-- Logo ---->

کلیسای کاتولیک  و سؤ استفاده جنسی از کودکان

سیف خدایاری

 

تعرض و تجاوز به جسم و روح کودکان بخشی از سرشت ادیان و خرافاتی است که برای در انقیاد نگهداشتن انسانها توسط نظامهای حاکم بر جوامع بشری و بیش از همه برای کنترل روابط تولید در نظام سرمایه داری "اجرا " می شود. تصور بازتولید ادیان و خرافات بدون شستشوی مغزی کودکان و مانیپولاسیون افکار و احساسات آنها بسیار سخت است. از این رو کودکان را به مساجد، کلیساها و معابد می کشند و دنیای شیرین کودکی را به کابوس ترس و نفرت تبدیل می کنند که تقریباً تا آخر عمر بخش وسیعی از انسانها را رها نمی کند. کودکان را در حجاب خفه می کنند تا درس انقیاد و بردگی را از همان اوان کودکی به آنها آموخته باشند و بدتر از همه آنها را مورد تجاوز جنسی قرار می دهند تا علاوه بر اطفای شهوت روحانی کشیشها و اسقف ها، درس تسلیم و سکوت را بدانها آموخته باشند.

سابقه تجاوز جنسی به کودکان به قدمت ایجاد مراکز مذهبی می باشد. اگر در دنیای قدیم سلطه مذهب با مقاومت کمتری روبرو می شد، امروزه به یمن وجود کمونیستها، آتئیست ها و انسانهای آزادیخواه دیوارهای اقتدار کلیسا و مساجد زیر ضربه های شدید منتقدان و ناظران بر اعمال مذهبی یکی پس از دیگری فرو می ریزد و دنیای " متمدن" شاهد هولوکاست جنسی کودکان توسط مقامات مذهبی است. بی سبب نیست که پاپ در جدیدترین اظهارنظر تقصیر رسوایی جنسی را بر گردن سکولاریست ها انداخته است که چشم از اعمال آنها بر نمی دارند!

هفته سوم مارس ٢٠١٠ روزهای سختی برای کلیسای کاتولیک بود: روز سه شنبه ١٧ مارس کلیسای کاتولیک ایرلند جزئیات بیشتری درباره پرونده دو کودک ١٠ و ١٤ ساله منتشر نمود که در سال ١٩٧٥ توسط "برندن اسمیث" یکی از روحانیون کلیسا مورد تجاوز جنسی قرار گرفته بودند. طبق این گزارش در سال ١٩٧٥ مقامات کلیسا و از جمله کاردینال شن برادی کودکان را وادار کرده بودند که برای پرهیز از " تبانی احتمالی" هنگام جمع آوری شهود، سوگند نامه مذهبی امضا کنند و بدینوسیله با کتمان حقیقت به برندن اسمیث متجاوز١٨ سال فرصت  بیشتر داده بودند تا  بعد از آن رسوایی که منجر به سقوط دولت ائتلافی وقت هم شده بود، در سایر اسقف نشینها از ایرلند تا آمریکا به تجاوز جنسی به کودکان ادامه دهد. کشیش اسمیث در سال ١٩٩٤ با پرونده ای قطور از ١٠٠ مورد تجاوز جنسی به زندان رفت.

این خبر کاردینال شن برادی را وادار کرد که در مواجهه با سیل اعتراضات و در واقع برای حفظ حیثیت کلیسا ازخشم انسانهای مردم آزادیخواه به خاطر کوتاهی در انجام مسئولیت دینی اش عذرخواهی کند. اما با تبخترِ خاصِ مقامات مذهبی اعلام کرد تنها در صورتی استعفا خواهد داد که پاپ از او تقاضا کند!

البته پاپ و کلیسای کاتولیک در نجات تجاوزگران به جسم و روح کودکان ید طولانی دارند. تاریخ نگارانِ رسوائی هایِ جنسیِ مقامات دینی، در این زمینه پرونده کاردینال لاو از بوستون در ایالات متحده را یادآور شده اند که بعد از تجاوز جنسی متعدد به کودکان سرانجام مجبور به استعفا از مقام والای سراسقف کلیسای بوستون شد و برای ادامه رسالت دینی اش با حقوق ماهیانه ٥٠٠٠ یورو در واتیکان رحل اقامت افکنده است.

