کمونیست ها و حقوق کودکان

بیانیه کنگره اول حزب حکمتیست

پیشنهاد دهندگان:  ثریا شهابی. برهان دیوارگر، ناهید ریاضی، امان کفا

امضا کنندگان: بهرام مدرسی، محمد فتاحی، عبه شریفی، آذر مدرسی، محمود قزوینی، عبدالله دارابی

 

کار کودکان، فقر و گرسنگی، مرگ و میر کودکان بر اثر سوتغدیه و  بیماریهای قابل پیشگیری، و بالاخره محرومیت سیستماتیک اکثریت کودکان جامعه از یک زندگی سالم کودکی، مشخصه جهان معاصراست. جهان نابرابر و ناعادلانه ای که در آن دریای عظیمی از ثروت و امکانات در یک طرف و کوهی از فقر و محرومیت در طرف دیگر انباشت شده است. جهانی که سرمایه داری با دولتهایش برای اکثریت عظیمی از مردم به قیمت محرومیت آنها ساخته است. جهانی که در آن اکثریت کارکنان جامعه، سازندگان  ثروت و خوشبختی،  از آن بی بهره اند.

 

در این جهان نابرابر و ناعادلانه، کودکان اولین قربانیان اند. کودکان نه تنها بعنوان اعضا خانواده کارکنان جامعه، قربانی فقر و نداری خانواده در نظام و سیستم استثمارگر سرمایه اند، نه تنها دوران کودکیشان را بعنوان نیروی کارفردا با حداقل معیشت و در محرومیت مطلق سپری میکنند، بعلاوه صدها میلیون آنها در جهان بعنوان کودکان کار، نیروی کار ارزان، بی حقوق، بی صدا و کت بسته، برده کار اند و استثمار میشوند. صدها میلیون کودک هنوز دوران کودکی را سپری نکرده، به نان آوران خانواده، کارکنان جامعه و بردگان مزد تبدیل شده اند. این شرایط متعارف سرمایه، و قربانگاه کودکان است. در شرایط "غیر متعارف" که هر روز بیش از پیش مهر خود را بر زندگی متعارف مردم جهان میزند، در شرایط جنگ و بحرانهای سیاسی و اجتماعی، باز کودکان قربانیان اول اند. استفاده از کودکان بعنوان نیروی جنگی، دسته مسلح، مین یاب و مین پاک کن، و تبدیل کردن آنها به اهداف بمبارانها، شستشوی مغزی آنها برای کشاندن آنها به جنگ و تبلیغات جنگی، هر کجا که منفعت سرمایه ایجاب کند، جلوه دیگری از ابعاد قربانی شده کودکان در نظام سرمایه است. 

 

 این شرایط نه محصول خدا و طبیعت که محصول نظام و سیستمی است که هم از  بی تامینی و بی حقوقی کودکان سود میبرد و هم  از نیروی کار و دستان و جثه کوچک آنها!  این نظام ناعادلانه محصول سرمایه داری است که بر انهدام خانواده های کارگری، تبدیل هر چیز از جمله کودکان و اعضا بدن انسانهای زنده به کالاهای قابل خرید و فروش، تبدیل تمام هستی و وجود خانواده های کارکنان جامعه به موضوعاتی برای معامله و سودهی، بنا شده، و بر این پایه زنده است و رشد میکند.

 

مبارزه علیه سرمایه داری، مبارزه ای علیه تمام وجوه  بی حقوقی و بی تامینی کودکان و علیه کار کودکان است. 

 

 

کودکان در سراسر جهان اولین قربانیان نظام استثمارگر سرمایه اند. اما در جوامعی چون ایران که علاوه بر فقر و فلاکت ، اختناق و حاکمیت یک حکومت مذهبی – اسلامی میدان دیگری در حمله به کودکان باز کرده است، بی حقوقی کودک ابعادی هولناک تر و دهشتناک تر می یابد.

 

در جوامعی چون ایران که علاوه بر تمام اشکال تعرض به کودکان، تعرض عنان گسیخته مذهب به بی حقوقی کودک ویژگی دیگری میبخشد، مبارزه برای بهبود وضعیت کودکان از مبارزه علیه حاکمیت اسلام جدا نیست.

