمی زاده را با گذاشتن وثیقه ٣٠٠ میلیون تومان آزاد کنند. تامین چنین مبلغی اولا تا حد غیر ممکن است و در ثانی این دیگر آزادی نیست. بقیه نیز که آزاد شده اند وثیقه های ١٠٠ میلیون و ٨٠ میلیون تومانی گذاشته اند که بسیار سنگین است. جمهوری اسلامی با این کار میخواهد فعلا خود را از شر اعتراضات مردم نجات دهد و در موقعیت مناسب تر و با فروکش کردن فضای اعتراضی دوباره “عدالتخانه” های اسلامی آنها احکام زندان و ... صادر میکنند. باید علیه این احکام و این نوع “آزاد کردن” اعتراض کرد و نباید فشار بر جمهوری اسلامی را کم کرد. خواست ما و خواست میلیونها انسانی که تا کنون برای آزادی بی قید و شرط دانشجویان تلاش کرده اند به جای خود باقی است. قیودی که جمهوری اسلامی گذاشته است باید با اعتراض همه جانبه مردم طرف شود.

 

کمونیست: کلا آیا اقدامات این دوره جمهوری اسلامی توانسته است فضای دانشگاهها را آرام کند؟ آیا جمهوری اسلامی به اهداف خود رسیده است؟

خالد حاج محمدی: جمهوری اسلامی اهدافی بیش از دانشگاهها را داشت. جمهوری اسلامی با سرکوب دانشجویان و نظامی کردن دانشگاهها به عنوان مراکز تحرکات آزادیخواهانه در این دوره، در نظر داشت کل فضای سیاسی ایران را و فضای اعتراضی را کاهش دهد و اختناق را بیش از پیش حاکم و مردم را به خانه های خود بفرستد. برای این کار از دانشگاه شروع کرد و فعالین و رهبران تحرکات اخیر را که دانشجویان آزادیخواه در راس آن بودند، دستگیر کرد. اما نتیجه عکس آن چيزي شد که جمهوری اسلامی تصور میکرد. راستش نه تنها جمهوری اسلامی بلکه بخشی زیادی از “مخالفان” درون حکومت  و دفتر تحکیم وحدت هم دل خوش کرده بودند که با حمله به دانشجویان آزادیخواه و دستگیری رهبران و چهره های شاخص آنها میتوانند به این جنبش خاتمه دهند. نتیجه بر عکس از آب در آمد و بعد از تعرض آنها دانشجوی آزادیخواه و برابری طلب از گوشه و کنار مملکت سر بیرون آورد. معلوم شد جمهوری اسلامی محاسبه درستی نکرده است و معلوم شد این تحرکات عمیقتر و وسیعتر و توده ای تر از آن است که تصورش را میکردند. اکنون دانشجوی آزادیخواه و برابری طلب دهها هزار دانشجو را در دانشگاههای مختلف شامل میشود. رهبران و فعالین آنها خوشنام ترین و شناخته و معتبرترین شخصیتها هستند و بیش از هر زمانی سمپاتی به آنها در میان مردم ایجاد شده است. اسم آنها، نقش و فعالیتهای آنها، شهر به شهر و خانه به خانه رفته است و به نیروئی تبدیل شده است. به همین دلایل است که با تمام این اقدامات و بسیج نیروی انتظامی و بسیجی و تهدید و ارعاب و اخراج نتوانستند فضای اعتراضی در دانشگاهها را خاموش کنند. در همین یک هفته شاهد تحرکات زیادی در دانشگاههای مختلف در دفاع از خواستهای صنفی تا علیه فضای نطامی بودیم. اعتراضات این مدت دانشگاه شیراز را در نظر بگیرید که با شعار “فرمانده پادگان استعفا استعفا” چند روز متوالی است در جریان است. این تحرکات ادامه همان تحرکات ١٣ آذر در دانشگاه تهران، ادامه تحرکات دانشگاههای دیگر علیه فضای اختناق در دانشگاهها و با شعار دانشگاه پادگان نیست میباشد. جمهوری اسلامی هر تلاشی بکند، از امروز هر تحرکی در دانشگاههای ایران اگر حتی در اعتراض به کيفيت غذا هم باشد عملا به حرکتی علیه کل اختناق و برای آزادی بی قید و شرط دانشجویان دستگیر شده و لغو هر گونه احکامی تبدیل خواهد شد.

کل تحرکات این دوره دستاوردهای مهمی برای جنبش آزادیخواهانه مردم ایران در بر داشته است. این تحرکات سدی در مقابل تعرض رژیم به فضای سیاسی ایران ایجاد کرد که در نبود این سد فردا بساط اسید پاشی به صورت زنان در خیابانها و میادین شهرها از سر گرفته میشد. در نبود این سد فضای اختناق را بیش از پیش بر کل جامعه حاکم میکردند و در سایه آن حلقوم کارگر را بیش از هر زمان برای سود بیشتر صاحبان سرمایه فشار میدادند. اگر جمهوری اسلامی موفق میشد،  فردا سراغ کارگر ماشین سازی و کارگر نفت میرفت و دستمزد ناچیز کنونی را هم پایین می آورد. نقشی که دانشجویان و کل مردمی که در دفاع از آنها ایفا کردند، سدی بود در مقابل  تعرض به سطح معیشت مردم، در مقابل تعرض بیشتر به زنان و ایجاد خفقان و سیه روزی بیشتر برای مردم ایران. 

ما از ابتدا گفتیم تا آزادی بی قید و شرط همه دانشجویان و تا برداشتن قرارهای وثیقه و هر نوع محاکمه و بازداشت بعدی و صادر کردن احکام محکومیت،  از پای نمی نشینیم.