-- Logo ---->

  گرامی باد یاد اعتصاب معدنچیان انگلیس

جمال کمانگر

 

یاد آوری و گرامی داشت  روزهای تاریخی نه تنها ارج نهادن به مبارزه کسانی است در آن  درگیر بوده اند بلکه یادآوری درسهای است که از دل چنین مبارزاتى بیرون میاید .این درسها  کاربست عملی برای مبارزین فعلی جنبش کارگری  دارد. ١٢مارس ١٩٨٤ معدنچیان انگلیس دست به اعتصاب زدند. روزی  تاریخی در جنبش کارگری دنیا مخصوصا در بریتانیا است. یاد کسانی است  که یک سال با چنگ و دندان از دست آوردهای طبقه کارگر در انگلیس دفاع کردند. یاد و خاطره هزاران کارگر معترضی است که برای اولین بار پا را فراتر از سنت اتحادیه ای در انگلیس گذاشتند و علیه بیکار سازیها و خصوصی سازیها  دست به اعتصاب زدند. در مورد اعتصاب معدنچیان زیاد گفته شده و قطعا از این  به بعد هم به عنوان یک تجربه به آن پرداخته خواهد شد.

برای ما کسانی که ٢٦ سال بعد از آن واقعه به آن نگاه میکنیم نه تنها برا ی گرامی داشت بلکه برای درس گرفتن و بر جسته کردن دست آوردهای آن  برای جدال عظیمی که در پیش است کار برد دارد.

اعتصاب متکی بود بر قدرتمندترین اتحادیه کارگری معدنچیان  که در سال ١٩٧٤ یک بار تجربه به زیر کشیدن دولت محافظ کار را در پرونده خود داشت.

تاچر در راس دولت محافظ کار انگلیس برنامه اقتصادی خود مبنی بر خصوصی سازی و بیکار سازی وسیع را در دستور کار خود گذاشته بود و این اعلان جنگی بود به طبقه کارگر انگلیس و قرار بود از قبل خانه خرابی و وبیکاری وسیع این برنامه های "بازار آزاد" عملی شود. ١٢مارس ١٩٨٤ کارگران معدن دست به اعتصاب سراسری زدند و تاچر در واکنش به اعتصابیون در مجلس عوام گفت:"ما باید با  دشمن خارجی در فالکلند بجنگیم و همیشه باید هوشیار باشیم که جنگیدن با دشمن داخلی بسیار سخت تر و خطرناکتر است"

تاچر و دولت محافظ کار، کارگران اعتصابی را به عنوان" دشمن داخلی" که جنگیدن با آن سختر است خطاب قرار داد و تمام امکانات دولت سرکوبگر را برای سرکوب اعتصابیون به کار انداخت. دولت کلیه نیروهای سرکوب پلیس و ارتش را بسیج کرد تا به این اعتصاب پایان دهد. خدمات دولتی به فرزندان و خانواده اعتصابیون و عدم پرداخت حقوق به کارگران اعتصابی و آوردن اعتصاب شکنها به سر کار بخشی از ماشین سرکوب بود که با گرسنه نگه داشتن کارگران تلاش میکرد اعتصاب را به شکست بکشاند. سرکوب کارگران اعتصابی نمونه ای از وحشیگری پلیس و دولت سرمایه داران در انگلیس بود که طبق گفته"اسکارگیل" از رهبران معدنچیان  مانند سرکوبها در دیکتاتوریهای آمریکای لاتین بود. اعتصاب سر انجام در ٥ مارس ١٩٨٥ پایان یافت. ده نفر در جریان اعتصاب توسط پلیس کشته شدند. در طول این یک سال نزدیک ١٢ هزار نفر توسط پلیس بازداشت شدند و علیه بالغ بر ٨ هزار نفر پرونده جنایی در دادگاه تشکیل شد .

اعتصاب شکست خورد و تاچر موفق شد برنامه خصوصی سازی و بیکار سازیهایش را اجرا کند که

هزاران نفر را خانه خراب کرد. مهمترین دلیل شکست  طبق گفته "اسکارگیل" عدم پشتیبانی همه کارگران انگلیس از اعتصاب بود!

اعتصاب معدنچیان تاثیر وسیعی در همبستگی و همدلی میان کارگران و مردم عادی بوجود آورد. کارگران به مدت یک سال هیچ دستمزدی نداشتند و دولت هم آنها و خانواد هایشان و حتی بچه هایشان را از امکانات دولتی محروم کرده بود. با این حال کارگران به کمک شبکه وسیعی از کارگران  و مردم عادی از انگلیس و سایر کشورهای دیگر که کمک مالی جمع میکردند توانستند که یک سال دوام بیاورند و تلاش دولت سرمایه را در این زمینه به شکست بکشانند.

اولین درس اعتصاب برای طبقه کارگر انگلیس بعد از اعتصاب  این بود که از خواسته های سنتی "افزایش دستمزدها" و بهتر شدن "شرایط کار"پا را فراتر نهند و  به بیکار سازی اعتراض کنند! اعتصاب معدنچیان جامعه بریتانیا را به شدت قطبی کرد و آلترناتیو سوسیالیستی برای اداره جامعه را برجسته کرد.

 اعتصاب معدنچیان انگلیس برگ زرینی از میلیتانسی و رادیکالیسم کارگری ، سازمان و تشکل را بر پیشانی خود دارد. تجلیل از این روز تجلیل از اتحاد و هم سرنوشتی طبقاتی کارگران است.

برای طبقه کارگرمهمترین درس این بود که بدون سازمان و تشکل ، بدون حزب کمونیستی-کارگری و خود آگاهی طبقاتی فائق آمدن بر سرمایه داری کار دشواری است.کارگران چاره ای  جز سازمان و تحزب  ندارند و تنها راه غلبه بر سرمایه متشکل شدن و خود اگاهی و تحزب است.

١٠مارس٢٠١٠