 

حزب حکمتیست بعنوان یک نیروی سرنگونی طلب و کمونیست در مبارزه اش برای سرنگونی جمهوری اسلامی و  برای آزادی و برابری،  بهبود شرایط کودکان را اولویت خود میداند . حزب حکمتیست مبارزه برای  تحقق فوری مطالبات زیر را در اولویت کار خود قرار میدهد و خود راسا به هرمیزان و در هرکجا که کنترل زندگی مردم را از دست جمهوری اسلامی خارج کرد، و مردم را برسرنوشت شان حاکم کرد،  آن را فورا به اجرا خواهد گذاشت.  

 

تامین فوری این مطالبات برای تمام کودکان، افراد زیر 18 سال،  و اختصاص بیشترین امکانات مادی و معنوی جامعه به آن، وظیفه هر دولت و حکومتی است.  

 

حقوق پایه ای

1- حيات پايه‌اى ترين حق هر کودک است. جسم و روح کودکان از هر نوع تعرض مصون است.

 

2- هر کودک حق يک زندگى شاد، ايمن و خلاق را دارد. تضمين رفاه و سعادت هر کودک، مستقل از وضعيت خانوادگى، با جامعه است. همه کودکان و نوجوانان بايد استاندارد واحدى از رفاه و امکانات رشد مادى، در بالاترين سطح ممکن، را داشته باشند.

 

3- هر کودک حق معاش و برخوردارى از ضروريات زندگى متعارف در جامعه امروزى را، با بالاترين استاندارد موجود در جهان، دارد.

 

4- هر کودک حق مسکن مناسب،  با بالاترين استاندارد موجود را دارد.

 

5- هر کودک حق فراعت و تفريح وآسايش دارد.

 

6 - هر کودک حق سلامت و برخوردارى از کليه امکانات جامعه امروزى براى مصون بودن از صدمات و بيمارى ها را دارد. حق برابر همه کودکان در استفاده از امکانات بهداشتى و درمانى در جامعه.

 

7- هر کودک حق آموزش و دسترسى به امکانات رشد و پرروش استعداهايش را دارد.

 

8- حق هر کودک در برخوردارى از يک محيط زيست سالم و ايمن باید تضمین شود.

 

9- کودکان از حق معاشرت و زندگى اجتماعى برخوردارند. هر نوع جداسازى و محروم سازى کودکان از محيط هاى اجتماعى کودکان و ممانعت از امکان معاشرت با ساير کودکان، ممنوع است.

 

10- ممنوعيت هر نوع آزار کودکان در خانواده، مدارس و موسسات آموزشى و در سطح جامعه بطور کلى.

 

11- ممنوعيت اکيد تنبيه بدنى، ممنوعيت فشار و آزار روانى و ارعاب و ترساندن کودکان.

 

12- ممنوعيت هرنوع تعرض به جسم کودک، از جمله به بهانه مذهب، سنت و رسوم (مثل ختنه، سوراخ کردن گوش و ...).

 

13- ممنوعيت انجام هر گونه آزمايشات پزشکى و دارويى و عمل جراحى روى کودکان، جز در موارى که مستقيما معطوف به سلامت کودک و پيشگيرى از بيمارى ها است.

 

14- ممنوعيت حبس و زندانى کردن کودکان.

 

15- ممنوعيت اعدام بطور کلى و اعدام کودکان بطور اخص.

 

16- ممنوعيت شکنجه، اقرارگرفتن از کودکان.

 

17- ممنوعيت کار حرفه اى براى کودکان و نوجوانان زير ١٦ سال.

 

18- ممنوعيت هرنوع انقياد، بردگى و بيگارى کشيدن از کودکان، در هر پوشش و با هر توجيهى.

 

19- مقابله قاطع قانون با سواستفاده جنسى از کودکان. سواستفاده جنسى از کودکان جرم سنگين جنايى محسوب ميشود.

