-- Logo ---->

طبقه کارگر در اروپای واحد، در مصاف با سیاست "ریاضت کشی"

حسین مرادبیگی

 

جنبش کارگری در کشورهای اروپای واحد خود را برای مقابله با آنچه که سرمایه داران و دول کاپیتالیستی آن را سیاست "ریاضت کشی" می نامند، آماده میکند.  اعتصاب کارگران پالایشگاههای متعلق به شرکت توتال در فرانسه، اعتصاب چهار روزه کارگران برجهای کنترل فرودگاههای فرانسه، راهپیمائی کارگران و اتحادیه های کارگری در شهرهای مادرید، بارسلونا و والینسیای اسپانیا علیه بیکاری و بالابردن سن بازنشستگی و همچنین اعتصاب عمومی کارگران بخش دولتی در یونان که بخشهای هواپیمائی، راه آهن و حمل و نقل را در برمیگرفت، و خشم در حال جوشش کارگران در آلمان از شروع این رویاروئی خبر میدهد.

سرمایه داران و دول اروپائی که مانند دیگر سرمایه داران و دول سرمایه داری در سراسر جهان بحران سرمایه داری دو سال قبل را با تعرض به طبقه کارگر و به کمک اخراج و بیکار سازیها، پائین نگاهداشتن دستمزدها و تشدید کار  کارگران شاغل تخفیف داده و بنا به ادعای خودشان دوره رکود را پشت سر گذاشته اند، اکنون برآنند که با ادامه و تشدید آنچه خود علنا سیاست "ریاضت کشی" بیشتر نام نهاده اند کل این بحران و دامنه آن را که هر روز عمیق تر میشود، با کشیدن طناب از گرده طبقه کارگر  و دیگر مردم محروم، پشت سر بگذارند. سیاستی که در یک سال و نیم اخیر به بالا رفتن نرخ بیکاری در بعضی از این کشورها مطابق آمارهای خودشان بالاتر از ده درصد، منجر شده است. سطح زندگی طبقه کارگر به پائین ترین حد خود در چند دهه اخیر رسیده است. تحمیل فقر هرچه بیشتر به طبقه کارگر و کل مردم محروم و دست نخوردن کیسه قطورسرمایه داران ظاهرا تنها راه ممکن برای ادامه و سرپا نگاهداشتن نظام بردگی مزدی در سراسر جهان سرمایه داری است.

همین دیروز گفتند بحرانشان دوره رکود را پشت سر گذاشته است، به جای گشایشی در شرایط سخت زندگی یک سال و نیم گذشته طبقه کارگر اکنون از تحمیل فقر بیشتر خبر میدهند. میلیاردها دلار از پولی را که می بایست صرف رفاه این مردم میکردند به کیسه بانکها ریختند، حالا رکود را پشت سر گذاشته از کاهش بیمه های اجتماعی خبر میدهند؟ در ایران تحت حاکمیت حکومت اسلامی ادعا میکنند که اصلا بحران اقتصادیی در کار نیست اما هر روز کرور کرور کارگر را اخراج و بیکار کرده و زندگی چند برابر پائین تر از خط فقر را به طبقه کارگر در ایران تحمیل کرده اند. این قبول نیست! باید جلو این تهاجم وحشیانه به زندگی طبقه کارگر ایستاد. برای پایان دادن به این وضعیت، طبقه کارگر را در کل جهان سرمایه داری، از تهران تا پکن، از پاریس تا لندن، از برلین تا واشنگتن، از مادرید  تا آتن تا رم، راهی جز اتحاد و مبارزه برای بیرون کشیدن حقوق خود از چنگال سرمایه داران و دولتهایشان نیست، راهی جز پایان دادن به بردگی مزدی و نجات بشریت از این نظام نیست. و این در گرو اتکاء طبقه کارگر به نیروی خود، در گرو تشکل و رشد خودآگاهی و وحدت درونی طبقه کارگراست.

٢٥ فوریه ٢٠١٠