اهميت مبارزه جدي با قوم پرستي

ايرج فرزاد

 

رفقاي عزيز!

همه ما ميدانيم که ايران آبستن حوادث مهم و تعيين کننده است. مردم بطور عام از رژيم جمهوري اسلامي عاصي اند. اوضاع اقتصادي روز بروز وخيم نر ميشود و تاامني و عدم اطميتان به اينکه مردم اميد داشته باشند که حتي يک روز آينده را چگونه خواهند گذراند در سرتاپاي جامعه موج ميزند. رژيم اسلامي درست بر بستر تانواني مطلق در نشان دادن راه خروجي از اين بحران اقتصادي، قصد دارد سلطه سياسي خود را بهر شيوه ممکن حفظ و ادامه دهد. اين اوضاع داخلي به بحران روابط جمهوري اسلامي با غرب و آمريکا و در نتيجه برقراري فضاي جنگي متصل شده است. جمهوري اسلامي قبل از اينکه ظاهرا هيچ نيري شليک شود و يا مصاف سياسي و نظامي و تحريم اقتصادي از جانب کشورهاي غربي شروع به اجرا کرده باشند، جتگ با کارگران، زنان و جوانان و مردم ايران را آغاز کرده است. اين تعرض رژيم البته با توجه به کور بودن هر توع دورنماي گشايش اقتصادي تحت رژيم اسلامي، رژيم را از نکرار کشتارهاي سال ۶۰ محتاط کرده است. با وجود اين در اين واقعين نبايد شک کرد که رژيم اسلامي در صورتي که خود را در تنگنا ببيند، در صورني که چه از جانب مردم و چه از نظر تهديد "خارجي" خود را در معرض نهديد ببيند، از هيچ جنايتي، حتي فاجعه بار تر و خونين تر از نسل کشيهاي پيشين فروگزار نيست.

اين اوضاع در صورت حاد شدن شرايط ميتواند به تقابل بسيار آشکارتر مردم با رژيم اسلامي منجر شود. اما يک فاکنور را هميشه بايد در نظر گرفت. مردم واقعا ميخواهند سر به تن جمهوري اسلامي نباشد، اما در اين ميان بايد توجه داشت که اين فقط مردم و نيروهاي انقلابي نيستند که خواهان سرنگوني رژيم اسلامي اند. تجربه انقلاب ۵۷ به روشتي نشان داد که ميتوان درست در مقطع بزير کشيدن رژيم، براي مردم رهبر تراشيد، رهبر ساخت، و طوري هم به مهندسي اين نوع آلترناتيو ها هم دست زد که مناسبترين امکان براي پذيرش رهبر مصنوعي و دست ساز از جاتب مردم عاصي و به تنگ آمده فراهم شود. در دوران انقلاب ۵۷، که شايد اکثريت جمعيت ايران خاطره اي از آن را هم ندارد، اعتصاب و مبارزه کارگران نفت و مبارزات توده هاي مردم را در يک برنامه کاملا حساب شده و نقشه مند، بزير چتر خميني و جريانات اسلامي بردند. آنوقتها جامعه ايران و اذهان توده هاي مردم بپاخاسته و قيام کننده در برابر ويروس اسلام سياسي  و  خرافه مذهب واکسينه تبود. در شرايط فعلي جامعه ايران خطر واگير شدن ويروس قوميت و قوم پرستي بيم تکرار سرنوشت فاجعه بار اسلامي کردن مبارزه مردم ايران براي بزير کشيدن رژيم اسلامي را بالاي سر جامعه گرفته است. اين حقيقت تلخ که از طرفي دولت آمريکا راسا در مهندسي اين نوع آلترناتيو سرمايه گذاري کرده است و از طرف ديگر تمامي طيفهاي "چپ" سنتي و "شبه سکولار" در برابر تزريق ويروس به مراتب خطرتاکتر قوميت  و قوم پرستي و تعصبات کور ملي و قومي گارد خود را باز کرده و آتش بيار معرکه شده اند، واقعا هشدار دهنده است.

رفقاي عزيز!

يک شرط اصلي حفظ صفوف متحد مردم در برابر رژيم اسلامي، مبارزه جدي با گرايش سازمانيافته و برتامه ريزي شده قوم گرائي و تعصبات قومي و ملي است. درروزهاي آخر سقوط رژيم شاه، اسلاميون و مدافعين اسلام سياسي و دواير حسيتيه ارشاد و هيات هاي مذهبي، درست به دليل باز بودن گارد مردم در برابر اسلام و اسلام سياسي توانستتد چنان تفرقه اي در صفوف راديکال مردم بوجود بياورند که بعدها و در جريان نسل کشيهاي خونين جمهوري اسلامي، صف مردم پراکنده تر و پر از گيجي و ابهام ماند. همان وقتها جريانات چپ سنتي که يعدها خود نيز بعضا روانه قتلگاه شندند، نقش مخربي در ايجاد تفرقه بين مردم و ابهام پراکني در باره ماهيت اسلام سياسي داشتند. در اين دوره اين خطر با همان نقش نامسئولانه چپ غير اجتماعي در مورد ويروس جهالت وتعصب قومي و ملي بالاي سر جامعه ايران در پرواز است. اين خطر را بايد جدي گرفت و از هم اکنون در صفوف مبارزه زنان، کارگران و جوانان و تمامي مردم، در تمامي تشکلها و نهادهاي مدني و سياسي و صنفي و غير آن، به مبارزه براي افشا، نشان دادن ماهيت ارتجاعي و جايگاه مخرب سياسي آن در جدال با جمهوري اسلامي  دست زد. تقويت صفوف مبارزاتي مردم، تشکلهاي جوانان و زنان، و مبارزه با سم قوم پرستي که بطور واقعي صفوف مردم منحد را تجزيه و تکه پاره ميکند، يک وظيفه مهم و در درجه اول وظيفه حکمتيستهاست. نبايد اجازه داد که نيروي مردم معترض، مردمي که از سلطه رژيم اسلامي خشمگين اند در برابر تزريق جهالت قومي و خرافه محلي گرائي و تعصبات و کينه جوئيهاي قومي، به پراکندگي و آشفتگي دچار شوند. تبايد فراموش کرد که براي ايجاد تفرقه در صفوف مردم، براي به حاشيه راندن گرايش راديکال و کمونيست در جامعه، ميلياردها پول خرج ميشود و سازمانهاي دست ساز قومي را مجهز و تامين ميکنند و بر احراب و تشکلهاي اپوزيسيون ناسيوناليست بطور سازمانيافته متمرکز شده اند.