 

20- تعقيب و مجازات قانونى کسانى که به هر طريق و به هر توجيه مانع برخوردارى کودکان، اعم از دختر و پسر، از حقوق مدنى و اجتماعى خويش، نظير آموزش، تفريح، و شرکت در فعاليت هاى اجتماعى مخصوص کودکان گردند.

 

21- برابرى حقوقى کامل کودکان، اعم از دختر و پسر.

 

22- برابرى حقوقى کامل کودکان، اعم از خارجى و غير خارجى.

 

23- ممنوعيت اخراج کودکان از کشور.

 

24- ممنوعيت جابجايى جغرافيايى کودکان، بدون توجه به منفعت مستقيم و مستقل کودکان.

 

25- برابرى حقوقى کامل کودکان، اعم از اينکه در خانواده بيولوژيکى زندگى ميکنند، يا غيربيولوژيکى، و يا تحت سرپرستى موسسات و نهادهاى نگاهدارى از کودکان قرار دارند.

 

26- برابرى حقوقى کامل کودکان، اعم اينکه داخل يا خارج ازدواج بدنيا آمده باشند.

 

27- حق هر کودک در جستجو و اطلاع از حقيقت، در مورد کليه جوانب زندگى اجتماعى.

 

28- آزادى کودکان در ابراز عقيده و بيان خود، آزادى در ترديد و نقد کليه جوانب زندگى اجتماعى.

 

29- ممنوعيت تفتنش عقايد از کودکان.

 

30- حق راى همگانى و برابر کليه افراد بالاتر از شانزده سال مستقل از جنسيت، تعلقات مذهبى، قومى، ملى، شغلى، تابعيت، مرام و عقيده سياسى و آزادى هر فرد بالاتر از شانزده سال براى کانديد شدن در هر نهاد و ارگان نمايندگى و يا احراز هر پست و مقام انتخابى.

 

31- آزادى بى قيد و شرط هر فرد بالاى شانزده سال اعم از دختر و پسر در انتخاب محل سکونت، آزادى سفر و نقل و مکان.

 

32- ممنوعيت هر نوع کنترل دائمى عبور و مرور در داخل کشور براى افراد بالاى شانزده سال، توسط دولت و مقامات انتظامى. لغو هر نوعى محدويت بر خروج از کشور، صدور بى قيد و شرط و فورى گذرنامه و جواز ورود و خروج براى همه افراد بالاى شانزده سال.

 

33- مصونيت زندگى خصوصى کودک، مکاتبات و مراسلات و مکالمات کودک.

 

34- حق هر زوج بالاى ١٦ سال به زندگى مشترک به ميل و انتخاب خود. ممنوعيت هرنوع اجبار و اعمال فشار از جانب هر فرد و مرجعى بر افراد در امر انتخاب زوج، زندگى مشترک و جدايى.

 

35- رابطه جنسى افراد بزرگسال (بالاى سن قانونى بلوغ)، با افراد زير سن قانونى، ولو با رضايت آنها، ممنوع است.

 

36- ممنوعيت تبعيض بر مبناى علائق جنسى.

 

37- ممنوعیت هرگونه استفاده از کودکان در مراسم، فرقه ها و دستجات مذهبی، نظامی و ایدئولوژیکی. ممنوعیت بکار گیری کودکان در جنگها، عضویت در دستجات مذهبی و نظامی، ممنوعیت هرگونه تسلیح کودکان و آموزش نظامی آنها. 

 

رفع تبعیض بین کودکان بر حسب جنسیت

 

١- اعمال مجازات سنگين براى هرنوع آزار، ارعاب، سلب آزادى، تحقير و خشونت عليه دختران در خانواده

 

 ٢- تلاش فشرده و مستقيم نهادهاى ذيربط دولتى براى مبارزه با فرهنگ مردسالارانه و ضد زن در جامعه. تشويق و تقويت نهادهاى غير دولتى معطوف به کسب و تثبيت برابرى زن و مرد.

 

 ٣-  تشويق و تقويت نهادهاى غير دولتى براى گسترش فعاليت معطوف به کسب حقوق کودک.

