نقل از پرتو ١٢

تحریم سوم ایران: اهرمی برای تعرض به مردم

رحمان حسین زاده

 

سرانجام با قلدری آمریکا وهمراهی دیگرقدرتهای بزرگ جهانی و پیچاندن دست اعضای نهاد بی اراده و فاسد شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه جدید تحریم اقتصادی علیه ایران، موسوم به قطعنامه سوم تصویب شد. این قطعنامه نشانه روند جدیدی در برزخ بحران هسته ای ودر مناسبات جمهوری اسلامی و غرب نیست. بحران ایجاد شده موجود را تعیین تکلیف نمیکند، برتری طرفی را بر طرف مقابل نشان نمیدهد. در بطن استیصال آمریکا در این ماجرا و در سطح منطقه صدور این قطعنامه یک اهرم فشاری در دست قدرتهای بزرگ جهانی برای ادامه بازی دیپلماتیک و چانه زنی به منظور به سازش کشاندن جمهوری اسلامی است. همزمان با صدور این قطعنامه، اعلام آمادگی اتحادیه اروپا برای ادامه مذاکره با ایران و ارائه چربتر"مشوقهای" اقتصادی به ایران، هدف نه چندان پوشیده صدور قطعنامه جدید را برملا میکند.

 

از زاویه منافع جامعه و تهدیداتی که متوجه مردم ایران است، این قطعنامه حاوی دو مسئله خطرناک است و باید بر آن مکث کرد.

 

امکان ماجراجویی نظامی

 

در قطعنامه جدید اجازه بازدید از کشتی ها و محموله های صادراتی و وارداتی ایران که به گفته قطعنامه مشکوک تلقی شود، صادر شده است. این مسئله مجوزی است در دست آمریکا که هر مورد لازم را کنترل و بازرسی کند. این مورد میتواند شرایط و شروع ماجراجویی نظامی را از دوطرف فراهم کند. میتواند وقوع جنگ محدود و یا گسترده، جنگ موردی و ادامه دارتررا فراهم کند. میتواند جنگ را شعله ور سازد. این خطر بزرگی است که جامعه و مردم ایران را تهدید میکند. وقوع یک جنگ چه محدود و یا گسترده، پیامدهای بسیارزیانباری برای روند زندگی و معیشت و امنیت مردم و برای روند تحولات سیاسی به نفع صف مردم وآزادیخواهی در جامعه ایران خواهد داشت. بر خلاف امیدهای پوج بخشی ازناسیونالیستهای ایرانی وهمه قومپرستان و نیروهای سیاه جامعه ایران، چنین اتفاقی جامعه ایران را به عقب میراند و چیزی جز تباهی و سیاهی مشابه عراق را ببار نمی آورد. این خطر را باید جدی گرفت و صف کارگر و مردم و انسان آزادیخواه این جامعه را با آمادگی و هوشیاری در مقابل آن قرار داد.  

 

تعرض به مردم

 

خطرموجود دیگر تشدید تعرض جمهوری اسلامی به مردم است. صدورهر قطعنامه صرفنظراز مفاد آن و اینکه مستقیما چه نهادها و مقامات جمهوری اسلامی را مورد اشاره قرار داده است، بهانه ای بوده در دست رژیم برای تعرض به زندگی و معیشت و امنیت مردم. ابزاری بوده تا به بهانه "دفاع از امنیت ملی و کشور اسلامی" فضای خرافه ملی و اسلامی را تشدید کنند. ناسیونالیسم را باد بزنند. تحمیق ایجاد کنند. لشکر سیاه "دفاع از کشور" را بسیج کنند و فضای مسموم ملی اسلامی را تحمیل کنند. ریاضت کشی اقتصادی را جاری سازند. به سفره خالی کارگر و بخش اعظم مردم فقیر تعرض کنند. اگر جریاناتی به دلیل منافعشان ویا مصلحت گرائی و یا از سر کودنی سیاسی و سطحی نگری اعمال تحریم را توجیه میکنند و مردم را "به تحقیق و تفحص" اثبات اینکه این تحریم علیه نهادها ومقامات نظامی جمهوری اسلامی است!؟ حواله میدهند، قبل ازهر چیز ضدیت با مردم و یا در مناسبترین حالت، بی ربطی و بیگانگی خود را با منافع  مردم و جامعه ایران نشان میدهند. اینها یا خود دراعمال فشار بر گرده کارگرو مردم جامعه ایران شریکند و یا مکانیسم و کارکرد اعمال فشار و سرکوبگریهای جمهوری اسلامی را بر جامعه ومردم نمی شناسند. واضح است دود تحریمهای کشورهای غربی ودراین مورد هم مستقیما به چشم مردم ایران فرو میرود. اهرمی به دست جمهوری اسلامی میدهد که در ابعاد معیشتی، اقتصادی و سیاسی به مردم تعرض کند و جامعه را در تنگنا قرار دهد. اهرمی به رژیم اسلامی میدهد که اتفاقا برای بقاء خود در مقابل مردم به آن متکی شود. لذا مردم ایران و صف انسانیت و آزادیخواه جامعه را باید علیه این تحریمها و اقدامات ضد انسانی شوراند.

 

در نتیجه این قطعنامه از نظرمردم آگاه ایران باید محکوم شود. جنبش اعتراضی و آزادیخواهانه و برابری طلبانه مردم ایران راه خود را باز کرده است. جنبش متکی به اراده مردم، با محکومیت تحریم و جنگ آمریکا و کشورهای غربی و با برافراشتن پرچم آزادی و برابری و با عزم و اراده سرنگونی جمهوری اسلامی مسیرامید وار کننده آینده سیاسی ایران رامیسازد. این جنبش و صف انسانیت در جامعه ایران را باید تقویت کرد.