اگر تصور می کنید "وجدان  برادی" زبان او را به اعتراف درباره ماجرا گشوده است در اشتباه هستید. این اعترافات به دنبال انتشار گزارش ٢٦٠٠ صفحه ای ریان و گزارش ٧٢٠ صفحه ای مورفی می آید که طی تحقیقات موشکافانه ٩ ساله در ماه مه ٢٠٠٩ گزارش دقیقی از ٧٠ سال تجاوز جنسی مقامات مذهبی را با شهودی بالغ بر دو هزار نفر قربانی در ترور روحی، جسمی و جنسی کودکان منتشر نمودند و کلیسای واتیکان را با سونامی رسوایی جنسی روبرو ساختند. به دنبال این گزارشات چهار تن از کشیشان موجود در لیست مورفی استعفا دادند. ماه دسامبر ٢٠٠٩ برادی اذعان داشته بود که در صورت اثبات نقش اش در تجاوز جنسی به کودکان استعفا خواهد داد. پایداری برادی سه ماه دوام نداشت و در کمال وقاحت ضمن تأیید حضور خود در خفه کردن صدای اعتراض قربانیان با امضای "سوگند نامه مذهبی"، تقصیر را متوجه فرهنگ "سکوت و رازداری" سالهای گذشته کرد و بیشرمانه اعلام کرد که نمی دانسته است که می تواند موضوع را به پلیس گزارش دهد! ادعای برادی چندان هم بی ربط نیست، او باید به مقام بالاتر گزارش می داد تا طی سلسله مراتب به پاپ می رسید و پاپ هم با اظهار تأسف "عمیق" خود قضیه را فیصله می داد!

سپتامبر ٢٠٠٩ هم سراسقف سیلوانا ماریا توماسی از علمای اعلام واتیکان اذعان کرده بود که طی ٥٠ سال گذشته بین ١/٥ تا ٥ درصد از روحانیون کاتولیک در تجاوز جنسی به کودکان نقش داشته اند.

به دنبال این سلسله رسوایی ها، کلیسای واتیکان هفته پر تنش خود را سپری کرد! با نگاهی مختصر به رسوایی های این هفته واتیکان، بخش ناچیزی از دامنه و عمق رسوایی مذهب در تجاوز به کودکان بر ملا شده است.لیست زیر تنها بخشی از این اسکاندال است:

   ــ در آلمان جرج راتزینگر برادر پاپ به شلاق زدن گروه همسرایان و تنبیه بدنی در یک مدرسه مذهبی اعتراف کرد اما اتهام تجاوز جنسی را رد نمود چون بیم آن می رود با قبول تجاوز جنسی پای برادرش یعنی پاپ اعظم به میان کشیده شود. آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان نیز هراسان از تشدید بحران، علیرغم چشم بستن سالیان دراز بر فجایع فوق مجبور شد تجاوز به کودکان را عملی " پست" خواند و خواستار تحقیقات همه جانبه درباره تمام رویدادهای مربوط به تجاوز جنسی به کودکان شد.

ــ در هلند به دنبال ٢٠٠ مورد شکایت آزار جنسی، کلیسا ناچار به قبول تحقیقات مستقل در مورد چندین مؤسسه مذهبی شد.

ــ در اتریش یک کشیش ضمن قبول تجاوز به بیش از ٢٠ کودک از مقام خود استعفا داد. همزمان سراسقفِ وین، تجرّد روحانیون کاتولیک را از عوامل پدوفیلی خواند.

ــ پاپ ناراحتی خود از رسوایی تجاوز جنسی به کودکان را اظهار کرد و طی نامه ای رسمی به کلیسای ایرلند خواهان استغفارو التیام گردید اما اشاره ای به ضرورت استعفای برادی نداشت.

ــ در سویس کلیسای کاتولیک تحقیقات درباره ٦٠ مورد شکایت تجاوز جنسی را شروع کرد.

ــ در ایتالیا یک آکادمی کتمان رسوایی جنسی و سکوت مقامات مذهبی را با  اوموتا  تشبیه کرد. اوموتا کُدی است که در مورد به سکوت کشاندن افراد توسط مافیا بکار می رود.

قضیه رسوایی تجاوز جنسی به کودکان توسط کلیسای کاتولیک را باید در کنار به حجاب کشیدن کودکان و پدوفیلی رسمی یعنی به شوهر دادن کودکان ٩ ساله توسط شریعت، ختنه کودکان ، فرستادن آنها به میادین جنگ و جهاد، شستشوی مغزی و برچسب مذهبی نهادن بر آنها و سایر رسوایی های ادیان در شکنجه و آزار کودکان قرار داد. رهبران سیاسی نظام های موجود که کلیسا و مساجد و معابد را بخش لاینفک قدرت خود می دانند، از تعقیب و پی گیری جدی مسأله خودداری می کنند و ضمن لاپوشانی شدید موضوع را به قضیه ای فرعی و خاصّ جامعه مذهبی تقلیل می دهند. مساجد٬ کلیساها و مذاهب مختلف اهرمی در دست دولتها و طبقات دارا برای توجیه بی عدالتی حاکم نظامهای سرمایه زیر چتر خدا و مذهب است. روزانه در سراسر جهان میلیاردها دلار خرج نگهداری این ماشینهای تحمیق و تجاوز به حرمت و شخصیت بشریت است. مذهب و حفظ آن به عنوان بخشی از ماشین تحمیق و سرکوب نیاز نظام سرمایه داری است. مبارزه با مذاهب و خرافات و کوتاه کردن دست مذهب در تعرض به کودکان مانند سایر عرصه های مبارزه برای ایجاد جامعه ای برابر و انسانی بیش و پیش از همه کمونیستها را به میدان مبارزه ای جدی و همه جانبه با نظام سرمایه داری و فرهنگ حاکم فرا می خواند.