 

٤- ممنوعيت استفاده از عناوينى نظير دوشيزه، خواهر و هر لقبى که کودک دختر را به اعتبار موقعيتش در قبال پسر تعريف ميکند، در مکاتبات و مکالمات رسمى توسط مقامات و نهادها و بنگاه هاى دولتى و خصوصى. ممنوعيت هر نوع برخورد تحقيرآميز، مردسالارانه، پدرسالارانه و نابرابر با دختران در نهادها و موسسات اجتماعى.

 

٥-  حذف کليه اشارات تبعيض آميز و تحقير‌آميز نسبت به زنان و دختران از کتب و منابع درسى و متقابلا گنجاندن مواد درسى لازم براى تفهيم برابرى زن و مرد و نقد اشکال مختلف ستمکشى زن در جامعه.

 

٦- ايجاد نهادهاى بازرسى، تشخيص جرم و واحدهاى انتظامى ويژه برخورد به موارد آزار و تبعيض نسبت به کودکان دختر.

 

٧- ممنوعيت هر نوع دخالت از جانب هر مرجعى اعم از بستگان و اطرافيان يا نهادها و مراجع رسمى در زندگى خصوصى و روابط شخصى و عاطفى و جنسى دختران بالاى شانزده سال.

 

٨ - ممنوعيت تجسس و دخالت در وجود و عدم وجود پرده بکارت دختران، جز در مواردى که مستقيما به بهداشت و سلامت دختران مربوط است.

 

مصونيت کودکان در مقابل مذهب

 

١- جدايى کامل مذهب از آموزش و پرورش

 

٢- ممنوعيت مدارس مذهبى براى کودکان

 

٣- ممنوعيت تدريس دروس مذهبى، احکام مذهبى و يا تبيين مذهبى موضوعات در مدارس و موسسات آموزشى

 

٤- آموزش جنسى بعنوان ماده درسى در مدارس

 

٥- لغو کليه قوانين و مقرراتى که ناقض اصل آموزش و پرورش غير مذهبى هستند

 

٦- ممنوعيت سمبل هاى مذهبى در مدارس

 

٧- برقرارى آموزش و پرورش مختلط در تمام سطوح

 

٨- ممنوعيت دست اندازى مادى و معنوى مذاهب و نهادهاى مذهبى به کودکان و افراد زير شانزده سال.

 

٩- ممنوعيت جلب افراد زير شانزده سال به فرقه‌هاى مذهبى و مراسم و اماکن مذهبى

 

١٠- ممنوعيت حجاب براى دختران زير شانزده سال

 

١١- ممنوعيت ختنه کودکان اعم از دختر و پسر

 

١٢- ممنوعیت تبعیض بین کودکان برحسب اینکه محصول چه رابطه جنسی اند. اطلاق کودکان خارج از ازدواج به عناوین تحقیر آمیزی چون "تخم حرام" ؛ "حرامزاده" و "زنازاده" خشونت آشکار علیه این کودکان است.  محروم کردن کودکان خارج از ازدواج از تمام حقوق خود در خانوداه و در جامعه به هربهانه ای، از جمله به بهانه مذهب و فرهنگ، از جمله جرائم سنگین است.

 

١٣- ممنوعيت و لغو کليه قوانين مذهبى که مانع برخوردارى کودکان، اعم از دختر و پسر، از يک زندگى خلاق و شاد و تفريحات و شرکت در فعاليتهاى اجتماعى مخصوص کودکان گردد.

 

 ١٤- ايجاد محدوديت براى کودکان براى شرکت در مواد درسى يا فعاليتهاى برنامه‌اى و فوق برنامه‌اى مدرسه، ممنوع است، مگر به دلايل پزشکى و بنا به منعفت مستقيم کودک

 

١٥- انتقال روزهاى تعطيل در جوامع با تقويم غير ميلادى به شنبه و يکشنبه، جهت استاندارد شدن تقويم مدارس

 

١٦- حذف کليه تعطيلات مذهبى از تقويم رسمى جامعه و تقويم مدارس

 

حقوق کودکان در خانواده

 

١- لغو امتيازات مرد بعنوان "سرپرست خانواده".  برقرارى حقوق و وظايف برابر براى زن و مرد در رابطه با سرپرستى و تربيت فرزندان، اعمال کنترل و مديريت دارايى ها و امور مالى خانواده، وراثت، انتخاب محل زندگى و سکونت، کارخانگى و اشتغال حرفه‌اى، طلاق، سرپرستى کودکان در صورت جدايى و تقسيم و تملک اموال خانواده.

