مصاحبه اكتبر با زمناكو عزيز، عضو دفتر سياسى حزب كمونيست كارگرى عراق!

 

زمناكو عزيز، همراه تعداد زيادى از كادرها و اعضا حزب كمونيست كارگرى عراق، در ميان صدها معترض دستگير شده در جريان اعترضات عمومى اخير شهرهاى كردستان عراق بود.

اگر چه زمناكو و تعدادى ديگر از دستگير شدگان بر اثر فشار اعتراضى مردم آزاد شدند، اما هنوزجمعى از جوانان و مردم معترض كماكان در زندان هاى سليمانيه  در اسارت هستند.

 

اكتبر:

بعداز اعترضات مردم در شهرهاى كلار، كفرى، چمچمال،زراين،سليمانيه،دهوك و سرانجام اربيل در اعتراض به فقر و فلاكت، گرانى و عدم امكانات اوليه زيستى مانند آب، برق،مواد سوختنى و... فضاى شهرهاى كردستان چگونه است؟

 

زمناكو عزيز:

 در يك مشاهده ساده ميشود ديد كه زندگى مردم در كردستان عراق و در سراسر عراق، زير منگنه سلطه دستجات و احزاب محلى و مركزى گرفتار شده اند. فشار سنگينى كمبود و نبود امكانات زيستى، فقر، فلاكت و بى حقوقى سياسى و اجتماعى هر لحظه بر گرده اين مردم بيشتر ميشود. جامعه رها شده است، كسى جوابگو نيست، نه حكومت مركزيى هست كه بشود گفت بايد جواب مردم را بدهد و نه احزاب "حاكم" بر كردستان عراق زير بار مسوليت فلاكت مردم ميروند. ظاهرا شمار "حكومتها" اينجا كم نيست اما نه دواير و مسولين احزاب "حاكم" در كردستان عراق و نه حكومت مركزى نميخواهند كارى براى مردم انجام دهند. خلا "حكومت" و عدم تقبل و پذيرش مسوليت، فضا را شديدا نا امن ساخته است.

اينجا همه شئونات زندگى با بحران روبرو است، بحران آب، بحران برق، بحران نفت و بنزين، بحران دارو و دكتر، بحران حقوق هاى شهروندى، و...انگار زندگى در كام دريايى از بحرانها فرو رفته است.گرانى سرسا ماورمايحتاج عمومى، نرخ ناچيز دستمزد و در آمد مردم وضعيتى را بوجود آورده كه روز به روز مردم را به خاك سيا نشانده است. مسله اين نيست كه مواد مورد نياز گير نميايد، مسله اين است براى تهيه هر مقدار مواد ضرورى زندگى بايد چند برابر قيمت هاى متعارف پرداخت كرد، اين براى اكثريت مردم مقدور نيست، در چنين شرايطى فقطاقليتى كه سالها از قبل غارت دسترنج  و به گرو گرفتن زندگى مردم در زمره ثروتمندان خاورميانه هستند، ممكن است، مردم ميگويند بازارها براى فرعونها باز است و گرنه بروى اكثريت مردم بسته است. به اين دلايل مردم بيزار و خشمگينند، مردم بيقرار شده اند، اين وضعيت را واقعا نميشود تحمل كرد، ١٥ سال است صبر ميكنند كه تغييرى ايجاد شود. مردم بارها به آزمايش خود و احزاب حاكم دست زده اند، از شنيدن وعده هاى پوچ تا سركوب و خشونت تا زندان و مسلسل را تجربه كرده اند، مردم ديگر به اينها اعتماد ندارند.  اعتراضات اخير شهرهاى كردستان عراق گوشه اى از نمايش اين انزجار و نفرت بود. اين وضعيت مردم را وسيعا به ميدان كشانده است، روحيه همبسته و حمايت بيدريغ مردم از همديگر در مقابل اجحافات نيروهاى احزاب ناسيوناليست كرد شاهد صحت اين ادعا است.

گفتم كه هر جا اعتراضى صورت گيرد بلافاصله به سراسر شهر و شهرها سرايت ميكند. اين روحيه اعتراضى و همبستگى را در اين شرايط ميشود به خوبى ديد. آن مدت كه ما در زندان بوديم، مردم يك لحظه هم از اعتراض نايستادند، آزادى ما مديون فشار همه جانبه اين مردم بود. اين فضا اعتراضى به نظر من ميتواند زمينه حركت هاى جديتر براى تغييرات اساسى در زندگى مردم باشد.

 

 

اكتبر:

بعداز اين جريان توقع مردم از حزب شما تغيير كرده است، نقشه شما براى جوابگويى به توقع مردم چيست؟ اين اتفاق رابطه حزب شما را با مردم قاعدتا بايد نزديكتر كرده باشد، چگونه اين رابطه را در تامين امر رهبرى تلقى ميكنيد؟

 

زمناكو عزيز:

حزب ما در كنار طيفى وسيعتر از سوسياليست ها و آزاديخواهان اين جامعه، در كنار جمعى وسيعتر از رهبران اعتراضات مردم در صف مقدم دفاع از حقوق جامعه قرار دارد، تا اينجا خوب است اما اصلا كافى نيست. هم اكنون حزب ما در خط مقدم قرار گرفته و به نقطه اميد هزاران دارد تبديل ميشود. مردم اين جامعه حتى مانند دو ماه قبل به مانگاه نميكنند، توقعشان از ما بالا رفته است، معلوم است دارند به ما اعتماد ميكنند، به ما گوش ميدهند و به فراخوانهاى ما جواب ميدهند. مسله اين است اين اتفاق را رهبرى حزب ما بايد ببيند، رهبرى حزب بايد اين فرصت را بشناسد و به استقبال آن برود. براى اين كار بايد آماده و قدرتمند بود، بايد روشن و نقشه مند بود. ما هنوز در ابتداى كار هستيم. ما بايد بتوانيم مبارزات مردم را از پراكندگى در بياوريم و متحد كنيم، بايد پرچم و افق انسانى حزب ما توده گير شود ما بايد تحركات راديكال مردم را به نيروى تغييرات و بهبود زندگى همين مردم تبديل كنيم. بايد تشكلهاى وسيع مردم را در محل زندگى و كار، در شهر و روستا، در كارخانه و مدرسه سازمان داد. و هم چنين بايد حمايت و همبستگى وسيع جهان خارج از عراق را، سازمانها نهادهاى مدافع حقوق انسان، طلح طلبان، انساندوستان را وسيعا حول اين مبارزات بسيج كنيم.

اكنون ما موقعيت خوبى داريم. ما نقشه روشن و راه حل انسانى داريم، تاكنون پيشرويهايى كرده ايم، براى ادامه و تحقق اين اهداف، كادرهاى بيشترى را در عرصه كردستان اختصاص داده ايم اما هنوز به شما ر بسيار بيشترى نياز داريم، هنوز نيازمند نيروى بسيار فراوانترى هستيم، اين وظايف ساده اى نيستند اما ممكن هستند، ما هنوز در ابتداى كار هستيم.