-- Logo ---->

نظیره معماری

در اعماق معدن٬ در انتظار زندگی

معدن مس و طلا در سن خوزه کشور شیلی  بیش از ٢٠ روز است ٣٣ کارگر را در ٧٠٠ متری عمق زمین حبس کرده است. معادن سن خوزه این روزها  در اضطراب و اشک و دعا غرق است. کارگران این شانس را داشتند که سنگی که سقوط کرده  و راه آنها را مسدود کرده است٬ مستقیما بر سرشان فرود نیامده است.

مواد غذایی و پیامهای بسیاری از حفره کوچکی به قطر ٦٨ سانتیمتر که به محل حبس این کارگران میرسد٬ تنها روزنه امید آنهاست. در میان پیامها یکی هم این است که چهار ماه طول خواهد کشید تا آنها را از  این وضعیت نجات یابند؟!

٤ ماه باید ٣٣ کارگر معدن طلا با مرگ دست و پنجه نرم کنند که شاید این بار هم زنده بمانند. طبقه کارگر شیلی٬ تولید کنندگان طلا و ثروت و پول باید چشم به انتظار باشند و در ترس و دلهره و اضطراب منتظر بمانند. اما آنچه امروز عیان است٬ بی ارزشی صاحبان اصلی و تولیدکنندگان طلا٬ نزد کارفرمایان و دولت شیلی است. اگر به جای این کارگران استخراج طلا برای پول و سود و سرمایه در خطر بود٬ هزینه صرف میکردند٬ تکنیک مدرن و امکانات ایجاد میکردند و سودشان را از خطر ماندن در اعماق زمین نجات میدادند. سود آنها و تولید طلا نباید متوقف شود حتی به قیمت گرفتن جان تولیدکنندگان آن.

امروز ما همسرنوشتان کارگران معدن٬ همراه خانواده و بستگان آنها و طبقه کارگر شیلی٬ در ماتم و انتظار هستیم٬ ما همگی چشم امید به نجات این عزیزان دوخته ایم و همراه کل طبقه کارگر و بشریت متمدن بر این نظم ضد کارگری و توحش در شیلی و دنیا نگاه کرده و نفرتش خواهیم کرد. کارگران شیلی باید نجات پیدا کنند٬ این خواست همگی ماست. روز ٢٣ اوت با پخش خبر سلامتی آنها خیابانهای شیلی مملو از جمعیتی شد که با شادی و سرور خبر سلامتی ٣٣ کارگر معدن را جشن گرفتند.

این اتفاق همراه صدها مورد دیگر بخشی از شرایط زندگی برده وار طبقه ماست. یک روز در چاه آب در شهر میانه بر اثر ریزش سنگ جان تعدادی گرفته میشود، روز دیگری در کارخانه مواد پلاستیکی  زنان و مردان کارگر میسوزند، روز بعد در معادن چین و روزی هم در معادن کرمان گلوله باران میشوند.

بی شک کارگران دربند٬ خانواده و بستگان آنها هزار بار به این زندگی لعنتی و سهم جهنمی خود لعنت می فرستند٬ پیش به خود میگویند اگر نجات پیدا کنند٬ هیچوقت به جهنم معدن بر نخواهند گشت. اما خود نیک میدانند٬ تامین زندگی و نجات از فقر و محرومیتی که به طبقه ما تحمیل شده است٬ ناچارا باید بعد از این تجربه ترسناک باز هم به معدن باز گردند. استخراج طلا و مس نباید متوقف شود! مگر اینکه نظم و مناسبات ظالمانه سرمایه داری را بر سر حاکمان آن خراب کرد و جامعه ای انسانی را بر ویرانه های آن ساخت. این تنها راه نجات است.