 

٢- ممنوعيت تحميل کارخانگى و يا وظايف ويژه خانه دارانه به کودکان دختر در خانواده.

 

٣-  ممنوعیت تحمیل وظایف سرپرسی  به کودکان پسر

 

٤- اعمال مجازات سنگين براى هر نوع آزار، ارعاب، سلب آزادى، تحقير و خشونت عليه کودکان اعم از دختر و پسر در خانواده. 

 

 ٥- لغو انتقال اتومانيک نام خانوادگى پدر به فرزندان و واگذاشتن تعيين نام خانوادگى نوزادان به توافق و انتخاب مشترک پدر و مادر. در صورت عدم توافق، کودک نام خانوادگى مادر را برخود خواهد داشت.

 

٦- حذف نام پدر و مادر از شناسنامه و اسناد هويت رسمى (نظر گذرنامه، گواهينامه، رانندگى و غيره)

 

٧- حمايت ادارى، مادى و معنوى دولت از خانواده هاى تک والدى و بويژه حمايت فعال از مادرانى که جدا شده اند و يا اصولا بدون ازدواج صاحب فرزند شده اند، در برابر فشارهاى مادى و اخلاقيات ارتجاعى

 

٨ - برابرى کامل حقوق و وظايف والدين، پدر و مادر، در امور مربوط به تکفل و سرپرستى فرزندان پس از جدايى

 

٩ – حق  کودکان بالاتر از ١٣ سال در انتخاب والدين در صورت جدايى.

 

١٠-  برابری کامل کودکان، مستقل از هرتفاوتی چون، جنسیت، میزان توانایی و ناتوانایی جسمی و روانی، سن و ...  در تملک  دارایی های خانواده پس از درگذشت پدر و مادر یا در فقدان آنها.  هر نوع وصیت؛ حکم خانوادگی یا قضایی یا قانونی  که کودک را از حق بر  دارایی های خانواده و ماترک پدر و مادر به هر بهانه ای از جمله به بهانه مذهب یا فرهنگ و رسم و رسوم،  تماما یا بخشا محروم کند،  فاقد اعتبار است.  

 

١١- برابرى کامل حقوق پدر و مادر در امور مربوط به سرپرستى و تعليم و تربيت فرزندان. لغو موقعيت ويژه پدر بعنوان سرپرست خانواده در کليه قوانين و مقررات و انتقال حقوق مربوط به سرپرستى امور خانواده به يکسان به پدر و مادر.

 

١٢- پرداخت کمک هزينه هاى لازم و ارئه خدمات رايگان پزشکى، آموزشى و فرهنگى، براى تضمين استاندارد بالاى زندگى کودکان و نوجوانان مستقل از وضعيت خانوداگى.

 

 ١٣-  قرار گرفتن کليه کودکان فاقد خانواده و امکانات خانوادگى، تحت تکلفل دولت. فراهم کردن امکانات زندگى و تربيت آنها در نهادهاى مدرن و پيشرو و مجهز.

 

١٤-  ايجاد مهد کودک هاى مجهز و مدرن به منظور برخوردارى همه کودکان از يک محيط زنده و خلاق تربيتى و اجتماعى، مستقل از شرايط خانوادگى.

 

١٥- شانزده هفته مرخصى دوران باردارى و زايمان و يکسال مرخصى براى نگهدارى نوزاد با پرداخت حقوق که بايد با توافق طرفين توسط زن و شوهر هر دو مورد استفاده قرار بگيرد.

 

١٦- ايجاد موسسات و نهادها و فراهم کردن رايگان تسهيلاتى نظير شيرخوارگاه ها و مهد کودک ها و کلوب‌هاى تفريحى - تربيتى کودکان در سطح محلى.